منظم کردن
licenseمعنی کلمه منظم کردن
معنی واژه منظم کردن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ واژههای سره
معادل ابجد:
1304
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
regulate | arrange , order , put in order , make regular , regularize , tidy , regularly
عربی
ضبط | نظم , نسق , عدل , قرر , تنظيم