تمام شده
licenseمعنی کلمه تمام شده
معنی واژه تمام شده
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | through, defunct, extinct, rounded, thru, all-over, finished | ||
| عربی | من خلال، خلال، حتى النهاية، من البداية حتي النهاية، في كل مكان، بواسطة، بين، ب، مباشر، مستقيم، عبر | ||
| مرتبط | تمام، مستقیم، از بین رفته، مرده، درگذشته، منقرض، خاموش، معدوم، گرد شده، پر، بصورت عدد صحیح، شفاف شده | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) عبارت "تمام شده" در زبان فارسی به معنای پایان‌یافته یا به اتمام رسیده است. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری این عبارت اشاره می‌کنم:
با رعایت این نکات می‌توان از عبارت "تمام شده" به طور مؤثر و صحیح در نوشتار فارسی استفاده کرد. | ||
| واژه | تمام شده | ||
| معادل ابجد | 790 | ||
| تعداد حروف | 7 | ||
| منبع | فرهنگ واژه‌های سره | ||
| نمایش تصویر | معنی تمام شده | ||
| پخش صوت | |||
پایان یافته - پایانیده عبارت "تمام شده" در زبان فارسی به معنای پایان‌یافته یا به اتمام رسیده است. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری این عبارت اشاره می‌کنم: استفاده در جملات: "تمام شده" معمولاً به عنوان متضاد "در حال انجام" یا "در حال ادامه" به کار می‌رود. به عنوان مثال: صرف در زمان‌ها: می‌توان این عبارت را در زمان‌های مختلف صرف کرد. مثلاً: نقطه‌گذاری: همیشه باید توجه داشت که بعد از "تمام شده" اگر جمله ادامه داشته باشد، یک علامت نگارشی (مانند ویرگول) باید استفاده شود: استفاده با حروف اضافه: این عبارت می‌تواند با حروف اضافه مختلفی ترکیب شود: با رعایت این نکات می‌توان از عبارت "تمام شده" به طور مؤثر و صحیح در نوشتار فارسی استفاده کرد.
through, defunct, extinct, rounded, thru, all-over, finished
من خلال، خلال، حتى النهاية، من البداية حتي النهاية، في كل مكان، بواسطة، بين، ب، مباشر، مستقيم، عبر
تمام، مستقیم، از بین رفته، مرده، درگذشته، منقرض، خاموش، معدوم، گرد شده، پر، بصورت عدد صحیح، شفاف شده
