هنر اسلامی
licenseمعنی کلمه هنر اسلامی
معنی واژه هنر اسلامی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | الفن الإسلامي | ||
واژه | هنر اسلامی | ||
معادل ابجد | 397 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی هنر اسلامی | ||
پخش صوت |
هنر اسلامی یا هنرهای مسلمانان به بخشی از هنر اطلاق میشود که در جامعه مسلمانان و نه لزوماً توسط مسلمانان رواج داشته است. هرچند ممکن است این هنرها در مواردی با تعالیم و شریعت اسلام انطباق نداشته باشد ولی تاثیرفرهنگ اسلامی و منطقهای در آن بهخوبی نمایان است. هنر اسلامی یکی از دورانهای شکوهمند تاریخ هنر و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای بشری در عرصه هنری بهشمار میآید و شامل انواع متنوعی از هنر همچون معماری،خوشنویسی، نقاشی، سرامیک و مانند آنها میشود.
هنر اسلامی هنری نیست که فقط بهآیین اسلام ارتباط داشته باشد. اصطلاح «اسلامی» نه تنها به مذهب، بلکه به فرهنگ غنی و متنوع مردمانی که در سرزمینهایی که آیین اسلام در آن رواج دارد نیز اشاره میکند. هنر اسلامی غالبا عناصریسکولار را که توسط برخی از علمای اسلامی حرام شمرده نشده را نیز دربرمیگیرد همچنین بهآن دسته از مفاهیم و موارد هنری که در درون جوامع اسلامی تحت تاثیر عوامل منطقهای و فرهنگ بومی به وجود آمده است نیز هنر اسلامی گفته میشود.
ظهور هنر اسلامی از دل دین و دولت جدید به صورت تدریجی و گام به گام نبود، بلکه همچون ظهور خود دین اسلام و حکومت اسلامی، روندی پرشتاب و ناگهانی داشت. عمده آنچه بر شکلگیری و تزئین بناهای صدر اسلام تأثیر گذاشت ویژهٔ مسلمانان بود و این تأثیرات در خدمت اهدافی قرار گرفت که پیش از اسلام بهآن شکل و صورت وجود نداشت.
هنر اسلامی برای گسترش خود از منابع بسیاری الهام گرفت: هنر رومی، هنر اولیه مسیحی، و هنر بیزانس در هنر و معماری اسلامی اولیه مؤثر بودند؛ نفوذ هنر ساسانی از ایران پیش از اسلام، اهمیت بیشتری داشت؛ بعدها روشهای و عناصر مختلفی از هنر آسیای مرکزی و هنر چین طی تاخت و تازهای چادرنشینان مغول اثر مهمی در نقاشی اسلامی، سفالگری، و منسوجات برجای گذاشت.
در میان آیات قرآن یا تعالیم شخص پیامبر اسلام به موارد کمی درباره هنر برمیخوریم. بازنمایی تصویری موجودات زنده در قرآن بهصراحت منع نشده با این وجود بسیاری از مسلمانان ترسیم چهرهها و موجودات زنده را خطری به سوی بتپرستی بهشمار میآوردند و گناه میدانستند؛ بنابراین هنر اسلامی اغلب بر خلق زیبایی با نقوش انتزاعی و استفاده از حروف، متمرکز بوده است. و به دلیل محدودیت نسبی سایر هنرها همچون نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی، و حتی گاهی، حرام شمردن آنها مسلمانان به توسعه سبکهای مختلف در زمینههایی انتزاعی سوق داده شدند.
عمدهٔ مسلمانان تصویرگری چهره پیامبر اسلام را مردود میشمردند و حتا گاهی تصویرگری جانداران و انسان نیز مورد قبول بخشی از مسلمانان نبود. با این وجود همواره در سرزمینهای اسلامی تصاویری از انسان و موجودات زنده دیگر نقش میشد و به مواردی از تصویرسازی چهره پیامبر نیز برمیخوریم. افزون بر منع تصویرسازی چهره پیامبر، مفهوم و تصویر ذهنی خداوند به صورتی که در آیین هندو و مسیحیت رایج است در اسلام مرسوم نبود. این همه به علاوهٔ دلایل اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی و رقابت با تمدنهای دیگر موجب شد تا هنرمندان و هنرپروران در سراسر سرزمینهای اسلامی به اشکالی از هنرهای انتزاعی مانند خوشنویسی، نقوش هندسی یا اسلیمی و معماری توجه ویژه داشته باشند.
