جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام

امیرالمومنین (ع) در خطبه 154

0
0
743

و من خطبة له عليه السلام يذكر فيها بديع خلقة الخفاش - الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي انْحَسَرَتِ الْأَوْصَافُ عَنْ كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ وَ رَدَعَتْ عَظَمَتُهُ الْعُقُولَ فَلَمْ تَجِدْ مَسَاغاً إِلَى بُلُوغِ غَايَةِ مَلَكُوتِهِ هُوَ اللَّهُ الْحَقُّ الْمُبِينُ أَحَقُّ وَ أَبْيَنُ مِمَّا تَرَى الْعُيُونُ لَمْ تَبْلُغْهُ الْعُقُولُ بِتَحْدِيدٍ فَيَكُونَ مُشَبَّهاً وَ لَمْ تَقَعْ عَلَيْهِ الْأَوْهَامُ بِتَقْدِيرٍ فَيَكُونَ مُمَثَّلًا خَلَقَ الْخَلْقَ عَلَى غَيْرِ تَمْثِيلٍ وَ لَا مَشُوْرَةِ مُشِيرٍ وَ لَا مَعُونَةِ مُعِينٍ فَتَمَّ خَلْقُهُ بِأَمْرِهِ وَ أَذْعَنَ لِطَاعَتِهِ فَأَجَابَ وَ لَمْ يُدَافِعْ وَ انْقَادَ وَ لَمْ يُنَازِعْ وَ مِنْ لَطَائِفِ صَنْعَتِهِ وَ عَجَائِبِ خِلْقَتِهِ مَا أَرَانَا مِنْ غَوَامِضِ الْحِكْمَةِ فِي هَذِهِ الْخَفَافِيشِ الَّتِي يَقْبِضُهَا الضِّيَاءُ الْبَاسِطُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ يَبْسُطُهَا الظَّلَامُ الْقَابِضُ لِكُلِّ حَيٍّ وَ كَيْفَ عَشِيَتْ أَعْيُنُهَا عَنْ أَنْ تَسْتَمِدَّ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ نُوراً تَهْتَدِي بِهِ فِي مَذَاهِبِهَا وَ تَتَّصِلُ بِعَلَانِيَةِ بُرْهَانِ الشَّمْسِ إِلَى مَعَارِفِهَا وَ رَدَعَهَا بِتَلَأْلُؤِ ضِيَائِهَا عَنِ الْمُضِيِّ فِي سُبُحَاتِ إِشْرَاقِهَا وَ أَكَنَّهَا فِي مَكَامِنِهَا عَنِ الذَّهَابِ فِي بَلَجِ ائْتِلَاقِهَا فَهِيَ مُسْدَلَةُ الْجُفُونِ بِالنَّهَارِ عَلَى أَحْدَاقِهَا وَ جَاعِلَةُ اللَّيْلِ سِرَاجاً تَسْتَدِلُّ بِهِ فِي الْتِمَاسِ أَرْزَاقِهَا فَلَا يَرُدُّ أَبْصَارَهَا إِسْدَافُ ظُلْمَتِهِ وَ لَا تَمْتَنِعُ مِنَ الْمُضِيِّ فِيهِ لِغَسَقِ دُجْنَتِهِ فَإِذَا أَلْقَتِ الشَّمْسُ قِنَاعَهَا وَ بَدَتْ أَوْضَاحُ نَهَارِهَا وَ دَخَلَ مِنْ إِشْرَاقِ‏ نُورِهَا عَلَى الضِّبَابِ فِي وِجَارِهَا أَطْبَقَتِ الْأَجْفَانَ عَلَى مَآقِيهَا وَ تَبَلَّغَتْ بِمَا اكْتَسَبَتْهُ مِنَ الْمَعَاشِ فِي ظُلَمِ لَيَالِيهَا فَسُبْحَانَ مَنْ جَعَلَ اللَّيْلَ لَهَا نَهَاراً وَ مَعَاشاً وَ النَّهَارَ سَكَناً وَ قَرَاراً وَ جَعَلَ لَهَا أَجْنِحَةً مِنْ لَحْمِهَا تَعْرُجُ بِهَا عِنْدَ الْحَاجَةِ إِلَى الطَّيَرَانِ كَأَنَّهَا شَظَايَا الْآذَانِ غَيْرَ ذَوَاتِ رِيشٍ وَ لَا قَصَبٍ إِلَّا أَنَّكَ تَرَى مَوَاضِعَ الْعُرُوقِ بَيِّنَةً أَعْلَاماً لَهَا جَنَاحَانِ لَمْ يَرِقَّا فَيَنْشَقَّا وَ لَمْ يَغْلُظَا فَيَثْقُلَا تَطِيرُ وَ وَلَدُهَا لَاصِقٌ بِهَا لَاجِئٌ إِلَيْهَا يَقَعُ إِذَا وَقَعَتْ وَ يَرْتَفِعُ إِذَا ارْتَفَعَتْ لَا يُفَارِقُهَا حَتَّى تَشْتَدَّ أَرْكَانُهُ وَ يَحْمِلَهُ لِلنُّهُوضِ جَنَاحُهُ وَ يَعْرِفَ مَذَاهِبَ عَيْشِهِ وَ مَصَالِحَ نَفْسِهِ فَسُبْحَانَ الْبَارِى‏ءُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَيْرِهِ

