قدر
license
98
1667
100
معنی کلمه قدر
معنی واژه قدر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- تقدير، سرنوشت، قضا 2- حكم، فرمان 3- توانا، قادر، قدرتمند، مقتدر، 4- توان، زور | ||
انگلیسی | magnitude, value, importance, deal, valency, esteem, quantity, cost, significance, valence, honor | ||
عربی | حجم، مقدار، أهمية، قدر، كمية، عظمة، مبلغ، مدى إرتفاع الصوت، ضخامة | ||
ترکی | takdir | ||
فرانسوی | appréciation | ||
آلمانی | anerkennung | ||
اسپانیایی | apreciación | ||
ایتالیایی | apprezzamento | ||
مرتبط | بزرگی، اندازه، مقدار، اهمیت، شکوه، ارزش، ارج، بها، قیمت، اعتبار، نفوذ، شان، تقاضا، حد، سودا، ظرفیت، ارزایی، ظرفیت شیمیایی، بنیان، عزت، قرب، شهرت، رعایت ارزش، کمیت، عدد، چندی، هزینه، خرج، مفهوم، معنی، مفاد، واحد ظرفیت | ||
واژه | قدر | ||
معادل ابجد | 304 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | qedr | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: قُدُور] [قدیمی] | ||
مختصات | (قِ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | qadar | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی قدر | ||
پخش صوت |
اندازه - اندازه چیزی - توانایی - ارج - گونه - بزرگی - دامنه
1- تقدير، سرنوشت، قضا
2- حكم، فرمان
3- توانا، قادر، قدرتمند، مقتدر،
4- توان، زور
magnitude, value, importance, deal, valency, esteem, quantity, cost, significance, valence, honor
حجم، مقدار، أهمية، قدر، كمية، عظمة، مبلغ، مدى إرتفاع الصوت، ضخامة
takdir
appréciation
anerkennung
apreciación
apprezzamento
بزرگی، اندازه، مقدار، اهمیت، شکوه، ارزش، ارج، بها، قیمت، اعتبار، نفوذ، شان، تقاضا، حد، سودا، ظرفیت، ارزایی، ظرفیت شیمیایی، بنیان، عزت، قرب، شهرت، رعایت ارزش، کمیت، عدد، چندی، هزینه، خرج، مفهوم، معنی، مفاد، واحد ظرفیت