بحث کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه بحث کردن
معنی واژه بحث کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- جدل كردن، گفتگو كردن، مباحثه كردن، محاوره كردن، مذاكره كردن، مناظره كردن 2- حفر كردن، كندن | ||
انگلیسی | tussle, treat, discuss | ||
عربی | تصارع، صراع، النزاعة | ||
مرتبط | تقلا کردن، نزاع کردن، رفتار کردن، درمان کردن، تلقی کردن، سالم کردن، مورد عمل قرار دادن | ||
واژه | بحث کردن | ||
معادل ابجد | 784 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی بحث کردن | ||
پخش صوت |
گفتگو کردن
1- جدل كردن، گفتگو كردن، مباحثه كردن، محاوره كردن، مذاكره كردن، مناظره كردن
2- حفر كردن، كندن
tussle, treat, discuss
تصارع، صراع، النزاعة
تقلا کردن، نزاع کردن، رفتار کردن، درمان کردن، تلقی کردن، سالم کردن، مورد عمل قرار دادن