از خطبه‏هاي آن حضرت است كه در آن خلقت بديع شبپره را بيان فرمايد - سپاس خدايي را كه وصفها در رسيدن به حقيقت شناخت او رخت اندازد، و بزرگي او خردها را طرد سازد - تا سر بتابد -، و راهي به رسيدن نهايت ملكوت او نيابد. او خداي حق و آشكار است، آشكارتر از آنچه برديده‏ها پديدار است. خردها براي او حدّي معيّن نتواند كرد تا همانندي داشته باشد، و وهمها او را اندازه نتواند گرفت تا در صورتي پنداشته باشد. آفريده‏ها را پديد آورد بي‏هيچ نمودار بي راي رايزن، و بي ياري مددكار. به فرمان او خلقت آن پايان يافت، پس طاعت پروردگار را پذيرفت و پاسخ گفت، و به خدمت شتافت. گردن نهاد و سر از فرمان نتافت. و از لطيفه‏هاي صنعت و شگفتيهاي خلقت او كه پيش چشم ما است، تدبير دقيق او در آفرينش شبپره‏هاست، كه روشنايي شبپره را بر جاي مي‏دارد، حالي كه هر چيز را به نشاط در مي‏آرد. و تاريكي - پر - آن را مي‏گستراند، حالي كه هر زنده را درهم مي‏كشاند، و چسان ديده آن كم بين است كه نتواند از آفتاب رخشان روشني ستاند، نوري كه بدان راههاي خويش بيابد، و با پرتو آشكار خورشيد خويشتن بدانجاها كه داند، رساند، و درخشش روشني‏اش آن را از رفتن در تراكم نورهاي تابنده باز مي‏گرداند، و در نهانخانه‏اش پنهان مي‏نشاند، چنانكه رفتن در سپيدي نور رخشان نتواند. پس شبپره در روز پلكها را بر سياهي ديده‏ها اندازد، و شب را چراغي سازد كه در جستن روزي خود از آن راه يابد، و سياهي شب ديده‏هاش را نبندد، و به خاطر تاريكي انبوه از رفتن در شب رخ برنتابد. پس چون خورشيد پرده بر افكند و بتافت، و سپيدي روز پديد گشت و لانه تنگ سوسمارها از روشني آن نصيبي يافت، پلكها را بر هم نهد، و بر آنچه در تاريكي شب به دست آورده بسنده كند. پس پاك و منزّه است، خدايي كه شب را روز او كرده است و هنگام فراهم كردن معيشت، و روز را وقت آسايش و گاه استراحت، و براي آن از گوشت وي بالهايي ساخته است تا هنگام نياز به پرواز، بدان بالا رود، بالهايي كه چون لاله گوش از پر و انبوب پرداخته است، ليكن جاي رگها را در آن بيني آشكار، و نشانه‏هاي آن پديدار. و شبپره را دو بال است، نه چندان نازك كه درهم شكند، و نه چندان ستبر كه سنگيني كند. مي‏پرد، و بچّه او بدو چسبيده است و به مادر پناهيده. اگر بنشيند، نشيند و اگر بالا رود، رود. از او جدا نشود تا هنگامي كه اندام وي نيرومند شود، و بال آن نيروي برخاستنش را دارا بود، و بداند كه راه زيستن او چيست و چگونه تواند زيست پس پاك و منزّه است خدايي كه پديد آورنده هر آفريننده است، بي‏هيچ نمونه كه از ديگري بر جاي مانده است.

اعتقادیعلمی
منبع: نهج البلاغه، ترجمه مرحوم محمد دشتی (ره)، 1385، چاپ اول، انتشارات جلوه کمال، خطبه 154

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی