اصطلاح انگلیسی معروف در فیلم هاو برنامه های تئاتری و سینماها
https://lamtakam.com/qanda/7247/اصطلاح-انگلیسی-معروف-در-فیلم-هاو-برنامه-های-تئاتری-و-سینماها 1چند تا اصطلاح انگلیسی که در فیلم هاو برنامه های تئاتری و سینماها معروف هست رو میشه بگید؟
چند تا اصطلاح انگلیسی که در فیلم هاو برنامه های تئاتری و سینماها معروف هست رو میشه بگید؟
a blockbuster یعنی یه فیلم موفق.
to blow your line یعنی تو صحبت تپق زدن و بد حرف زدن.
to flub your line یعنی تو صحبت تپق زدن و بد حرف زدن.
a blooper یعنی اشتباهات بازیگرا در سکانسها موقع بازی کردن. همون پشت صحنه خودمون.
bomb یعنی شکست.
to boo someone یعنی کسی را هو کردن.
Break a leg! یعنی موفق باشی.
cliffhanger یعنی اون صحنه آخر فیلم که همه رو تو فکر فرو میبره و نتیجه اون صحنه در قسمت بعدی مشخص خواهد شد.
to do a double take on something یعنی به چیزی یه بار نگاه کردن و بعد نگاه را برداشتن و مجدد برگشتن و به اون نگاه کردن.
a dry run یعنی تمرین قبل از نمایش.
extra یعنی سیاهی لشگر.
flick یعنی فیلم.
chick flick یعنی فیم خاله زنکی.
to give an actor the hook یعنی بیرون آوردن بازیگر از صحنه چون داره خیلی بد بازی می کنه.
to get the show on the road یعنی آغاز کردن کاری.
to go out with a bang یعنی یه نمایش را با موفقیت به پایان رساندن.
a has-been یعنی بازیگری که قبلا معروف بوده اما الان نه.
a hit یعنی یک نمایش یا آهنگ پرطرفدار.
to improvise یعنی فی البداهه گویی کردن.
Let's hear it for Mr./Ms, ... یعنی تشویق کنید به افتخار آقا/خانم ... .
a one-liner یعنی جوکی که طول آن یک خط است.
to open for someone یعنی وقتی تو یه مثلا کنسرتی یه بندی اول میاد یه چیزی اجرا میکنه تا حضار برای بند اصلی آماده بشن.
to pan a show یعنی یک نمایشی را مورد انتقاد قرار دادن.
to plug something یعنی تبلیغ چیزی را کردن.
to pull out all the stops یعنی همه شک و تردید و ترس را کنار گذاشتن برای انجام کاری.
A punch line یعنی خط آخر یک جوک.
a round of applause یعنی یه کف مرتب (تشویق مرتب).
a run-through یعنی تمرین قبل از نمایش.
to scalp یعنی چیزی را با قیمت پایین خریدن و بلافاصله با قیمت کمی بالاتر فروختن.
shtick یعنی یک نمایش روتین از یک بازیگر.
sitcom یعنی کمدی.
slap stick یعنی کمدی شامل کارها و شوخی های فیزیکی.
a smash یعنی یه فیلم یا آهنگ موفق.
take یعنی برداشت (در فیلم سازی).
to upstage someone یعنی از کسی بهتر بودن در نمایش و غیره.
a walk-on یعنی یه تکه کوچک که کسی میاد توی صحنه و فیلم بازی می کنه.
a write-up یعنی نقد فیلم.