license
98
1667
100
معنی کلمه دانش معنی واژه دانش
معنی:
۱. علم: ♦ ز دانش به اندر جهان هیچ نیست / تن مرده و جان نادان یکیست (اسدی: ۱۷۵) ♦ نبشتن به خسرو بیاموختند / دلش را به دانش برافروختند (فردوسی: ۱/۳۷ حاشیه). ۲. (اسم) [قدیمی] عقل؛ خرد.مترادف انديشه، بينش، حكمت، خرد، دانايي، شناخت، علم، فرهنگ، فضل، معرفتمتضاد جهلانگلیسی knowledge, science, wisdom, learning, scholarship, lore, kenning, witting, letterعربی معرفة، علم، إدراك، مدى إضطلاع، مجموع المعارف الإنسانيةترکی bilgiفرانسوی connaissanceآلمانی wissenاسپانیایی conocimientoایتالیایی conoscenzaمرتبط علم، معرفت، اطلاع، دانایی، اگاهی، حکمت، خرد، عقل، یادگیری، فراگیری، فضیلت، فضل وکمال، تحقیق، کمک هزینه دانشجویی، مستمری، افسانه هاو روایات قومی، فرهنگ نژادی، فاصله بین چشم ومنقار، نوعی استعاره، نگاه، قدرت بینایی، هوش، قضاوت، معلومات، ذکاوت، اطلاعات، نامه، حرف، کاغذ، عریضه، ادبیات، دان
مترادف:
انديشه، بينش، حكمت، خرد، دانايي، شناخت، علم، فرهنگ، فضل، معرفت
متضاد:
جهل
ترکیب:
(اسم، اسم مصدر) [پهلوی: dānišn]
مختصات:
(نِ) [ په . ] (اِمص .)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
dAneS
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
355
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
knowledge | science , wisdom , learning , scholarship , lore , kenning , witting , letter
عربی
معرفة | علم , إدراك , مدى إضطلاع , مجموع المعارف الإنسانية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "دانش" در زبان فارسی به معنای علم، آگاهی و شناخت است و از نظر نگارشی و قواعد فارسی به شرح زیر قابل بررسی است:
نوشتار صحیح : کلمه "دانش" به همین شکل نوشته میشود و هیچگونه اعرابی ندارد.
جنس و نوع : "دانش" یک اسم است و بهطور خاص به نوعی از دانایی اشاره دارد که شامل معلومات و آگاهیهای مرتبط با یک موضوع خاص میشود.
جمع : جمع کلمه "دانش"، "دانشها" است. میتوان در جملات مختلف از آن استفاده کرد. به عنوان مثال "دانشهای جدید در حال ظهور هستند."
ترکیب با دیگر کلمات : این کلمه میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود و به عبارات جدیدی تبدیل گردد، مانند:
دانشآموز
دانشجو
دانشیار
دانشکده
استفاده در جملات : "دانش" در جملات مختلف میتواند به شیوههای گوناگونی بهکار رود. به عنوان مثال:
"دانش یک منبع قدرت است."
"او در زمینههای مختلفی دانش دارد."
زبان محاوره : در زبان محاورهای نیز معمولاً این کلمه به همان شکل مورد استفاده قرار میگیرد و معنای خود را حفظ میکند.
با رعایت این نکات، میتوان بهخوبی از کلمه "دانش" در نوشتار و گفتار فارسی بهره برد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "دانش" در جملات آورده شده است:
دانش انسانها به مرور زمان افزایش یافته و به پیشرفتهای علمی منجر شده است.
او با مطالعه و تحقیق، دانش خود را در زمینه روانشناسی گسترش داد.
دانش یک ابزار قوی برای حل مسائل پیچیده زندگی است.
دانشگاهها محل تجمع اندیشمندان و انتقال دانش به نسلهای آینده هستند.
برای موفقیت در هر زمینهای، نیاز به دانش و مهارتهای مربوطه داریم.
اگر به جملات بیشتری نیاز دارید یا موضوع خاصی مد نظر شماست، لطفاً بفرمایید!
فرهنگ فارسی عمید واژگان مرتبط: علم، معرفت، اطلاع، دانایی، اگاهی، حکمت، خرد، عقل، یادگیری، فراگیری، فضیلت، فضل وکمال، تحقیق، کمک هزینه دانشجویی، مستمری، افسانه هاو روایات قومی، فرهنگ نژادی، فاصله بین چشم ومنقار، نوعی استعاره، نگاه، قدرت بینایی، هوش، قضاوت، معلومات، ذکاوت، اطلاعات، نامه، حرف، کاغذ، عریضه، ادبیات، دان