کتاب سنجی
licenseمعنی کلمه کتاب سنجی
معنی واژه کتاب سنجی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | bookstorm | ||
عربی | العاصفة | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کتاب سنجی" به طور معمول به معنای ارزیابی و سنجش کتابها و منابع مکتوب استفاده میشود. در زمینه نگارشی و قواعد فارسی، نکات زیر را میتوان در نظر گرفت:
با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "کتاب سنجی" را به درستی و مطابق با قواعد زبان فارسی و نگارشی استفاده نمایید. | ||
واژه | کتاب سنجی | ||
معادل ابجد | 546 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی کتاب سنجی | ||
پخش صوت |
کتابسنجی . کتابسنجی کاربرد ریاضیات و روشهای آماری در مورد کتابها و سایر رسانههای ارتباطی است (:14 349). لنکستر کتابسنجی را مطالعه الگوهای ارتباطی نویسندگان، انتشارات، و متون با بهکارگیری روشهای مختلف تجزیه و تحلیل آماری توصیف میکند (:8 353).
تاریخچه. کتابسنجی مفهومی برخاسته از کتابشناسی آماری است و کاربرد آن به سالهای 1890 برمیگردد. شاید بتوان اثر کمپل را که با استفاده از روشهای آماری به مطالعه موضوعی انتشارات پرداخت، نخستین تلاش در مطالعات کتابسنجی به حساب آورد (3؛ :18 75).
در 1917 کولف و ایلز رشد متون آناتومی مقایسهای در طول سالهای 1550-1860 را با استفاده از کتابشناسی آماری و بر اساس استنادهای کتابشناختی مطالعه کردند (580:4). در 1923 هیوم با استفاده از کتابشناسی آماری توضیح داد که چگونه میتوان با شمارش اسناد و مدارک، تاریخ علم و فناوری را قابل درک کرد (7). رانگاناتان* معتقد بود که تحلیل ریاضی و آماری میتواند ابزاری کلیدی در تمام مطالعات توسعهای و آیندهنگر باشد (:17 285-301). او در 1948 واژه کتابخانهسنجی را پیشنهاد (16) و ادعا کرد:
از آنجا که، کاربرد آمار و ریاضیات باعث پیدایش رشتههای حیاتی جدیدی نظیر اقتصادسنجی، روانسنجی، و جز آن شده است، کتابداران باید با استفاده از روشهای آماری و ریاضی مناسب، کتابخانهسنجی را توسعه دهند (:18 87).
پریچارد، کتابشناسی آماری را به کتابسنجی تغییر داد. دلیل وی برای این تعویض، مبهم بودن عبارت کتابشناسی آماری بود؛ زیرا این عبارت میتوانست به تحلیل آماری کتابشناسیها و یا کتابشناسیها در آمار تعبیر شود (:14 349). واژه بیبلیومتری در "رساله سندپردازی" اثر معروف اُتله* نیز آمده است (:5 5؛ :12 124).
دامنه مطالعات کتابسنجی. پریچارد هدف کتابسنجی را روشن کردن فرایند ارتباطات مکتوب میداند. طبیعت و روند توسعه یک رشته علمی را میتوان بهوسیله شمارش و انجام تحلیلهای مختلف بر ارتباطات مکتوب یا متون آن رشته مشخص کرد (:14 348؛ :15 38-39). بورگمن معتقد است بهوسیله کتابسنجی، میتوان ارتباطات دانشپژوهان را با استفاده از یکی از سه متغیر نظریِ تولیدکنندگان ارتباطات، حاصل ارتباطات (مدارک)، و مفاهیم ارتباطات، مطالعه کرد. نیکلاس و ریچی مطالعات کتابسنجی را به دو گروه تقسیم میکنند: گروه اول مطالعات توصیفی است که به بررسی ویژگیها و مشخصات متون یک حوزه میپردازد؛ و گروه دوم مطالعات رفتاری است که گاهی به آن مطالعات استنادی گفته میشود، ولی محدود به آنها نیست. مطالعات رفتاری به بررسی رابطه میان متون میپردازد (:2 587؛ :11 9-10).
