پراکنده
licenseمعنی کلمه پراکنده
معنی واژه پراکنده
پراکنده
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "پراکنده" در زبان فارسی به معنای "متفرق" یا "پخش شده" است و میتواند به عنوان صفت یا نام در جملات مختلف استفاده شود. در ادامه چند نکته دربارهی قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است:
-
نحوهی نوشتن: کلمه "پراکنده" به همین صورت و بدون فاصله یا علامت اضافه نوشته میشود.
-
مکان استفاده: این کلمه معمولاً به عنوان صفت در جملات به کار میرود. به عنوان مثال:
- "شمعها در اتاق پراکنده بودند."
- "اطلاعات پراکندهای در مورد این موضوع وجود دارد."
-
مولفههای صرفی: "پراکنده" به عنوان صفت میتواند با اعراب مختلف به کار رود. بهعنوان مثال:
- "پراکندهگان" (به معنای کسانی که پراکنده هستند)
- "پراکندهی نور" (به معنای نوری که پخش شده است)
-
قواعد نگارشی: در نوشتن جملات با استفاده از "پراکنده"، باید توجه کنید که از قواعد نگارشی صحیح مانند استفاده از ویرگول، نقطه و سایر علائم نگارشی به درستی استفاده شود.
-
نحوهی تبدیل به اسم: "پراکنده" میتواند به اسم "پراکندهگی" (وضعیت پراکنده بودن) تبدیل شود.
- تضاد و هممعنایی: ممکن است با کلماتی مانند "متمرکز" یا "جمعآوری شده" در تضاد باشد، و در برخی مواقع میتوان از هممعنای آنها نیز استفاده کرد.
به هر حال، استفاده صحیح از این کلمه در نثر و نظم فارسی اهمیت دارد و میتواند به غنای متن اضافه کند.
البته! در زیر چند مثال برای کلمه "پراکنده" در جمله آورده شده است:
- پراکندگی اطلاعات در این گزارش باعث شده که خواننده نتواند به راحتی نتیجهگیری کند.
- برگهای پاییز در پارک به صورت پراکنده بر روی زمین افتاده بودند.
- افکار پراکندهاش مانع از تمرکز او در حین مطالعه میشد.
- پراکنده شدن نور در محیط تاریک به ایجاد جلوههای جالبی کمک میکند.
- اجتماع پراکنده مردم در خیابان نشاندهنده اعتراض آنها بود.
اگر مثالهای بیشتری نیاز دارید یا سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!