هنر اسلامی بسیار محدودتر از هنر مسیحی یا بودایی است که مشخصاً فرمهایی از هنر - اعم از مجسمه، نقاشی، موسیقی و یا رقص - را به کلیسا یا معابد میکشاند. ثروت عکاشه محقق برجسته مصری مینویسد: «نقاشی دینی در دورههای نخستین اسلامی، از آن استقبال و تشویقی که نزد بوداییان و مسیحیان معمول بود، بهرهای نداشت. مساجد از تصاویر دینی خالی بود و از نقاشی برای آموزشهای دینی و پرورش اعتقادات مذهبی، تا پیش از سده ۸ ه.ق/۱۴ م استفاده نمیشد»
در هنر اسلامی به عناصر تکرار شونده زیادی برمیخوریم مانند استفاده از طرحهای هندسی و یا ترسیمی غیر واقعگرایانه از گل و گیاه که به اسلیمی معروفند. نقوش اسلیمی در هنر اسلامی اغلب بهعنون نمادی از طبیعت بیکرانی بهکار میرود که مخلوق خداست. هرچند این نظریه مورد قبول همگان نیست اما تعمد در عدم بازنمایی و تقلید دقیق طبیعت را معمولاً بهعنوان نشانی از فروتنی هنرمندان دانستهاند که معتقد بودند ایجاد کمال تنها خاص خداوند است.
محتویات
• ۱ معماری
• ۲ خوشنویسی
• ۳ نقاشی
• ۴ شعر اسلامی
• ۵ موسیقی
• ۶ قالیبافی و منسوجات
• ۷ سفالگری و کاشیکاری
• ۸ هنرهای نمایشی
• ۹ مجسمهسازی
• ۱۰ هنرهای صناعی
• ۱۱ تاریخ هنر اسلامی
o ۱۱.۱ صدر اسلام و خلفای راشدین
o ۱۱.۲ سوریه و فلسطین در دوره امویان
o ۱۱.۳ عراق، ایران و مصر در دوره عباسیان
o ۱۱.۴ تونس و مصر در دوران اغلبیان و فاطمیان
o ۱۱.۵ سوریه، فلسطین و مصر در دوره ایوبیان، ممالیک و جنگهای صلیبی
o ۱۱.۶ مغرب و اسپانیای اسلامی
o ۱۱.۷ ایران و آسیای مرکزی در دوران غزنویان و غوریان
o ۱۱.۸ آسیای مرکزی و آسیای صغیر در دوران سلجوقیان و خوارزمشاهیان
o ۱۱.۹ ایران و آسیای مرکزی در دوران ایلخانیان
o ۱۱.۱۰ ایران و آسیای مرکزی در دوران تیموریان
o ۱۱.۱۱ آسیای صغیر در دوران عثمانی
o ۱۱.۱۲ ایران در دوران صفوی
o ۱۱.۱۳ هند در دوران گورکانیان
o ۱۱.۱۴ ایران در دوران زند و قاجار
o ۱۱.۱۵ دوران معاصر
o ۱۱.۱۶ جستارهای وابسته
o ۱۱.۱۷ پانویس
o ۱۱.۱۸ منابع
معماری
مسجد سلطان احمد در استانبول
نوشتار اصلی: معماری اسلامی
شاید یکی از مهمترین نمودهای هنر اسلامی معماری باشد. بهویژه مساجد چهار ایوانه و ستوندار که معرف هنر معماری اسلامیاست. این عمارتهای باشکوه، میتواند نأثیر فرهنگهای متفاوت در درون تمدن اسلامی را نشان دهد. به عنوان مثال عناصر رومی ـ بیزانسی، در معماری شمال آفریقا و اسپانیای اسلامی، در کاخ الحمراء در گرانادا، یا در مسجد جامع قرطبه به خوبی قابل مشاهده است.
