منظم کرد
licenseمعنی کلمه منظم کرد
معنی واژه منظم کرد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ واژههای سره
معادل ابجد:
1254
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
regularly
عربی
بانتظام | على نحو نظامي , بشكل منتظم