گشادهابرو
licenseمعنی کلمه گشادهابرو
معنی واژه گشادهابرو
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | open | ||
عربی | فتح، تفتح، انفتح، شق، كشف، استهل، حرر، أطلق، أفضى إلي، إنفتح على، إنفتح قليلا، مفتوح، مكشوف، صريح، حر، غير متحفظ، غير مطوق بحواجز، جائز الصيد فيه، سخي، جيد المسامية، غير ملجم بضوابط تشريعية، عام، افتح | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "گشادهابرو" در زبان فارسی به معنای کسی است که ابروهایی بزرگ و پخش دارد و به طور کلی میتواند به معنای شخصی با چهرهای خوشسیما و جذاب نیز استفاده شود. در نوشتن این کلمه، باید به قواعد نگارشی و املایی توجه کرد. قواعدی که باید رعایت شوند عبارتند از:
با توجه به این نکات، میتوانید این کلمه را به درستی در نوشتار خود به کار ببرید. | ||
واژه | گشادهابرو | ||
معادل ابجد | 539 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
تلفظ | gošāde'ābru | ||
ترکیب | (صفت) [قدیمی] | ||
منبع | فرهنگ فارسی عمید | ||
نمایش تصویر | معنی گشادهابرو | ||
پخش صوت |
۱. آنکه میان ابروانش باز باشد؛ ابروگشاده. کلمه "گشادهابرو" در زبان فارسی به معنای کسی است که ابروهایی بزرگ و پخش دارد و به طور کلی میتواند به معنای شخصی با چهرهای خوشسیما و جذاب نیز استفاده شود. در نوشتن این کلمه، باید به قواعد نگارشی و املایی توجه کرد. قواعدی که باید رعایت شوند عبارتند از: نوشتن صحیح: کلمه "گشادهابرو" به صورت جدا نوشته نمیشود و باید به صورت متصل نوشته شود. همچنین، حروف "گ" و "ش" باید به درستی نوشته شوند. استفاده از همزه: این کلمه دارای همزه نیست و بنابراین نیازی به استفاده از آن نیست. توجه به حروف کوتهنوشت: اگر بخواهید از این کلمه در متون رسمی یا ادبی استفاده کنید، باید به فرم متداول آن پایبند باشید و از عبارات عامیانه یا محاورهای دوری کنید. فاصلهگذاری: در نوشتار فارسی، وقتی یک کلمه مرکب تشکیل میشود، هیچ فاصلهای بین اجزای آن گذاشته نمیشود. بنابراین "گشادهابرو" باید به صورت یک کلمه نوشته شود. قواعد نثر و نظم: در صورت استفاده از این کلمه در شعر یا نثر، باید به قافیه و وزن نیز توجه داشته باشید تا نوشته شما زیبا و دلنشین باشد. با توجه به این نکات، میتوانید این کلمه را به درستی در نوشتار خود به کار ببرید.
۲. [مجاز] خندان؛ خوشرو.
open
فتح، تفتح، انفتح، شق، كشف، استهل، حرر، أطلق، أفضى إلي، إنفتح على، إنفتح قليلا، مفتوح، مكشوف، صريح، حر، غير متحفظ، غير مطوق بحواجز، جائز الصيد فيه، سخي، جيد المسامية، غير ملجم بضوابط تشريعية، عام، افتح