نقش گنبد در معماری اسلامی بسیار قابل توجه بوده و طی قرنها گنبد در معماری اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. قدیمیترین گنبد باقی مانده در تاریخ اسلام، بخشی از بنای تاریخی قبةالصخره متعلق بهسال ۶۹۱ میلادی است. یکی دیگر از گنبدهای شاخص متعلق به بنای زیبای تاج محل متعلق به معماری هندی ـ ایرانی از سده ۱۷ میلادی است. در اواخر سده نوزدهم میلادی گنبدهای اسلامی با معماری غربی ادغام شد.
خوشنویسی
فرمانی از فتحعلیشاه قاجار به خط شکسته نستعلیق ۱۲۴۶ ه.ق
نوشتار اصلی: خوشنویسی اسلامی
خوشنویسی بارزترین هنر اسلامی است خوشنویسی را میتوان شاخصترین هنر در پهنهٔ سرزمینهای اسلامی دانست، و آنرا به مثابهٔ زبان هنری مشترک برای تمامی مسلمانان تلقی کرد. هنر خوشنویسی همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشتهاست، زیرا در اصل، آنرا هنر تجسم کلام وحی میدانستهاند. در سرزمینهای اسلامی خط زیبا را نه فقط در نگارش قرآن، بلکه در اغلب هنرها بهکار میبردند.
در هنر اسلامی تزئینات خطی و خوشنویسی در همه جا بهچشم میخورد در کتیبههای دیوارها و گنبدهای بناهای مختلف مذهبی و غیر مذهبی، منبرها، سکهها، سفالینهها، ظروف فلزی، سلاحها، لباسها و منسوجات، نسخههای خطی اسناد و کتابها و قطعات هنری تذهیب شده و درهمه جا از خط به عنوان عاملی تزئینی بهره گرفتهاند.
نقاشی
ساختن کاخ خورنق، کمال الدین بهزاد از مکتب هرات
دو عاشق نگارگری دوران صفوی، رضا عباسی، ایران ۱۶۳۰م
نوشتار اصلی: نگارگری ایرانی
هنر نگارگری یا نقاشی هرگز آنگونه که در هنر مسیحیان یا بودائیان مورد احترام بوده در سرزمینهای اسلامی مورد توجه قرار نگرفته است. بهنظر میرسد که اسلام در دورانهای اولیهٔ تاریخ خود، هنر نقاشی را به دیدهٔ خصومت مینگریسته است. چرا که در آن زمانهنرهای زیبا با اعتقادات و مراسم مذهبی مشرکین آمیختگی داشت. نقّاشی و مجسمهسازی مظهری از شرک بود که اسلام مأموریت دفع و انهدام آن را داشت.
با ظهوراسلام و طی حکومت امویان و عباسیان نمونههای نادری از نقاشی مشاهده میشود حتی در دوران سلسلههای ایرانیسامانیان، غزنویان و آل بویه نیز عمدهٔ آثار به دستآمده شامل مصورسازی کتابها میباشد و کمتر شامل نقاشی دیواری کاخهاست.
نقاشی اسلامی، بهویژه در سدههای اولیه، وسیلهای بیان مستقلی نبود بلکه بهنوعی مکمل ادبیات بهحساب میآمد. اولین آثار نقاشی اسلامی، حاصل تلاش نقاشان، در کار مصور ساختن بعضی از متون ادبی است. آنان محتوای آثار خود را از متن این کتب میگرفتند و بسته به ذوق خود، آن را در قالب اشکال زیبا ارائه میکردند. بهطور کلی موضوع نقاشی اسلامی عبارت است از تصویرسازی کتابهای معتبر ادبی و مذهبی. همچنین، عنوان میشود که مسلمین در حین ترجمهٔ آثار یونانی و بیزانسی تصاویر این کتب را نیز کپی برداری کردهاند.
اما بهتدریج نقاشی در سرزمینهای اسلامی اهمیت یافت. با سقوط خلافت عباسی طی دوره ایلخانی هنرهای کتابسازی و نقاشی رشد شگرفی کرد. تاثیر هنر چینی و نقاشیهای آسیای شرقی و مرکزی در این دوران مشهود است. سنت نقاشی ایلخانی در دورههای خلافت فاطمی در مصر و تیموریان در ایران، عثمانیها در ترکیه و گورکانیان در هند پی گرفته شد. هنر نقاشی اسلامی در دوره صفوی به اوج رسید و در دوران زند و قاجار رنگ و بویی تازه یافت.
