زیر مجموعه ها
×
×
ادبِ نادارى
licenseالكافی
رُوِيَ عَن لُقمانَ أنَّهُ قالَ لاِبنِهِ: يا بُنَيَّ، ذُقتُ الصَّبِرَ، وأكلَتُ لِحاءَ الشَّجَرِ فَلَم أجِد شَيئاً هُوَ أمَرُّ مِنَ الفَقرِ، فَإِن بُليتَ بِهِ يَوماً فَلا تُظهِرِ النّاسَ عَلَيهِ فَيَستَهينوكَ ولا يَنفَعوكَ بِشَيءٍ، اِرجِع إلَى الَّذِي ابتَلاكَ بِهِ فَهُوَ أقدَرُ عَلى فَرَجِكَ، وسَلهُ، مَن ذَا الَّذي سَأَلَهُ فَلَم يُعطِهِ، أو وَثِقَ بِهِ فَلَم يُنجِهِ!
معصومین (ع)از لقمان، روایت شده كه به پسرش گفت: «پسرم! شیره درخت صبر را چشیدم و پوست درخت را هم خوردم؛ ولی چیزی كه از ناداری تلختر باشد، نیافتم. پس اگر روزی به ناداری مبتلا شدی، آن را برای مردم، آشكار نكن؛ چون تو را خوار میشمارند و هیچ فایدهای به تو نمیرسانند باز گرد به سوی كسی كه تو را به فقر مبتلا كرد و او بر گشایش كار تو تواناتر است، و از او حاجت بخواه. كیست كه از او درخواست كند و او عطایش ندهد یا به او اعتماد كند و او نجاتش ندهد».