اجازه بدید ابتدا به تعریف «ردیف» و «قافیه» هر کدام به صورت مجزا شروع کنم.
ردیف چیست؟
به عنوان تعریف ردیف باید گفت که در یک شعر، به کلماتی که دو ویژگی زیر را دارند، ردیف می گویند:
- دقیقاً عین هم هستند.
- بعد از قافیه می آیند.
مثال برای ردیف:
مسلمانان مرا وقتی دلی بود --- که با وی گفتمی گر مشکلی بود
همانطور که میبینید، در بیت بالا، واژه «دلی» هم وزن واژه «مشکلی» است و پس از هردوی آنها در انتهای بیت، بلافاصله واژه «بود» که در بین در دو مصرع دقیقا یکسان است وجود دارد. پس در شعر بالا واژه «بود» ردیف محسوب می شود.
نکته: یک شعر می تواند هیچ ردیفی نداشته باشد. (و کم و کان آهنگین و وزین باشد)
قافیه چیست؟
به عنوان تعریف قافیه باید گفت که در یک شعر، به کلماتی که سه ویژگی زیر را دارند، قافیه می گویند:
- هم وزن هستند.
- در انتهای هر مصراع می آیند.
- در حرف آخر با هم مشترک هستند.
مثال برای قافیه:
ای نعمت ولایت تو، بهترین نعـم --- وی لطف بی نهـایت تو شامل امم
همانطور که مشاهده می کنید واژگان «نعیم» و «امم» (دو واژه انتهایی پایان هر دو مصرع فوق)، هم موزن هستند که در مقال بالا قافیه نامیده می شوند. لازم به توضیح است که قانفیه خود نیز انواع مختلفی دارد:
- قافیه درونی
- قافیه میانی
- قافیه پایانی
که تشریح هر یک از انواع قافیه خود مبحثی مجزا می باشد و به عنوان پاسخی برای سوال شما جایی ندارد.
جمع بندی
فکر می کنم با تعریف «ردیف» و «قافیه» به صورت مجزا متوجه تفاوت این دو مفهوم شده اید و به عنوان یک جمع بندی باید بگویم که «ردیف دو کلمه دقیقا و عینا یکسان هستند که عموما در انتهای هر دو مصرع می آیند» و «قافیه دو کلمه هم وزن (نه صرفا یکسان) هستند که عموما در انتهای هر دو مصرع می آیند.»