فرگشت
licenseمعنی کلمه فرگشت
معنی واژه فرگشت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | evolution, ensure | ||
عربی | تطور، نشوء، تحول، نمو، تقدم | ||
مرتبط | تکامل، تحول، سیر تکاملی، تکامل تدریجی، چرخش | ||
واژه | فرگشت | ||
معادل ابجد | 1000 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی فرگشت | ||
پخش صوت |
فرگشت.گَ (اِمص) از: فر (پیشوند) + گشت به معنی گشتن و تغییر یافتن. (فرهنگستان) تغییر و تحول تدریحی و متمادی. تغییرات انباشتی تدریجی در خزانۀ ژنی (همچون فرسودن: فر + سا: سایش تدریجی و متمادی). تکامل زیستی. اولوسیون (فرنگی) تطّوُر ع. برآیش. برابر لغت انگلیسی: Evolution
ترکیبها:
- فرگشت داروینی. فرگشت فرهنگی. فرگشتگرای. فرگشتدان. زیستشناسی فرگشتی.
evolution, ensure
تطور، نشوء، تحول، نمو، تقدم
تکامل، تحول، سیر تکاملی، تکامل تدریجی، چرخش