فرجام
licenseمعنی کلمه فرجام
معنی واژه فرجام
farjām
end
|
فرجام
مترادف:
آخر، آخرالامر، اختتام، انتها، انجام، پايان، پسين، خاتمه، ختم، سرانجام، عاقبت الامر، عاقبت، غايت، نهايت، واپسين
متضاد:
آغاز، ابتدا، اول، بدايت، شروع
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [پهلوی: fražam]
مختصات:
(فَ رْ) [ په . ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
farjAm
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
324
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
end | conclusion , ending , finish
ترکی
çekici
فرانسوی
appel
آلمانی
appellieren
اسپانیایی
apelar
ایتالیایی
appello
عربی
نهاية | حد , غاية , طرف , توقف , هدف , غرض , هلاك , نتيجة , كيس , بقية , وضع حد , انتهى , أنهى , فرغ , قتل , قصد , قطع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
"فرجام" در زبان فارسی به معنای "پایان" یا "نتیجه" است و در متون مختلف به اشکال مختلفی کاربرد دارد. برای به کارگیری صحیح این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را مد نظر داشته باشید:
-
استفاده در جمله:
- فرجام یک کلمه رسمی و ادبی است، بنابراین بهتر است در متونی که درجه رسمیبودن آنها بالا است، مانند مقالات علمی، ادبیات، یا نوشتههای رسمی به کار رود.
- مثال: "فرجام این پروژه موفقیتآمیز بود."
-
نکات نگارشی:
- "فرجام" به صورت مستقل و بدون علامت خاص نگارشی قابل استفاده است، اما اگر در ترکیبهای دیگر به کار رود، باید به قواعد جملهسازی دقت شود.
- مثال: "فرجام کار" یا "فرجام زندگی".
-
تلفظ:
- تلفظ صحیح این کلمه به صورت "farjâm" است و باید در هنگام گفتار به این نکته توجه داشت.
-
معنی و مصداقها:
- استفاده از "فرجام" در متون فلسفی و ادبی به معنای نتیجه یا پایان یک رویداد یا داستان کاربرد دارد.
- مثال: "فرجام داستان نشان دهندهٔ درسهایی است که باید از آن آموخت."
- همنشینی با سایر واژهها:
- این کلمه میتواند با افعال و صفتهای مختلف ترکیب شود، مانند "تعیین فرجام" یا "تحلیل فرجام".
با رعایت این نکات، میتوانید به کاربری صحیح و مؤثر از کلمه "فرجام" در نوشتههای خود دست یابید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- فرجام تلاشهای او پس از سالها با دستیابی به موفقیتهای بزرگ مشخص شد.
- در نهایت، فرجام این داستان تلخ و شیرین درسهای ارزشمندی برای نسلهای آینده به همراه داشت.
- او همیشه امیدوار بود که فرجام این پروژه، تغییرات مثبتی در جامعه به همراه آورد.