استنباط
licenseمعنی کلمه استنباط
معنی واژه استنباط
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | برداشت، درك، دريافت، فهم | ||
انگلیسی | deduction, elicitation, presumption, corollary, follow, inference | ||
عربی | اقتطاع، حسم، استنتاج، استدلال، مبلغ مقتطع، المستقطع | ||
ترکی | çıkarım | ||
فرانسوی | inférence | ||
آلمانی | inferenz | ||
اسپانیایی | inferencia | ||
ایتالیایی | inferenza | ||
مرتبط | کسر، استنتاج، قیاس، وضع، نتیجهگیری، استخراج، فرض، احتمال، گستاخی، جسارت، نتیجه، نتیجه فرعی، فرع | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «استنباط» به معنای نتیجهگیری، استنتاج و برداشت از یک مسأله یا موضوع است. برای استفاده صحیح از این کلمه در زبان فارسی و نگارش درست، چند نکته نگارشی و دستوری وجود دارد:
با رعایت این قواعد، میتوانید از کلمه «استنباط» به درستی و بهطور مؤثر استفاده کنید. | ||
واژه | استنباط | ||
معادل ابجد | 523 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
تلفظ | 'estembāt | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (اِ تِ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | 'estenbAt | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی استنباط | ||
پخش صوت |
برداشت - اندریافت - برداشت کردن - پی بردن - دریافتن کلمه «استنباط» به معنای نتیجهگیری، استنتاج و برداشت از یک مسأله یا موضوع است. برای استفاده صحیح از این کلمه در زبان فارسی و نگارش درست، چند نکته نگارشی و دستوری وجود دارد: نحوه نوشتار: «استنباط» با حرف «ا» آغاز میشود و به صورت «استنباط» نوشته میشود. دقت کنید که این کلمه را به درستی و با دقت بنویسید. جنس کلمه: «استنباط» اسم است و به معنای عمل برداشت و استنتاج است. بنابراین، میتوانید از صفات و قیدهای مناسب برای توصیف آن استفاده کنید، مثلاً: «استنباط درست»، «استنباط نادرست»، «استنباط منطقی». ساختار جملات: این کلمه میتواند در جملات مختلف به کار رود. برای مثال: استفاده در متنهای علمی و فلسفی: «استنباط» عموماً در متون علمی، فلسفی و حقوقی به کار میرود. در این زمینهها، دقت و صحت استدلالها اهمیت بالایی دارد. با رعایت این قواعد، میتوانید از کلمه «استنباط» به درستی و بهطور مؤثر استفاده کنید.
برداشت، درك، دريافت، فهم
deduction, elicitation, presumption, corollary, follow, inference
اقتطاع، حسم، استنتاج، استدلال، مبلغ مقتطع، المستقطع
çıkarım
inférence
inferenz
inferencia
inferenza
کسر، استنتاج، قیاس، وضع، نتیجهگیری، استخراج، فرض، احتمال، گستاخی، جسارت، نتیجه، نتیجه فرعی، فرع