سرهنگ موسی خان حسنوند
licenseمعنی کلمه سرهنگ موسی خان حسنوند
معنی واژه سرهنگ موسی خان حسنوند
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) برای نوشتن اسم "سرهنگ موسی خان حسنوند" با رعایت قواعد فارسی و نگارشی، نکات زیر را مد نظر قرار دهید:
فرم صحیح نگارش این اسم بهصورت زیر است: سرهنگ موسی خان حسنوند همچنین اگر بخواهید از این اسم در جملات مختلف استفاده کنید، باید به ترتیب نگارش و ساختار جملات توجه کنید. به عنوان مثال:
با رعایت این نکات میتوانید به شکل صحیح و مناسبی از این اسم استفاده کنید. | ||
واژه | سرهنگ موسی خان حسنوند | ||
معادل ابجد | 1280 | ||
تعداد حروف | 18 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی سرهنگ موسی خان حسنوند | ||
پخش صوت |
"این متن اصلی مطلبی است که از کتاب تاریخ لرستان نوشته مرحوم محمدرضا والیزاده معجزی برداشته شده است"
مرحوم سرهنگ موسی خان معروف به رستم لرستان یکی خوانین معرف طایفه حسنوند و از اخلاف خدایی خان حسنوند بود. وی از مردان شجاع لرستان بودن که در شجاعت و سلحشوری معروفیت تام داشته و از این حیس بلارقیب بودن . به قراری که شهرت دارد، مشارالیه را در جنگ ها با صد سوار مقابل می دانسته اند. که دلیل بارزی بر شجاعت کم نظیر وی می باشد.
والیزاده معجزی در کتاب تاریخ لرستان روزگار قاجار سرهنگ موسی خان را چنین معرفی میکند.
سرهنگ موسی خان از تیره خوانین جهان سلطانی حسنوند و رئیس و سرکرده آنها بود و با قیطول خود در سراب تلخ زندگانی می کرد. وی قامتی بلند، رسا و ورزیده و شانه ای پهن داشت. ریش بلند او زیبایی پیکرش را زینت داده و به وقار تنش افزوده بود. سرهنگ در میان همه خوانین لرستان به صفت شجاعت و پاکدامنی ممتاز و از این حیث بلارقیب بود در جنگها شمشیر را بیشتر از اسلحه بکار می برد و به واسطه شهرت زایدالوصفی که در تهور و بی باکی داشت، دشمنان در مقابل حملات او تاب مقاومت نداشته و فرار می کردند و او در میان هر تیپ و یا دسته ای که بود شاهد فتح و فیروزی را در آغوش می گرفتند. وی در ریاست ایلی و عشایری نیز چیره دست و با تجربه بود. تنها عیبی را که می توان بر او گرفت طمع زایدالوصف او بود. هم والی پشتکوه و هم امیر اشرف سرهنگ را دوست می داشتند به قراری که شهرت دارد دشمنان او را مسموم کردند. دودمان سرهنگی از اولاد او می باشند.
در قیام سالارالدوله حاکم لرستان بر علیه محمد علی شاه سرهنگ موسی خان و فرزندش غلامرضا خان سرهنگی سرداران وفادار لر به سالارالدوله بود که از سوی به سردار جنگ ملقب گردید.
بخشی از اتفاقات جنگ ایران و روسیه در قیام سالارالدوله که سرهنگ موسی خان در ان موثر بوده اند:
اسکندر خان عکاشه، نوشته است در نتیجه تهاجم مکرر سرهنگ موسی خان حسنوند که از خوانین جنگجوی لرستان بوده اند که به همراه نظرعلی خان طرهانی داوطلب شده بودند با هزار سوار به جانب ساوه بروند و آن شهر را تصرف نمایند، با آتش توپخانه دولتی مواجه شده و شلیک مداوم توپ مانع از پیشروی سواران لر میگردید، از باغشاه هزار سوار به کمک سرهنگ موسی خان حسنوند آمدند. سواران لر دلیرانه میجنگیدند. اما سوارهای بختیاری از آنان جلوگیری میکردند، توپ شنیدر صحرایی هم دائماً دشمن را به زیر آتش گرفته بودند. شب که از نیمه گذشت، سوارهای کلهر به اردوی خود بازگشتند. سواران سرهنگ نیز در باغهای ساوه به استراحت پرداختند.
