جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ۱. (زیستشناسی) خطی از مو که در زیر پیشانی و بالای چشم میروید. ۲. (ریاضی) آکلاد. ۳. خطی که برای اضافه کردن کلمهای در میان کلمات کشیده میشود. 〈 ابرو انداختن: (مصدر لازم) [عامیانه] بالا انداختن ابرو در حال رقص یا عشوه. 〈 ابرو بالا انداختن (کشیدن): [عامیانه] ۱. [مجاز] بیمیلی نشان دادن؛ اظهار مخالفت کردن. ۲. = 〈 ابرو انداختن 〈 ابرو ترش کردن: [قدیمی، مجاز] گره بر ابرو انداختن برای نشان دادن خشم یا ناخرسندی خود؛ اخم کردن: ♦ او کرده ترش گوشهٴ ابرو ز سر خشم / من منتظر لب که چه دشنام برآید (امیرخسرو: ۲۵۷). 〈 ابرو خم نکردن: [مجاز] طاقت آوردن و سختی و مشقتی را با رضا و بردباری تحمل کردن؛ خم بر ابرو نیاوردن. honor, brow, canal, credit, effluent, eyebrow, gutter, name, prestige, reputation, runnel, honour شرف، احترم، أجل، وفى، وفى بوعده، عامل بإحترام، أضفى شرفا، نفذ، افتخر، ميز، قبل ودفع، احترام، فخر، إجلال، ماء الوجه، طهارة، سمعة حسنة، عفاف، فخارأو فخر، مقام رفيع، درجة الشرف، وسام الشرف kaş sourcil augenbraue ceja sopracciglio افتخار، احترام، شرف، شرافت، عزت، ناموس، پیشانی، جبین، خط ابرو، سیما، اب رو، کاریز، مجرا، ترعه، ابراه، زه اب، مجراي فاضلاب، اعتبار، نسیه، ستون بستانکار، خوشنامی، فام، فاضل اب، نهر فرعی، گچبری هلالی بالای پنجره، حاجب، جوی، حفره، نام، اسم، تسمیه، نام و شهرت، نام خودمانی، قدر و منزلت، حیثیت، نفوذ، شهرت، سابقه، اشتهار، نیکنامی، نهر کوچک