ناف
licenseمعنی کلمه ناف
معنی واژه ناف
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [پهلوی: nāf] ‹ناخ›
مختصات:
(اِ.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
nAf
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
131
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
navel | belly button , umbilicus , the navel
ترکی
göbek
فرانسوی
nombril
آلمانی
nabel
اسپانیایی
ombligo
ایتالیایی
ombelico
عربی
سرة | سرة البطن , النقطة الوسطى , وسط , الحبل السري
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "ناف" در زبان فارسی به معنی قسمتی از بدن انسان و برخی موجودات دیگر است که به شکم متصل است و در اصطلاح به عنوان "ناف" نیز شناخته میشود. در نگارش این کلمه و استفاده از آن، به موارد زیر توجه کنید:
۱. قواعد نوشتاری
- "ناف" به صورت صحیح نوشته میشود و هیچگونه تغییر شکلی در آن وجود ندارد.
- این کلمه به صورت ماضی و مضارع و دیگر اشکال فعل توسط جملات مختلف به کار میرود. مثلاً: "ناف را ببندید" یا "ناف او زخمی شده است".
۲. نحوه استفاده
- "ناف" معمولاً به عنوان اسم به کار میرود و میتواندِ ویژگیها یا تصفیه و توصیف آن در جملات باشد.
- میتوان در عبارات و جملات توصیفی از آن استفاده کرد. مثلاً: "ناف او به دلیل بیماری عفونی آسیب دیده بود."
۳. جمع و مفرد
- "ناف" به صورت مفرد به کار میرود و جمع آن "اَناف" است، اما در محاوره و نوشتار کمتر از جمع آن استفاده میشود.
۴. مثالهای استفاده
- "ناف کودک در هنگام تولد برش خورده بود."
- "به دلیل چاقی، ناف او در زیر چربیها پنهان شده بود."
توجه به یکنواختی در نوشتار و رعایت قواعد نگارشی میتواند به بهبود فهم و خوانایی متن کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در هنگام تولد، ناف نوزاد قطع میشود و او به زندگی مستقل خود ادامه میدهد.
- در این نقاشی زیبا، هنرمند ناف درختان را به شکل قلب طراحی کرده است.
- یوگا به تقویت ارتباط بین بدن و ذهن کمک میکند و میتوان گفت ناف در این رابطه نقطهی مرکزی است.