مار
licenseمعنی کلمه مار
معنی واژه مار
mārr
snake
|
مار
مترادف:
1- اژدر، اژدها، افعي، ثعبان، ديومار، حيه
2- مادر
متضاد:
1- عقرب
2- پدر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی] [قدیمی]
مختصات:
(اِ.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
mAr
منبع:
واژهنامه آزاد
معادل ابجد:
241
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
snake | serpent , worm
ترکی
yılan
فرانسوی
serpent
آلمانی
schlange
اسپانیایی
serpiente
ایتالیایی
serpente
عربی
ثعبان | أفعى , حية , شخص خائن , شخص غادر , تلوى كالأفعى
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مار" در زبان فارسی به معنای خزندهای از خانواده مارها است. در استفاده و نگارش این کلمه، قواعد زیر میتواند مورد توجه قرار گیرد:
-
استفاده صحیح:
- "مار" معمولاً به صورت مفرد و به معنای یک نوع خزنده استفاده میشود. در جملات میتوان از آن به عنوان فاعل، مفعول یا جزء دیگر جمله استفاده کرد.
- مثال: "مار روی درخت نشسته است."
-
جمعسازی:
- جمع "مار" به صورت "مارها" است.
- مثال: "مارها در طبیعت زندگی میکنند."
-
نحو و ساختار جملات:
- در جملات توصیفی میتوان از صفات برای توصیف مار استفاده کرد.
- مثال: "مار سیاه بسیار خطرناک است."
-
قواعد نوشتاری:
- در متون رسمی و علمی، باید به صورت دقیق و بدون اشتباه نگارش شود.
- به عنوان مثال: "مار" به عنوان یک نام خاص یا عمومی مختلف نگاشته میشود، اما در هر صورت باید از قواعد نگارشی پیروی کرد.
-
استفاده در ضربالمثلها:
- "مار" در زبان فارسی در بعضی از ضربالمثلها و ابیات شعری نیز کاربرد دارد، که میتواند معانی کنایی و فرهنگی نیز داشته باشد.
- مثال: "مار جای خود را میشناسد."
- توجه به املاء:
- املای "مار" باید به درستی نگاشته شود و از اشتباهاتی چون "ما ر" یا "مارِ" پرهیز شود.
با رعایت این قاعدهها میتوانید کلمه "مار" را به درستی در نوشتههای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- دیروز در باغ یک مار بزرگ و رنگارنگ را دیدم که در حال خزیدن بود.
- مارها به عنوان موجودات خزنده، به شکار جوندگان و حشرات میپردازند.
- قصهای از یک مار جادویی را خواندم که میتوانست آرزوهای مردم را برآورده کند.