استیونز و پوتر مطالعات کتابسنجی را به دو حوزه تقسیم میکنند: حوزه اول که توصیفی است و به بررسی و شمارش میزان سهم کشورها، نویسندگان، و مجلات از انتشارات و بررسی سالهای انتشار و حوزههای علمی در متون میپردازد. بهطور مثال محقق ممکن است متون را بهترتیب فراوانیِ تولید توسط هر نویسنده، کشور، مجله، سال انتشار، و یا حوزههای علمی رتبهبندی کند؛ دوم مطالعات کتابسنجی ارزیابانه است که تلاش میکند با بهکارگیری تحلیل استنادی، میزان استفاده از متون را مطالعه کند و با فرض اینکه هر استناد بهمنزله یکبار استفاده از مدارک استناد شده است، بگوید که در یک حوزه علمی و در مدت زمان معین بیشترین مقالات استناد شده کدامها هستند و همچنین بیشترین مقالات که به یکدیگر استناد کردهاند ، مرتبطترین مقالات هستند. به عقیده دایوداتو سه حوزه اساسی در کتابسنجی وجود دارد: 1) قواعد توزیع پراکندگی در کتابسنجی، نظیر قواعد بردفورد*، لوتکا* و زیپف*؛ )2 تحلیل استنادی؛ و 3) شاخصهای تحقیقات انجام شده (:13 1-2). اما در واقع تمام تحلیلهای ارزیابانه در ابتدا توصیفی هستند، زیرا هر دو حوزه اصلی مطالعات کتابسنجی (توصیفی و ارزیابی) مکمل یکدیگرند (:13 11).
کاربرد کتابسنجی. کتابسنجی در سطح گسترده در علم اطلاعرسانی بهکار میرود. از مطالعات کتابسنجی در انتخاب مواد، مطالعه الگوهای انتشاراتی، معرفی حوزههای علمی، کهنگی متون، معرفی نویسندگان پُر تولید، و مقالات پراستفاده و ارزیابی کیفیت مواد (مدون)، ویژگیهای موضوعی متون، ارزیابی مجموعه، کتابشناسیها، مطالعات تاریخی، و جامعهشناسی کاربردها استفاده میکنند (:9 3-4؛ :10 302). بورگمن به کاربرد بررسی در ارتباطات علمی و ارزیابی مجموعههای کتابخانهها اشاره میکند(114:1؛586:2؛85:19).
سوپر و دیگران روشهای کتابسنجی را که به شیوه تحلیل استنادی انجام میشوند، در انواع مطالعات ارزیابی و استفاده از مجموعه مفید میدانند. ایشان بهویژه آن را در رتبهبندی انتشارات، معرفی متون هسته، ردیابی انتشار اندیشهها، اندازهگیری تأثیر انتشارات، مطالعه بینرشتهای موضوعات، جستوجوی ساختار علم، و توسعه کنترل کتابشناختی مهم میانگارند. بهطور کلی مطالعات کتابسنجی در موارد زیر قابل کاربرد است: تحلیل کمی تولید، توزیع، و استفاده از متون منتشر شده یا نیمهمنتشر شده؛ مطالعه رشد متون در بعضی از موضوعات و اینکه چه مقدار از متون با کدام زبان تولید میشود؛ دانستن اینکه بعضی از متون چگونه توزیع میشوند (یعنی بر اساس نوع زبان اسناد و یا مجلات)، و پس از چه مدتی کهنه خواهند شد (مطالعات کهنگی) (:20 25). سرانجام دایوداتو به استفاده وسیع از کتابسنجی، حتی در روزنامهها اشاره میکند و سرعنوان نیویورک تایمز تحت عنوان "رتبهبندی دانشکدههای حقوق بهترتیب انتشارات هر دانشکده" را مثال میزند.
کتابسنجی، در سالهای اخیر، بهعنوان بخشی بنیادی در تحقیقات اطلاعرسانی راه یافته است (:6 241). استفاده از این روش در ایران، بهعلت نبود پایگاههای نمایه استنادی علوم به زبان فارسی محدود بوده است و کاربرد روشهای کتابسنجی نظیر بررسی تأثیر مجلات فارسی، نویسندگان، مجلات و مدارک با هم استناد شده، و جز آن امکانپذیر نبوده و تنها به آزمایش قاعده بردفورد و محاسبه نیمهعمر (یعنی دوره زمانی که نیمی از استنادها به جهت اثر صورت میگیرد) بسنده شده است.