شعر اسلامی
نوشتار اصلی: شعر اسلامی
شعر اسلامی از وجوه برجسته هنری در فرهنگ اسلامی بهشمار میآید که در سه زبان عربی، فارسی و ترکی به اوج رونق خود رسیده است. دو زبان مهم دیگر در شعر اسلامی، زبان اردو و بنگالی هستند.
موسیقی
نوشتار اصلی: موسیقی اسلامی
موسیقی اسلامی به معنی آواز یا اجرای موسیقی در عرصه عمومی یا محافل خصوصی در مناطق مختلف مسلماننشین است که شامل کشورهای عربی در منطقه مرکزی جهان اسلام و خاور میانه، شمال آفریقا، ایران، آسیای مرکزی و جنوب آسیا میشود. از آنجایی که اسلام شامل چندین مذهب، قوم و ملیت است سبکهای موسیقایی مختلف بومی در مناطق مختلف شکل گرفته است. برخی از نظریهپردازان اسلامی موسیقی را «غنا» دانسته و آن را حرام شمردهاند اما برخی دیگر این نکته را شامل فقط برخی از انواع موسیقی میدانند. اغلب علمای شیعه آوازخوانی انفرادی زنان را حرام میدانند. در مورد رقص بهویژه رقص بانوان نیز نظر غالب علما بر حرمت داشتن آن است. با این وجود گزارشهایی از رقص و آواز بانوان از سدههای اولیه اسلامی تا کنون در کلیه جوامع اسلامی موجود است.
جستار وابسته: موسیقی سنتی ایرانی
قالیبافی و منسوجات
قالی ایرانی نمونهای از هنر زیبا و باشکوه اسلامی.
نوشتار اصلی: قالی ایرانی
قالیبافی و منسوجات از هنرهای دستی و سنتی مهم در کشورهای اسلامی به ویژه در ایران و آسیای مرکزی است که شهرتی جهانی دارد.
سفالگری و کاشیکاری
ظرف سفالی لعابدار،اسپانیا، حدود ۱۴۷۵ م
کاشیکاری دوره صفوی، داخل مسجد شیخ لطفالله، اصفهان
نوشتار اصلی: سفالگری
وسایل و محصولات مختلف از سفال و سرامیک در تمامی مناطق مسلماننشین با اندکی اختلاف در نوع مواد اولیه، رنگ و طرحهای تزئینی همواره تولید میشده است؛ از این رو محصولات هر ناحیه به خوبی قابل تشخیص از فرآوردههای سایر نقاط است. بسیاری از نقوش تزئینی این سفالینهها از آثار برجسته هنری بهشمار میآیند. همچنین کاشیکاری به عنوان پوششی تزئینی برای ساختمانها بهویژه در ایران و آسیای مرکزی رشد شگرفی را تجربه کرده است و از مفاخر هنر اسلامی و بلکه هنر جهانی محسوب میشوند.
هنرهای نمایشی
نوشتار اصلی: تعزیه
علاوه بر انواع هنرهای مختلف نمایشی مانند نمایشهای خیمهشب بازی یا سایه عروسکها و مانند آنها تعزیه در ایران که نوعی نمایش سنتی در سوک مصائب حسین بن علی است یکی از نمونههای بارز هنرهای نمایشی سنتی در جهان اسلام میباشد.
جعبهای از عاج برای نگهداری قطبنما٬گورکانیان هند، موزه لوور
مجسمهسازی
مجسمهسازی در هنراسلامی بسیار محدود و تقریباً ممنوع بوده؛ با این وجود تقریباً در همه سرزمینها و دورانهای اسلامی به نمونههایی از آن برمیخوریم و انواعی از نقوش برجسته ارزشمند و شگرف بر روی کتیبههای آجری و گچی، ظروف فلزی و چوبی و یا ساخته شده از عاج و مانند آن همواره اجرا شده است.
هنرهای صناعی
نوشتار اصلی: صنایع دستی
در سرزمینهای اسلامی انواع مختلفی از صنایع دستی دستاوردهای فنی توسعه یافتهای بهدست آوردهاند و تنوعی بینظیر دارند که یکی از نمودهای هنرهای اسلامی نزد سایر ملل به شمار میآیند.
