زیر مجموعه ها
×
×
حجّ اهل بیت علیهم السلام
licenseأفلَحُ مَولَى الإِمامِ الباقِرِ علیه السلام
خَرَجتُ مَعَ مَولايَ حاجًّا، فَلَمّا دَخَلَ المَسجِدَ نَظَرَ إلَی البَيتِ فَبَكی حَتّی عَلا صَوتُهُ، فَقُلتُ: بِأَبي واُمّي، إنَّ النّاسَ يَنظُرونَ إلَيكَ فَلَو رَفَعتَ [رَفَعتَ] بِصَوتِكَ قَليلاً، فَبَكی وقالَ: وَيحَكَ ! لِمَ لا أبكي؟! لَعَلَّ اللّه َ أن يَنظُرَ إلَيَّ بِرَحمَةٍ مِنهُ، فَأَفوزَ بِها عِندَهُ. ثُمَّ طافَ بِالبَيتِ ورَكَعَ عِندَ المَقامِ ورَفَعَ رَأسَهُ مِن سُجودِهِ، فَإِذا مَوضِعُهُ مُبتَلٌّ مِن دُموعِهِ.
معصومین (ع)افلح، غلام امام باقر علیه السلام:با سرورم به سوی حج رفتیم. چون امام علیه السلام به مسجد در آمد و به خانه خدا نگریست، گریست تا صدایش بالا گرفت. عرض كردم: پدر و مادرم فدای تو باد، اگر ممكن است صدای خود را پایین بیاور كه مردم به تو می نگرند. حضرت گریست و فرمود: عجب! چرا گریه نكنم، شاید كه خدا با رحمت خود به من بنگرد و نزد او رستگاری یابم. سپس خانه خدا را طواف كرد و نزد مقام نماز خواند و هنگامی كه سر از سجده برداشت، جایگاهش از اشك خیس شده بود.