بی عقل
licenseمعنی کلمه بی عقل
معنی واژه بی عقل
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | insane, injudicious, frantic, unmeaning, dumb | ||
عربی | مجنون، مختل العقل، جنوني، مخبول، مخبل، معتوه، ممسوس | ||
مرتبط | دیوانه، مجنون، احمقانه، غیر عاقلانه، بی خردانه، بی احتیاط، از کوره در رفته، عصبانی، اتشی، اشفته، بی معنی، بی هوش، پوچ، چرند، نامفهوم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بیعقل" در زبان فارسی به عنوان یک واژه مرکب و صفت استفاده میشود، به معنای فاقد عقل یا ناتوان از تفکر منطقی و معقول. در مورد نگارش و قواعد مرتبط با این کلمه، نکات زیر حائز اهمیت است:
با رعایت این نکات، میتوانید از "بیعقل" در نگارش خود به درستی استفاده کنید. | ||
واژه | بی عقل | ||
معادل ابجد | 212 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی بی عقل | ||
پخش صوت |
نا بخرد - خل - کم خرد - دیوانه کلمه "بیعقل" در زبان فارسی به عنوان یک واژه مرکب و صفت استفاده میشود، به معنای فاقد عقل یا ناتوان از تفکر منطقی و معقول. در مورد نگارش و قواعد مرتبط با این کلمه، نکات زیر حائز اهمیت است: نحوه نوشتن: "بیعقل" با حرف "ی" و با فاصله مشخص نوشته میشود. واژه "بی" به عنوان یک پیشوند منفی و "عقل" به عنوان اسم اصلی به کار رفته است. فاصلهگذاری: بعد از "بی" که به صورت پیشوند توصیفی است، معمولاً از "عقل" بدون فاصله استفاده میشود. به این ترتیب، "بی" و "عقل" به هم متصل میشوند و آن را "بیعقل" مینامیم. استفاده در جملات: این واژه اغلب برای توصیف افرادی به کار میرود که به نظر میرسد از عقل و درک منطقی بیبهرهاند. به عنوان مثال: "او بیعقل عمل کرد." آنتونیمها: ممکن است بخواهید برای این کلمه معانی متضاد نیز جستجو کنید، مانند "عاقل" یا "معقول". با رعایت این نکات، میتوانید از "بیعقل" در نگارش خود به درستی استفاده کنید.
insane, injudicious, frantic, unmeaning, dumb
مجنون، مختل العقل، جنوني، مخبول، مخبل، معتوه، ممسوس
دیوانه، مجنون، احمقانه، غیر عاقلانه، بی خردانه، بی احتیاط، از کوره در رفته، عصبانی، اتشی، اشفته، بی معنی، بی هوش، پوچ، چرند، نامفهوم