صدور
licenseمعنی کلمه صدور
معنی واژه صدور
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- اصدار، فرستادن 2- سينه ها | ||
متضاد | ادخال، ورود | ||
انگلیسی | issuance, exportation, emission, issued | ||
عربی | إصدار سندات عملة، إصدار سندات عملة أو طوابع، الإصدار | ||
ترکی | ihraç | ||
فرانسوی | délivrance | ||
آلمانی | ausgabe | ||
اسپانیایی | emisor | ||
ایتالیایی | emissione | ||
مرتبط | انتشار، نشر، بیرون دادن، خروج دفع مایعات | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "صدور" به معنای ارائه، صادر کردن یا تولید چیزی است و در زبان فارسی میتواند در قالبهای مختلفی مورد استفاده قرار گیرد. در زیر به برخی از نکات و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
اگر سوال خاصی در مورد کاربردهای این کلمه دارید یا به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم. | ||
واژه | صدور | ||
معادل ابجد | 300 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | sodur | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمعِ صَدر] | ||
مختصات | ( ~ .) [ ع . ] | ||
آواشناسی | sodur | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی صدور | ||
پخش صوت |
فرستادن - گسیل داشتن - روانه کردن کلمه "صدور" به معنای ارائه، صادر کردن یا تولید چیزی است و در زبان فارسی میتواند در قالبهای مختلفی مورد استفاده قرار گیرد. در زیر به برخی از نکات و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: جنس و نوع کلمه: "صدور" یک نام، و از ریشه "صدر" به معنای بالاتر رفتن یا بیرون آمدن است. معمولاً از آن به عنوان اسم مصدر استفاده میشود. استفاده در جمله: "صدور" معمولاً با حروف اضافه یا سایر افعال ترکیب میشود. به عنوان مثال: قواعد املایی: در نوشتار، کلمه "صدور" باید بدون هیچ گونه تغییر و با املای صحیح نوشته شود. نحوه صرف و کاربرد: میتوان از "صدور" در زمانهای مختلف و به شکلهای مختلف استفاده کرد، اما به صورت مستقیم به عنوان فعل قابل صرف نیست. به عنوان مثال: اگر سوال خاصی در مورد کاربردهای این کلمه دارید یا به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم.
1- اصدار، فرستادن
2- سينه ها
ادخال، ورود
issuance, exportation, emission, issued
إصدار سندات عملة، إصدار سندات عملة أو طوابع، الإصدار
ihraç
délivrance
ausgabe
emisor
emissione
انتشار، نشر، بیرون دادن، خروج دفع مایعات