تاریخ هنر اسلامی
صدر اسلام و خلفای راشدین
در صدر اسلام و دهههای اولیه تأسیس حکومت اسلامی، بر اثر شور و حرارت اولیه مذهبی و تحت تأثیر تعالیم نبوی و خلفای اولیه، درباره سادگی و بیاعتنایی به تجملات و زینتهای دنیوی، هنر و معماری از اقبال برخوردار نبود. در این دوران سبک و طرح مستقل و درخور ذکری توسط مسلمانان ابداع نگردید. خانه کعبه در مکه جز حصاری از دیوارهای کوتاه و بامی از برگ نخل نبود.
مساجد اولیه مانند مساجد مدینه، کوفه و بصره بناهایی بسیار ساده بودند در محوطهای مربع یا مستطیل شکل که با دیوارههای خشتی رو به قبله ساخته میشدند. با مسدود کردن سه طرف آتشکدهها و چهارطاقیها و ایجاد قبلهگاه از آنها برای برگزاری آیینهای اسلامی استفاده میکردند. گر چه در ایران از مساجد و بناهای اولیه اسلام نمونههای زیادی به جا نمانده ولی طبق متون تاریخی در دو قرن اولیهٔ اسلام سنت و شیوهٔ معماری و نوع مصالح دورهٔ ساسانی رواج داشتهاست.
خلفای دوره اول اسلام به علت نداشتن مدیر، مجبور شدند اداره امور کشورهایی را که فتح کرده بودند را به همان حال قبلی حفظ کنند و همچنین به علت نداشتن بنّا و معمار، ساختمانهای موجود را مورد استفاده قرار دهند، کم کم ملل مغلوب بناهای خود را با مقتضیات و احتیاجات فاتحین وفق دادند و از آن وقت بود که در هنر خاورمیانه به مرور رنگ اسلامی پدیدار شد.
خوشنویسی اسلامی درآن سالها هنوز شکل نگرفته بود و روشهای نوشتاری مسلمین حتی برای نگارش قرآن بسیار خام و ابتدایی بود. همچنین از آنجایی که برای سایر هنرها همچون نقاشی، مجسمهسازی و موسیقی محدودیتهایی قایل بودند و بنا به منابعی آنها را حرام میشمردند؛ گزارشی از این هنرها در دهههای اولیه اسلامی دردست نیست.
سوریه و فلسطین در دوره امویان
در دورهٔ به قدرت رسیدن بنیامیه بین سالهای ۴۱ تا ۱۳۲ هجری قمری در دمشق وضع معماری و هنر دگرگونی شد. در زمان امویان هنر و معماری در دنیای اسلام ریشه دواند و آثار بسیار زیبایی در این دوره خلق شد که الگویی شد برای دورههای بعد.
در بناهای این دوره چه در شیوه معماری و چه در تزیینات الگوهای پیش از اسلام به ویژه یونانی و بیزانسی دیده میشود. به طور کلی تمدنهای یونانی٬ بیزانس٬ ساسانی و مصری در هنر و معماری این دوره تاثیر بسزایی داشتهاند.
مهمترین آثار معماری این دوره مسجد جامع دمشق در سوریه است که بر روی کلیسای سن ژان (حضرت جان) در سال ۶۳۵ میلادی ساخته شد. مسلمانان به آن محرابی افزودند که در واقع اولین محراب در دنیای اسلام است. همچنین از بناهای مهم این دوره قبه الصخره یا گنبد سنگی در فلسطین است که در سال ۶۹ هجری آغاز و ۷۳ هجری پایان یافت و توسط عبدالملک اموی ساخته شد. این بنا کهنترین اثر اسلامی است که در نهایت کمال باقی مانده؛ سبک معماری مسیحی در آن کاملاً آشکار است و دارای ۴ دروازه در چهار جهت اصلی است. تحول چشمگیر بناها و مساجد ساده صدر اسلام با این بناها قابل توجه است. مسجد الاقصی هم از بناهای مهم اموی است. این بنا نیز توسط عبدالملک اموی ساخته شد این اثر بر روی یک کلیسای نیمه خراب به نام حضرت مریم بنا شد. بر اثر زلزله از بین رفت و صلاح الدین ایوبی آن را تعمیر کرد. یکی از زیباترین منبرها که منبت کاری شدهاست در این مسجد وجود دارد. دو محراب معروف بنام محراب عمرو و زکریا نیز دارد.در ایرانمسجد تاریخانه دامغان٬ مسجد جامع ابرقو و فهرج بناهایی هستند که به این دوره منسوب شدهاند. افزون بر مساجد امویان بهسبب تجملگرایی به ساختن کاخهای عظیم و باشکوه روی آوردند. ازجمله کاخهای الخضرا٬ قصر الحیر شرقی و قصر خرانه که یکی از کوچکترین قصرها در دنیای اسلام است.
