لام تا کام
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
license
98
1667
100
معنی کلمه وجود معنی واژه وجود اطلاعات بیشتر واژه
مترادف
1- بود، هستي
2- نفس، هويت
3- عرضه، كارآيي، لياقت
متضاد
عدم، فنا، نابودي، نيستي، نيست
انگلیسی
existence,being,entity,essence,quality,gink,individuation,person,personality
عربی
وجود
ترکی
varoluş
فرانسوی
existence
آلمانی
existenz
اسپانیایی
existencia
ایتالیایی
esistenza
تشریح نگارشی
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "وجود" در فارسی به معنای "حضور" یا "وجود داشتن" است. در اینجا به برخی قواعد نگارشی و زبانی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
نحوه نوشتار : کلمه "وجود" به صورت صحیح به همین شکل نوشته میشود و هیچ گونه حروف اضافه یا ویرگول در آن نیاز نیست.
جایگاه کلمه : "وجود" معمولاً در جملات به عنوان اسم به کار میرود و میتواند به عنوان فاعل، مفعول، یا مضافإلیه به کار رود.
مثال: "وجود عشق در زندگی ضروری است."
مثال: "او وجودی آرام و متوازن دارد."
ترکیب با دیگر کلمات : "وجود" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شده و عبارات جدیدی بسازد. مثلاً:
"وجود داشتن": به معنای حاضر بودن یا وجود داشتن.
"عدم وجود": به معنای نبود یا عدم وجود.
نحو : "وجود" معمولاً با فعلهای خاصی همراه میشود، مانند "داشتن"، "بودن" و "از بین رفتن".
قیدها و صفتها : برای توصیف "وجود" میتوان از قیدها و صفات استفاده کرد.
مثال: "وجود مثبت"، "وجود حقیقی"، "وجود واقعی".
نکات معنایی : این کلمه در زمینههای فلسفی و عرفانی نیز کاربرد دارد و ممکن است معانی عمیقتری را در بر بگیرد.
به طور کلی، کلمه "وجود" یکی از واژههای کلیدی در زبان فارسی است و در متون ادبی، علمی و روزمره به وفور مورد استفاده قرار میگیرد.
مثال برای واژه
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
وجود مشکلات زیستمحیطی نیازمند توجه و اقدامات فوری است.
وجود عشق و دوستی میتواند زندگی را زیباتر کند.
وجود تکنولوژیهای نوین در زندگی روزمره، کارها را آسانتر کرده است.
واژه
وجود
معادل ابجد
19
تعداد حروف
4
تلفظ
vojud
نقش دستوری
اسم
ترکیب
(اسم مصدر) [عربی]
مختصات
(وُ) [ ع . ] (اِ.)
آواشناسی
vojud
الگوی تکیه
WS
شمارگان هجا
2
منبع
فرهنگ واژههای سره
نمایش تصویر
معنی وجود پخش صوت
فرهنگ واژههای سره معنی هستی - هست - بودش - فرتاش - هستشمترادف 1- بود، هستي
2- نفس، هويت
3- عرضه، كارآيي، لياقتمتضاد عدم، فنا، نابودي، نيستي، نيست انگلیسی existence,being,entity,essence,quality,gink,individuation,person,personalityعربی وجودترکی varoluşفرانسوی existenceآلمانی existenzاسپانیایی existenciaایتالیایی esistenzaتشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "وجود" در فارسی به معنای "حضور" یا "وجود داشتن" است. در اینجا به برخی قواعد نگارشی و زبانی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
نحوه نوشتار : کلمه "وجود" به صورت صحیح به همین شکل نوشته میشود و هیچ گونه حروف اضافه یا ویرگول در آن نیاز نیست.
جایگاه کلمه : "وجود" معمولاً در جملات به عنوان اسم به کار میرود و میتواند به عنوان فاعل، مفعول، یا مضافإلیه به کار رود.
مثال: "وجود عشق در زندگی ضروری است."
مثال: "او وجودی آرام و متوازن دارد."
ترکیب با دیگر کلمات : "وجود" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شده و عبارات جدیدی بسازد. مثلاً:
"وجود داشتن": به معنای حاضر بودن یا وجود داشتن.
"عدم وجود": به معنای نبود یا عدم وجود.
نحو : "وجود" معمولاً با فعلهای خاصی همراه میشود، مانند "داشتن"، "بودن" و "از بین رفتن".
قیدها و صفتها : برای توصیف "وجود" میتوان از قیدها و صفات استفاده کرد.
مثال: "وجود مثبت"، "وجود حقیقی"، "وجود واقعی".
نکات معنایی : این کلمه در زمینههای فلسفی و عرفانی نیز کاربرد دارد و ممکن است معانی عمیقتری را در بر بگیرد.
به طور کلی، کلمه "وجود" یکی از واژههای کلیدی در زبان فارسی است و در متون ادبی، علمی و روزمره به وفور مورد استفاده قرار میگیرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
وجود مشکلات زیستمحیطی نیازمند توجه و اقدامات فوری است.
وجود عشق و دوستی میتواند زندگی را زیباتر کند.
وجود تکنولوژیهای نوین در زندگی روزمره، کارها را آسانتر کرده است.
كنون آفرین بر تو شد ناگزیر ز ما هر كه هستیم برنا و پیر
جعبه لام تا کام لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر
تبلیغات توضیحی
عرشیان از کجا شروع کنم ؟ تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر
تبلیغات تصویری