یپرمخان ارمنی که همراه سرداران بختیاری با اردوی سالارالدوله مصادف شده و به جنگ پرداخته بود، در تلگراف مخابره شده به تهران چنین اعلام کردهاست:« الیوم که سوم شوال است قبل از طلوع آفتاب اردوی دولتی را از آسیا بیک حرکت داده، قبل از وقت با اردوی سردار(خسروخان سردار ظفر بختیاری ) و سردار جنگ (نصیرخان سردار جنگ بختیاری ) قرار داده بودیم که امروز باید به خواست خداوند کار اردوی سالارلادوله را که در قریه باغشاه و دو فرسخی ساوه منزل دارند، به کلی تمام کنیم، با نقشه صحیح اردو-با قشون یاغیان مقابل گردید، سرهنگ موسی خان حسنوند، تمام تپه و ماهورهای سمت ساوه را گرفته با اردوی سردار ظفر و سردار جنگ(بختیاری) با کمال سختی میجنگیدند، داوودخانکلهر و پسر والی پشتکوهی و سواران همدانی و کردستانی و پسران ظهیرالملک کرمانشاهی و حاجی علیرضاخان گروسی با پنج عراده توپ هفتسانتیمتری و هشتسانتیمتری اتریشی با اردوی بندگان بنای جنگ را گذاردند؛ دو ساعت و نیم نایره جنگ در اشتعال بود، بحمدالله با جملات پیاپی دو اردوی منصور عقبات همگی ایشان شکست خورده فرار نمودند؛ واقعا چنین جنگ و فتح حیرت انگیزی تا به حال در این مملکت اتفاق نیفتاده است. قریب پانصد نفر از سواران مزبور لرستانی و کردستانی و کرمانشاهی و همدانی و گروسی و غیره که از لباس و کلاهشان معلوم است از قشون اشرار مقتول شده و تمام چادرهایشان به جای خود باقی ماندهاست و پنج همراه توپ دولت بحمد الله تعالی به تصرف اردوی دولتی درآمد، جمعیت طرف از همه جهت متجاوز از چهار هزار نفر بوده که پانصد نفر مقتول و مجروح شده و قریب یکصد نفر اسیر و دستگیر شده، لیکن هنوز استنطاق نشدهاند غلامحسین- جعفرقلی-یفرم.»
در متن این تلگراف شمار سپاهیان سالارالدوله چهارهزار تن نوشته شدهاست که مقصود پیشآهنگان اردوی سالارالدوله بودهاند، تلگراف بعدی از جانب خسروخان سردار ظفر و نصیرخان سردار جنگ بختیاری است که وضعیت نیروهای خود را با عشایر طرفدار سالارالدوله چنین انعکاس دادهاند:« ظهر یوم ششم وارد نوبران شدیم، پنج عراده توپ از سالارالدوله در نوبران و دو فرسخ آنطرف از قرار تحقیق مقرون به صحت است، وقتی که مقدمهی اردوی سالارالدوله در ساوه جنگ میکردند، یک اردو به ریاست امیرافخم و امیرنظام از ایل قراگوزلوی همدان و از سرداران متحد سالارالدوله در نوبران بوده، تمام اهل نوبران و قیطانیه میگویند، سپاه سالارالدوله متجاوز از هشتهزار نفر بوده جبههی گستردهای که هر رئیس عشایری با نیروی خود بخشی از میدان کارزار در اختیار گرفته، از این نظر تعداد نیروها بر حسب موقعیت، متفاوت گزارش شده از ساوه تا نوبران نعش کشتگان کفن کرده و بی کفن دیده میشد، محقق زیادتر از پانصد نفر کشته شده از آنجا و زیاده از پانصد نفر زخمدار داشتند که بعضی در بین راه مردند و بعضی را در بین راه کشتند و بعضی را بردند
خبر شکست اردو در نوبران به امیرافخم و امیرنظام رسید. آنها با افواج و سوار خود فرار کردند، سالارالدوله که به نوبران رسید، پرسیده بود امیرافخم کجاست؟ گفته بودند فرار کردهاست. جواب میدهد: خانهاش را خدا خراب کند که به اصرار او، مرا از این راه آورد والا از طرف قزوین رفته بودم.
سران عشایر لرستان که در این قیام حضور داشتندعبارت بودند از:
1 - سرهنگ موسیخان حسنوند، رئیس تیره جهان سلطانی از مردان شجاع لرستان ، 2- الهیارخان و سامخان گراوند و سایر خوانین طوایف مختلفه طرهان ، 3- خسرو خان دلفانی،4- غلامرضاخان سرهنگی پسر سرهنگ موسیخان، 5-شیخ علیخان بیرانوندی امیر العشایر، 6- غلامعلیخان بیرانوند امیر همایون ، 7-تقیخان سپهوند(بیرانوند)، 8- میر حاجی ، 9-میرططر، 10-میررستم خان، از خوانین بالاگریوه، 11- والیزادههای خرمآباد، صید والیخان و پسرانش، 12-چاغروندها معینالسلطنه و برادرزادهاش جواد شجاع و کسان دیگر چون رستمخان طولابی و اسحاق و دهها تن دیگر ، 13- صیدمهدیخان امیرالعشایر و فرزندش مهرعلیخان امیر منظم
برای نوشتن اسم "سرهنگ موسی خان حسنوند" با رعایت قواعد فارسی و نگارشی، نکات زیر را مد نظر قرار دهید:
- فاصلهها: بین هر واژه باید یک فاصله وجود داشته باشد.
- حروف بزرگ: در زبان فارسی، در نوشتن اسامی خاص، حروف بزرگ بهکار نمیروند. به همین دلیل "سرهنگ" و "خان" با حروف کوچک نوشته میشوند.
- نقطهگذاری: در صورتی که این اسم در جملهای به کار رود، باید قواعد نقطهگذاری رعایت شود. به عنوان مثال، اگر در وسط جمله باشد، بعد از آن ممکن است کاما (،) بیاید.
فرم صحیح نگارش این اسم بهصورت زیر است:
سرهنگ موسی خان حسنوند
همچنین اگر بخواهید از این اسم در جملات مختلف استفاده کنید، باید به ترتیب نگارش و ساختار جملات توجه کنید. به عنوان مثال:
- سرهنگ موسی خان حسنوند در جلسه حضور داشت.
- معرفی سرهنگ موسی خان حسنوند به مهمانان ضروری است.
با رعایت این نکات میتوانید به شکل صحیح و مناسبی از این اسم استفاده کنید.