راست کردن
licenseمعنی کلمه راست کردن
معنی واژه راست کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | unbend, straighten, erect, right | ||
عربی | استقام، رخي، حل، استرخى، جعله مستقيما | ||
مرتبط | شل کردن، باز کردن، رها کردن، درست کردن، مرتب کردن، ساختن، نصب کردن، بر پا کردن، شق شدن، افراشتن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "راست کردن" در زبان فارسی به معنای "به حالت راست درآوردن" یا "اصلاح و بهبود بخشیدن به چیزی" است. این واژه میتواند در معانی مختلفی به کار رود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نحوی مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
توجه به این نکات به بهبود نگارش و ایجاد جملات صحیح و معنادار کمک میکند. | ||
واژه | راست کردن | ||
معادل ابجد | 935 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
مختصات | (کَ دَ)(مص ل .) | ||
منبع | واژگان عامیانه | ||
نمایش تصویر | معنی راست کردن | ||
پخش صوت |
این اصطلاح رو بچه های پاک شهرک بهاران میگن و به معنی: کلمه "راست کردن" در زبان فارسی به معنای "به حالت راست درآوردن" یا "اصلاح و بهبود بخشیدن به چیزی" است. این واژه میتواند در معانی مختلفی به کار رود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نحوی مربوط به این کلمه اشاره میکنم: نقطهگذاری: اگر "راست کردن" در وسط جمله میآید، باید آن را به درستی در جمله قرار داد و در صورت نیاز از ویرگول و دیگر نشانهها استفاده کرد. فعل و فاعل: توجه به تطابق فعل و فاعل در جملاتی که "راست کردن" به عنوان فعل به کار میرود، اهمیت دارد. به عنوان مثال: "او میخواهد چمن را راست کند." زمان فعل: بسته به زمان مورد نظر، میتوان "راست کردن" را به صورتهای مختلف صرف کرد: راست میکند، راست کردند، راست کردم و غیره. مفاهیم کنایی: "راست کردن" ممکن است به صورت کنایی نیز به کار برود. به عنوان مثال: "او میخواهد کارش را راست کند" به معنای بهبود کار یا اصلاح آن است. قیدها و صفات: در جمله میتوان از قیدها و صفات برای توصیف و تبیین بهتر استفاده کرد. به عنوان مثال: "او بهسرعت چمن را راست کرد." توجه به این نکات به بهبود نگارش و ایجاد جملات صحیح و معنادار کمک میکند.
ردیف کردن-جور کردن-آماده کردن-حاضر کردن
unbend, straighten, erect, right
استقام، رخي، حل، استرخى، جعله مستقيما
شل کردن، باز کردن، رها کردن، درست کردن، مرتب کردن، ساختن، نصب کردن، بر پا کردن، شق شدن، افراشتن