look it up به معنی به دنبال معنی کلمه ای در دیکشنری گشتن هستش.
چند تا از حقایق جالب که در اول درس نوشته شده رو ببینیم:
-
اولین دیکشنری فارسی در در حدود 1000 سال پیش جمع آوری شد.
-
کامل کردن بزرگترین دیکشنری دنیا 134 سال طول کشید (از 1864 تا 1998).
-
حدود 4000 کلمه جدید هر ساله به دیکشنری انگلیسی اضافه می شوند.
- اندازه کوچکترین دیکشنری دنیا حدود 27x18 میلیمتر است که باید با ذره بین خوانده شود.
I. A monolingual dictionary: دیکشنری تک زبانه
II. A bilingual dictionary: دیکشنری دو زبانه
بریم سراغ مکالمه:
مجید قراره یک دیکشنری مناسب برای کلاس زبان انگلیسیش پیدا کنه. او در وقت آزاد با معلمش در حال صحبت کردن است.
Excuse me Mr. Iranmehr, I wonder if you could help
me.
ببخشید آقای ایرانمهر می خواستم ببینم میتونم از کمک شما استفاده کنم.
Sure. How can I help you?
حتما. چطور میتونم کمکتون کنم؟
I’d like some information about a good English
dictionary.
یک مقدار اطلاعات درباره یک دیکشنری خوب میخوام.
Oh, well. Have you ever used a dictionary?
اوه خواب. قبلا از دیکشنری استفاده کردید؟
Actually, I haven’t. But I’ve heard that using a good
dictionary can really help me learn English better.
در واقع نکردم. اما شنیدم که استفاده از یک دیکشنری خوب رمی تونه واقعا بهم کمک کنه تا انگلیسی رو بهتر یاد بگیرم.
That’s right. First, I recommend a learner’s dictionary.
درسته. اول یک دیکشنری دانش آموز بهت معرفی می کنم.
What is a learner’s dictionary?
دیکشنری دانش آموز چیه؟
It is designed for foreign students. It also helps them
learn English better.
برای دانش آموزان خارجی طراحی شده. همچنین بهشون کمک می کنه تا انگلیسی را بهتر یاد بگیرن.
Is there only one type of it?
فقط یک نوع ازش هست؟
No, in fact dictionaries have different types, levels,
and sizes.
نه در واقع دیکشنری ها انواع، سطح ها و اندازه های مختلفی دارن.
What type do you suggest?
چه نوعی رو شما توصیه می کنید؟
I suppose a monolingual dictionary is more suitable
for you, because you can find word information in
English.
فکر کنم یک دیکشنری تک زبانه برای شما مناسب تره چون شما می تونید اطلاعات کلمه رو به انگلیسی پیدا کنید.
And what about levels?
و درباره سطوح چی؟
Well, there are usually three levels: elementary,
intermediate and advanced. For you as a high school
student, an elementary one is OK.
خواب معمولا سه سطح وجود داره: ابتدایی، متوسط و پیشرفته. برای شما به عنوان یک دانش آموز دبیرستانی یک ابتدایی مناسب هست.
Do I need a small size one?
اندازه کوچیک بگیرم؟
Yes, a pocket dictionary. You can carry it wherever you
go.
بله یک دیکشنری جیبی. میتونی هر جا میری ببریش.
Oh, it’s very good. And hmm…, is it expensive?
اوه خیلی خوبه. و اممم ......گرونه؟
No, such dictionaries are not expensive. By the way,
you can use a free online dictionary, too. And also
there are some free dictionaries for PCs and apps for
smart phones.
نه چنین دیکشنری هایی گرون نیستن. راستی می تونید از یک دیکشنری رایگان آنلاین هم استفاده کنید. و همچنین چند تا دیکشنری رایگان برای کامپیوتر و برنامه هایی برای تلفن های هوشمند هم هست.
Thanks, that’s a good idea, but I’d like to use a pocket
dictionary!
ممنون ایده خوبیه اما دوست دارم از یک دیکشنری جیبی استفاده کنم!
به سوال های پیش رو به صورت شفاهی پاسخ دهید.
1. An elementary dictionary, a dictionary for PC and apps for smart phones.
A. نگاه کنید، بخوانید و تمرین کنید.
سعی کنید از غذاهایی که چربی زیادی دارند دوری کنید.
دور معنی کلمه purpose در دیکشنری خط کشیدم.
C نماد کلمه carbon است.
I.R. مخفف عبارت Islamic Republic است.
مهران نتونست متوجه بشه معلم درباره چی داشت صحبت می کرد.
B. بخوانید و تمرین کنید.
ترکیب: ترتیبی در ردیفی خاص: ما دو ترکیب می تونیم از حرف های X و Y بگیریم: XY و YX.
مقدمه: قسمتی در ابتدا یک کتاب که ایده ای کلی درباره محتوا آن می دهد: این کتاب مقدمه فقط دو صفحه ای دارد.
به طور موثر: به روشی که موفق است و به چیزی که می خواهید میرسد: اگر میدانید چطور موثرتر مطالعه کنید میتوانید بیشتر یاد بگیرید.
چیدن: چیزها را به طور مرتب، جذاب و مفید قرار دادن: ما باید صندلی ها را دور میز بچینیم.
پریدن: ناگهان تصمیم به انجام کاری گرفتن: من مقدمه را نخواندم و پریدم به قسمت بعدی.