چطور از دوست پسرم جدا بشم که آسیب نبینه؟

سلام. من یک دختر 22ساله هستم.من چند سال هست که با یک پسری دوست هستم ،این پسر 3سال از خودم بزرگتره،خیلی باهم رفت و آمد داشتیم و الان تقریبا 1سال و نیم میشه باهم دوست هستیم همچنان.برام دیروز خواستگار اومده بود و من میخوام بیشتر به این پسر وابسته نشم. اینم بگم وضعیت مالی پسره اصلا جالب نیست،حالا نه اینکه زیاد پایین باشه ولی زیاد بالا هم نیست و منم قصد ازدواج دارم.حالا سوالم اینجاست چجوری میتونم یا به عبارتی چجوری میتونم به پسره بگم میخوام ازدواج کنم و علاقه ای بهت ندارم،چون ممکنه از لحاظ روانی اون پسره رو تحت تاثیر قرار بده و خیلی بد بشه براش و شایدم برای خودم؟

سوالات زیر را در مورد عشق از خود بپرسید آیا تا الان خود را متقاعد کرده اید که عاشق هستید، در حالی که فقط هوس بوده است؟ آیا تا به حال به کسی علاقه مند بوده اید که به هیچ وجه مناسب شما نبوده، ولی این موضوع را ماه ها یا حتی سال ها بعد نیز تشخیص نداده اید؟ آیا شما عیب های همسرتان را نادیده می انگارید، فقط به این دلیل که از ایجاد تنش در ازدواجتان جلوگیری کرده باشید؟ آیا شما عادت دارید درام، تنش و ماجراجویی را با عشق حقیقی اشتباه بگیرید؟ آیا تا به حال به زندگی با کسی که با شما بدرفتاری می کرده را ادامه داده اید فقط به این دلیل که حفظ ظاهر کرده باشید؟ آیا این که در رابطه احساسات عاشقانه و رمانتیک را تجربه نمی کنید و مدام بی قرار هستید موجب شده است که رابطه سالمی را که دارید زیر سوال ببرید؟ آیا کسانی را بر می گزینید که با آن ها تفاهم ندارید و از کسانی چشم پوشی می کنید که می توانند افراد مناسبی برای ازدواج با شما باشند؟ افرادی که به هریک از سوالات بالا پاسخ مثبت می دهند تحت تاثیر اشتباهات مهلک عشقی قرار دارند این مطلب خلاصه ای مطلب کامل مرکز مشاوره ستاره است.

سوالتونو تصحیح میکنم. چطور پسری که مطمئنم عاشقمه و طی مدت دوستیمون کلی بهش امید دادم رو، به خاطر پول، طوری رد کنم که بعدا برام دردسر درست نکنه. روزگار بدیه، خیلی بد. بی معرفت نباشیم. انسان باشیم.

سلام و احترام. امینیان هستم ، مشاور خانواده و مدیر مرکز مشاوره رهیار. ببینید برای قطع یک ارتباط به شیوه مناسب دو طرف باید به گونه‌ای رفتار کنند که بتونن در یک محیط امن و آرام صادقانه حرف های خودشون رو بزنن. یعنی شما و اون پسر بسته به این که هدفتون از رابطه چی بوده موقع تموم کردن هم باید روی همون بحث بشه، یعنی اگه هدف شما از رابطه ازدواج نبوده باشد موقع کات کردن با صراحت میگید که من میخوام ازدواج کنم و الانم کیس مورد نظر خودمو پیدا کردم و دیگه نمیشه که با هم ادامه بدیم. درصورت اینکه که ارتباط شما با هدف ازدواج شروع شده و الان شما تصمیمی ندارید با ایشون ازدواج کنید چون نه علاقه مند شدین و نه ایشون از لحاظ مالی مورد انتظار شما هستن، پر اینجا شما کمتر روی بحث مالی مانور بدین چون تو طرف مقابل حس بدی ایجاد میکنه و روی دیدش به دنیا و اطرافیان تاثیر مخربی داره، شما بیشتر روی این که تو این مدت به ایشون علاقه مند نشدین و دلیلی نداره که بیشتر ادامه بدین و بهم وابسته بشین، در عین حال هم شما آینده ای دارین و باید به هر حال ازدواج هم کنید. در کل سعی کنید این حس تو طرف مقابل ایجاد بشه که شما اونو درکش میکنید ولی خب باید به آینده خودتون و علاقه مندی خودتون هم توجه کنید. امینیان، مشاور خانواده و مدیر مرکز مشاوره رهیار. شماره مرکز 22616408_021

