جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

parākande
sporadic  |

پراکنده

معنی: ۱. متفرق.
۲. پریشان؛ منتشر؛ پاشیده‌شده.
1748 | 0
مترادف: 1- پاشيده، پخش، پخشوپلا، ولو 2- پريشان، متشتت، متفرق 3- نابسامان، نامضبوط، نامنظم 4- منثور 5- متواري، تارومار، متلاشي 6- شايع، منتشر 7- تنك 8- جدا، رها، منفك
متضاد: مجموع
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت مفعولی) ‹پراکنیده، پرکنده›
مختصات:
الگوی تکیه: WWWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: parAkande
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 282
شمارگان هجا: 4
دیگر زبان ها
انگلیسی
sporadic | diffused , outspread , straggly , far-flung , scattered
ترکی
dağınık
فرانسوی
dispersé
آلمانی
verstreut
اسپانیایی
disperso
ایتالیایی
sparpagliato
عربی
متقطع | متفرق , متشتت , متفرغ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پراکنده" در زبان فارسی به معنای "متفرق" یا "پخش شده" است و می‌تواند به عنوان صفت یا نام در جملات مختلف استفاده شود. در ادامه چند نکته درباره‌ی قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است:

  1. نحوه‌ی نوشتن: کلمه "پراکنده" به همین صورت و بدون فاصله یا علامت اضافه نوشته می‌شود.

  2. مکان استفاده: این کلمه معمولاً به عنوان صفت در جملات به کار می‌رود. به عنوان مثال:

    • "شمع‌ها در اتاق پراکنده بودند."
    • "اطلاعات پراکنده‌ای در مورد این موضوع وجود دارد."
  3. مولفه‌های صرفی: "پراکنده" به عنوان صفت می‌تواند با اعراب مختلف به کار رود. به‌عنوان مثال:

    • "پراکنده‌گان" (به معنای کسانی که پراکنده هستند)
    • "پراکنده‌ی نور" (به معنای نوری که پخش شده است)
  4. قواعد نگارشی: در نوشتن جملات با استفاده از "پراکنده"، باید توجه کنید که از قواعد نگارشی صحیح مانند استفاده از ویرگول، نقطه و سایر علائم نگارشی به درستی استفاده شود.

  5. نحوه‌ی تبدیل به اسم: "پراکنده" می‌تواند به اسم "پراکنده‌گی" (وضعیت پراکنده بودن) تبدیل شود.

  6. تضاد و هم‌معنایی: ممکن است با کلماتی مانند "متمرکز" یا "جمع‌آوری شده" در تضاد باشد، و در برخی مواقع می‌توان از هم‌معنای آن‌ها نیز استفاده کرد.

به هر حال، استفاده صحیح از این کلمه در نثر و نظم فارسی اهمیت دارد و می‌تواند به غنای متن اضافه کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در زیر چند مثال برای کلمه "پراکنده" در جمله آورده شده است:

  1. پراکندگی اطلاعات در این گزارش باعث شده که خواننده نتواند به راحتی نتیجه‌گیری کند.
  2. برگ‌های پاییز در پارک به صورت پراکنده بر روی زمین افتاده بودند.
  3. افکار پراکنده‌اش مانع از تمرکز او در حین مطالعه می‌شد.
  4. پراکنده شدن نور در محیط تاریک به ایجاد جلوه‌های جالبی کمک می‌کند.
  5. اجتماع‌ پراکنده‌ مردم در خیابان نشان‌دهنده اعتراض آن‌ها بود.

اگر مثال‌های بیشتری نیاز دارید یا سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: انفرادی، تک و توک، متناوب، تک تک، پخش شده، دور افتاده، اواره، پرت، پرت و دور افتاده، پراکندن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری