کاغ کردن
licenseمعنی کلمه کاغ کردن
معنی واژه کاغ کردن
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | talk | ||
| عربی | تحدث، ناقش، قال، تناقش بخصوص، ثرثر، نشر الإشاعات، حديث، محادثة، كلام، مناقشة، مكالمة، لغة، نميمة، إجتماع مصغر، قيل وقال، يتحدث | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کاغ کردن" به معنای جمع کردن یا انباشتن است و از نظر نگارشی و قواعد زبان فارسی به چند نکته توجه نیاز دارد:
این نکات می‌تواند به شناخت بهتر و استفاده صحیح از کلمه "کاغ کردن" کمک کند. | ||
| واژه | کاغ کردن | ||
| معادل ابجد | 1295 | ||
| تعداد حروف | 7 | ||
| منبع | واژه‌نامه آزاد | ||
| نمایش تصویر | معنی کاغ کردن | ||
| پخش صوت | |||
ناله کردن، فریاد برآوردن، کاغ صوت کلاغ است و مجازاً در معنی فریاد و ناله به کار رفته است. (فرزانفر) کلمه "کاغ کردن" به معنای جمع کردن یا انباشتن است و از نظر نگارشی و قواعد زبان فارسی به چند نکته توجه نیاز دارد: مؤلفه‌های کلمه: "کاغ" در این کلمه به نوعی می‌تواند به معنای "جمع کردن" باشد و "کردن" به عنوان فعل. استفاده در جملات: این کلمه ممکن است در جملات به عنوان فعل مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً: "او تمام برگه‌ها را کاغ کرد." حالت‌های مختلف: برای بیان زمان‌های مختلف، می‌توان به جمله فعل را تصریف کرد. مثلا: نکات نگارشی: این نکات می‌تواند به شناخت بهتر و استفاده صحیح از کلمه "کاغ کردن" کمک کند.
آنکه آتش های عالم ز آتش او کاغ کرد تا فسون می¬خواند عشق و بر دل او می¬دمید
(2/746/7)
غزلیات شمس
talk
تحدث، ناقش، قال، تناقش بخصوص، ثرثر، نشر الإشاعات، حديث، محادثة، كلام، مناقشة، مكالمة، لغة، نميمة، إجتماع مصغر، قيل وقال، يتحدث