هنرهای دیگر نیز در این دوره در سرزمینهای اسلامی توسعه یافتند. به عنوان نمونه میتوان به هنر نقاشی در دوره امویان اشاره کرد. گر چه به دلیل مخالفت قرآن با بتها و کمبود تصاویر در عربستان در آغاز اسلام نسبت به نقاشی و چهره نگاری به دیده تردید نگاه میکردند، اما مدتی بعد هنر دینی این احتیاط را تحت تاثیر قرار داد؛ به عنوان مثال در کاخ حیره غربی متعلق به سال ۱۰۹ هجری قمری بقایای تصاویری پیدا شده که شامل: صحنههای شخصیت پردازی و هویت بخشی زمین در محیطهای گیاهی، گروه نوازندگان، سوارکاران و صحنههایی از شکار با زمینه ساسانی است. نمونه دیگر هنر نقاشی در این دوره را میتوان در موزاییکهای کاخ خربه المفخر که فضایی در حدود ۳۵ در ۳۰ متر را اشغال کردهاند دید؛ به طوری که در کف یکی از اتاقها، موزاییکی یافت شدهاست که بر روی آن تصویر شیری در زیر یک درخت در حال حمله به آهو دیده میشود. نمونه دیگر، دیوارهای کاخ عمره یکی از مشهورترین کاخهای اموی است که با نقوش و آرایههای هنری پوشیده شده و تابلوی زیبایی «معروف به تابلوی دشمنان شکست خورده اسلام» در دیوار رختکن حمام آن نقاشی شدهاست که مانند آن در کوه خواجه سیستان از دوره اشکانی وجود دارد. در تزیین لباسها نیز تاثیر هنر پیش از اسلام خصوصا دوره ساسانی نمایان است. در عین حال همزمان با ظهور هنر دینی، هنر غیر دینی نیز توسعه یافت و از همان آغاز در شمایل نگاری اسلامی مورد استفاده قرار گرفت؛ چنان که در نقاشیهای به دست آمده از قصرهایی که ذکر شد تصویر شاه و شاهزادگان در حالی که زنان و رقاصان اطرافشان حلقه زدهاند، همچنین صحنههایی از شکار و نیز صورتهایی از افرادی که هدایایی به همراه دارند- که در واقع تقلیدی از تشریفات رسمی مناطق شرقی و شیوه نگارگری دوران پیش از اسلام که به عنوان هنر غیر دینی مطرح بود- قابل ملاحظهاست.
عراق، ایران و مصر در دوره عباسیان
قصرالخلیفه یا کاخ عباسیان در سامرا٬ عراق٬۲۲۱ ه.ق/۸۳۶ م یکی از مشهورترین قصرهای اسلامی و نمونهای معماری دوره خلفای عباسی
در زمان خلفای عباسی (۱۲۵۸ - ۷۵۰ م) کانون مرکزی دنیای فرهنگی و سیاسی اسلام به سوی شرق یعنی از سوریه به عراق منتقل شد. پایتخت آنان بغداد و برای مدت کوتاهی سامرا در شمال آن شهر بود. سیصد سال اول حکومت عباسیان، دورانی طلایی محسوب میشود و شهرهای بغداد و سامرا به عنوان مراکز فرهنگی و تجاری دنیای اسلام بود. مشخصات هنر عباسیان در ایران و مصر تحت حکومت خلفای عباسی نیز قابل بازشناسی است.
در این دوران سبکی جدید و مجزا و تکنیکهایی مدرن در تمام قلمرو مسلمانان گسترش یافت و تاثیر شگرفی بر هنر و معماری اسلامی گذاشت و بغداد و سامرا با سبکهای هنری و معماری تازه مرتبط شدند. امروزه هیچکدام از آثار معماری و هنری از زمان عباسیان در بغداد باقی نمانده اما سامرا همچنان مکانی ویژه برای فهم هنر و معماری دوران عباسی به شمار میرود.