مآخذ:
1) Belkin , N. J; Croft , W.B. "Retrieval Techniques". Annual Review of Information Science and Technology. No. 22 (1987): 109-145; 2) Borgman, C. "Bibliometrics and Scholarly Communication: Editors Introduction". Communication Research. Vol. 16, No. 5 (1989): 583-599; 3) Campbell, F. Theory of The National and International Bibliography. London: Library Bureau, 1896; 4) Colef,J; Eales, N.B. " The History of Comparative Anatomy: a Statistical Analysis of The Literature". Science Progress. No. 11 (1917): 578 - 596; 5) Fonseca, E.N.D. "In Portuguese. Bibliografica Estatistica et Bibliometrica: Uma Reivindicacao de Prioridades (Statistical Bibliography and Bibliometrics: A Revindication of Priorities)". Ciencia da Informacao. Vol. 2, No. 1 (1973): 5-7; 6) Haiehi, Z. "A Bibliometric Study on Medicine Chinese Traditional in Medline Database". Scientometrics. Vol. 31, No. 3 (1994): 241-250; 7) Hulme, E.W. Statistical Bibliography in Relation to the Growth of Modern Civilization. London: Grafton, 1923; 8) Lancaster, F.W. The Measurement and Evaluation of Library Services. Washington D.C.:Information Resources Press, 1977; 9) Lawani, S.M. "Quality, Collaboration, and Citations in Cancer Research: A Bibliometric Study". PH.D. Dissertation, Florida State University, 1980;10) Idem. "Bibliometrics: its Thearetical Roundations, Methods and Applications." Libri. Vol. 31, No. 4 (1981): 294-331; 11) Nicholas, D; Ritchie,M. Literature and Bibliometrics. London: Clive Bingley, 1978; 12) Otlet, P. Traite de Documentation. Le Livre Sur Le Livre. Theorie et Pratieque. (Treatise, on Documentation. the Book on the Book. Theory and Practice). Brussels: Van Keevberghen, 1934; 13) Potter, W. G. "Making many books this is no end: bibliometrics and libraries (Libraries & Computing Centres issues of Mutual Concern, issue No.9)".Journal of Academic Librarianship. Vol. 14, No. 4 (1988): 1-11; 14) Pritchard, A. "Statistical bibliography or bibliometrics?". Journal of Documentation. Vol. 25, No. 4 (1969): 343-349; 15)Idem. Bibliometrics and information transfer." Research Librariaship. Vol. 4, No. 19 (1972): 37-46; 16) Ranganathan, S. R. Procceding of the Aslibs Annual (Conference, Leamington Spa). Great Britain: 1981; 17) Idem. "Libranetry and its Scope". Held at Annual Seminar of the Documentation Research and Training Centre (DRTC). England: Aslib, 1969, PP. 285-301; 18) Sengupta, I.N. "Bibliometrics, Informetrics, Scientometrics and Librametrics: an overview". Libri. Vol. 42, No. 2 (1992): 75-98; 19) Smith, L.C. "Citation analysis". Library Trends. Vol. 30, No. 1 (1981): 83-106; 20) Soper, M.E. and al. The Librarians Thesaurus. edited by M.E. Soper. Chicago: American Library Association, 1990.
فریده عصاره
________________________________________
. Bibliometry
. Librametry
. Treatise on Documentation
. Cited documents
. Co- Cited documents
. Diodato
بازگشت به فهرست مقالات ک
نام و نام خانوادگی ویرایشگر
آدرس پست الکترونیکی
توضیحات
آخرین اصلاح در 2007/12/05 06:07 ب.ظ توسط مدیر محتوا
bookstorm
العاصفة
کلمه "کتاب سنجی" به طور معمول به معنای ارزیابی و سنجش کتابها و منابع مکتوب استفاده میشود. در زمینه نگارشی و قواعد فارسی، نکات زیر را میتوان در نظر گرفت:
-
جدا نویسی یا وصل نویسی: کلمه "کتاب سنجی" باید به صورت جدا نوشته شود، زیرا "کتاب" یک اسم و "سنجی" یک اسم یا صفت است که به آن وصف میدهد.
-
نقطهگذاری: اگر این عبارت در متن کاملتری استفاده میشود، باید به نکات مربوط به نقطهگذاری توجه شود. مثلاً اگر در انتهای جملهای قرار دارد، باید از نقطه استفاده شود.
-
تطابق معنایی: معانی و کاربردهای کلمه "کتاب سنجی" باید در متن به وضوح مشخص باشد و در صورت استفاده در زمینههای علمی یا پژوهشی، با تعاریف معتبر همخوانی داشته باشد.
-
معادلسازی: در برخی contexts، میتوان از معادلهای دیگر مانند "ارزیابی کتاب" یا "سنجش کتاب" نیز استفاده کرد که بستگی به نیاز نویسنده و مخاطب دارد.
-
مرجعداری: در صورتی که "کتاب سنجی" به عنوان یک مفهوم علمی یا تخصصی استفاده میشود، لازم است به منابع معتبر یا تعاریف موجود در متون علمی ارجاع داده شود.
- استفاده حداقلی از اصطلاحات فنی: در صورتی که متن برای مخاطب عمومی نوشته شده است، بهتر است از استفاده زیاد از اصطلاحات فنی خودداری گردد یا در صورت لزوم، توضیحات لازم داده شود.
با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "کتاب سنجی" را به درستی و مطابق با قواعد زبان فارسی و نگارشی استفاده نمایید.