سلام من بیست و یک سالمه یکسال با یه پسر رابطه دارم اون قصدش جدیه من وارد رابطه با اون نمیشدم خیلی اصرار کرد ک باهاش دوست شم و قصدش جدیه و بعد یه مدت کوتاهی میاد جلو خلاصه الان یه سال گذشته و هیچ حرکتی نکرده منم چند تا از خواستگارامو بخاطر اون رد کردم یبارم گفت بهم ک شرایطش اوکی نیست و باید حداقل سه چهار سالی صبر کنم در صورتی ک من همچین رابطه ایو از اولم نمیخواستم بهشم گفته بودم از اول باهاش طی کرده بودم الان ک میخوام ازش جدا شم نمیزاره همش نفرینم میکنه اخه من چیکار کنم گناه من چیه تازه اول رابطه بهش گفته بودم ازم انتظار نداشته باشه ک وابستش بشم چون من یبار ضربه خوردم نمیخوام تکرار شه با این حال اون اصلا جداییرو نمیپذیره و من واقعا دارم عذاب میکشم نمیدونم چیکار کنم تازه شرایط خانوادگیمم خوب نیست واسه این قصدم بود زود ازدواج کنم اما حس میکنم اون نمیتونه بیاد جلو دلایلشم بهم نمیگه شاید از نظر مالی خرابه ولی خب چرا اولش نگفت چرا گفت من شرایطم اوکیه یعنی بهم دروغ گفته؟من کلی ازش پرسیدم گفتم شرایط داری میگفت اره پس چرا الان اینجوری از نظر اخلاقیم مشکل نداره انقد خوبه ک نگو ولی من خیلیی حالم خرابه اصلا حالم درد میکنه مغزم نمیکشه موندم چیکار کنم الانم یه خواستگار دارم دیگ کلافه شدم بالاخره منم اینده میخوام چ گناهی کردم ک همش باید عذاب بکشم از بچگی ک عذاب کشیدم حالا اینم از یه طرف نمیدونم چ تصمیمی بگیرم میترسم ازش جدا شم کارما پس بدم ؟

سلام من یک دختر 14 ساله هستم و یه مدتی بود که با پسر همسایه مون رابطه داشتم و خودم می دونم که سنم کمه و برای این چیزا اصلا خوب نیست اما چکار کنم دست خودم نیست و دیروز هم ازش جدا شدم و الان هم خیلی دل نتگش هستم و حتی اونم خیلی ناراحته لطفا راهنمایی کنید که باید چکار کنیم لطفا

به نام خدا سلام . به نظرم برای اینکه آسیب نبینه مهم ترین کاری که باید انجام بدین اینه که نقش بازی نکنین. این خیلی خیلی مهمه. اگه متاسف نیستین عذرخواهی نکنین. و اگه می خواید جدا بشید خیلی آروم ولی بدون دروغ و پیچاندن مطالب بهش حقیقت رو بگید شاید مهم ترین مسئله این باشه که شما خود واقعی تون رو نشون بدین. همین. آدما واقعا شعورشون بیشتر از اونیه که معمولا فکر می کنیم. پس اگه ذره ای پنهان کاری داشته باشیم می فهمن که باهاشون صادق نبودیم. ایشون با شما یه سال و نیم دوست بودن . قطعا می تونن حس شما رو بفهمن و قبولش بکنن. کافیه باهاش کاملا صادق باشید مطلب بعدی که به ذهنم میرسه اینه که نیاز نیست یکدفعه دوستی تون رو خاتمه بدین. عجله نکنین. چون اون یکم وابسته شده ممکنه دلش تنگ بشه. شما باهاش خشن برخورد نکنین و بهش اجازه بدین آروم آروم مثلا در عرض یکی دو ماه ازتون دل بکنه. بنابراین من عرضم رو خلاصه می کنم و میگم که بهش حسی که دارین رو نشون بدین و خود واقعی تون باشین ولی با ناگهانی از دسترسش خارج شدن حالش رو بدتر نکنید. این اخلاقی ترین کاریه که از دستتون بر میاد‌ موفق باشین.