متفق
licenseمعنی کلمه متفق
معنی واژه متفق
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- موتلف، متحد، موافق، همراه، همراي، هم مصلحت، يكدل، يك راي، هم عقيده 2- مصمم | ||
انگلیسی | confederate, unanimous | ||
عربی | متحالف، عهيد، حليف، شريك، حلف، وحد، إتحد في عصبة، كونفدرالية | ||
مرتبط | هم پیمان، موتلف، متحد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "متفق" در زبان فارسی به معنای "توافقشده" یا "مشترک" استفاده میشود و در جملهها به عنوان اسم یا صفت به کار میرود. در زیر چند نکته در مورد استفاده و نگارش این کلمه ارائه میشود:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "متفق" به نحو احسن استفاده کنید. اگر سؤال خاصتری در این زمینه دارید، خوشحال میشوم کمک کنم. | ||
واژه | متفق | ||
معادل ابجد | 620 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | mottafeq | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (مُ تَّ فِ) [ ع . ] | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی متفق | ||
پخش صوت |
همدست - همسو - هم اندیشه کلمه "متفق" در زبان فارسی به معنای "توافقشده" یا "مشترک" استفاده میشود و در جملهها به عنوان اسم یا صفت به کار میرود. در زیر چند نکته در مورد استفاده و نگارش این کلمه ارائه میشود: کتابت: همیشه "متفق" را به طور صحیح و با املای درست بنویسید. این کلمه به صورت "متفق" نوشته میشود و نباید به اشتباه با حروف دیگری جایگزین شود. جنس کلمه: "متفق" در زبان فارسی میتواند به عنوان صفت در جملات به کار رود. مثلاً: "متفقالقول" به معنای "همنظر" یا "همعقیده" است. ترکیب: این کلمه میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود. مثلاً: "متفقین" به معنای "کسانی که توافق کردهاند". جملهسازی: بهتر است به صورت نمونه در جملات به کار برود تا معنی و کاربرد آن بهتر مشخص شود. مثال: "کشورهای متفق در مقابله با چالشهای جهانی همکاری میکنند." با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "متفق" به نحو احسن استفاده کنید. اگر سؤال خاصتری در این زمینه دارید، خوشحال میشوم کمک کنم.
1- موتلف، متحد، موافق، همراه، همراي، هم مصلحت، يكدل، يك راي، هم عقيده
2- مصمم
confederate, unanimous
متحالف، عهيد، حليف، شريك، حلف، وحد، إتحد في عصبة، كونفدرالية
هم پیمان، موتلف، متحد