در تاریخ هنر اسلامی، دوره عباسی به لحاظ شکلگیری و تکوین تزئینات وابسته به معماری و توجه به وجوهات زیباشناسانه آن اهمیت بسیار دارد. در سامرا شیوه جدیدی از کندهکاری به نام سبک اوریب که در آن اشکال هندسی و شبه گیاهی تکرار میشد، به طور گستردهای برای تزئینات مورد استفاده قرار گرفت. این سبک در غرب با نام کاشیکاری اسلامی معروف است. بعدها این هنر مورد توجه بسیاری قرار گرفت و روی چوب، فلز و سفال نیز انجام میگرفت.
نمونهای از نقاشی دوره عباسیان. فرشتهای در بوق می دمد. (احتمالااسرافیل که در صور میدمد و خبر از برپایی قیامت میدهد.
در زمینه نقاشی مکتب بغداد یا عباسی با تصویر سازی کتب ترجمه شده از پهلوی، یونانیسانسکریت به عربی رایج شد. چهرهها در نگارههای این مکتب به نژاد سامی (عربی) شبیهاست. تاثیر آثار نقاشان بیزانسی و مسیحیت را میتوان باز شناخت. در این آثار رنگ زمینه نامحسوس یا اصلاً وجود ندارد. و نگارهها از متن جدا نیستند و بخشی از متن به شمار میروند.
در زمینه سفالگری، سامرا همچنین شاهد استفاده وسیعی از رنگ در تزئینات و احتمالا معرفی تکنیکهای نقاشی درخشان روی لعاب سفید بود. مهمترین دستاورد تکنیکی در آن زمان، یعنی اثرات روح بخش نقاشی درخشان روی فلزهای قیمتی، در قرون بعدی نیز از عراق به مصر، سوریه، ایران و اسپانیا گسترش یافت و در نهایت منجر به رشد و توسعه صنعت تزئینی سرامیک در دنیای غرب شد.
قالیبافی در دوره خلفای عباسی که به تجملات علاقه داشتند جانی دوبارهای یافت تا آنجا که در تاریخ مسعودی آمدهاست. «المستنصر خلیفه عباسی قالی مصور به صور انسانی با کتیبههای پارسی داشتهاست و در کتاب حدود العالم از بافتههایسیستان و بخارا و قالیچههای فارسی یاد شده است.»
تونس و مصر در دوران اغلبیان و فاطمیان
داخل مسجد جامع الازهر در مصر نمونهای از معماری دوره فاطمیان ۹۷۲ م
زمانی که مسلمانان شمال افریقا را فتح کردند سبک خاصی در معماری نداشتند. ایشان با استفاده از سنتهای محلی و اقتباس از سبکهای هنری ایران و سوریه دست به ایجاد بناهای تازه زدند. افزون بر این از معماران و هنرمندان محلی و خارجی - اعم از قبطی، یونانی، سریانی و ایرانی - استفاده کردند و از طرحهای بناهای کهن بیزانسی و رومی نیز بهره جستند. به این ترتیب یک فرهنگ هنری ناهمگنِ «عرب - بربر» به وجود آمد. در ابتدا مسلمانان فقط به منظور مقابله با حملات دشمن قلعه ورباط میساختند، اما پس از مدتی به ساخت بناهای مذهبی هم پرداختند و سرانجام قصرهای باشکوهی نیز احداث کردند که آنچه اکنون برجای مانده، بیشتر همان ساختمانهای مذهبی است.
عربی کردن فرهنگ مردم مصر چندان زمانی نبرد، اما این در مغرب سالها به درازا کشید. مصر پس از پذیرش اسلام، نقش فعالانهای در پدیدآمدن فرهنگ اسلامی - عربی داشت. نخستین شهرهای عربی در مصر مانند فسطاط دارای ویژگیهایی شبیه به اردوگاههای نظامی بود. عناصر اصلی شهرها را مسجد، قصر، حمامهای عمومی و پادگان و حصارهای عظیم و مستحکم تشکیل میداد. ویژگیهای معماری مذهبی در قرنهای ۱-۳ق/ ۷-۹م در آنجا، بنای مسجدهای بزرگی چون مسجد عمرو بن عاص قابل مشاهدهاست.
ازجمله بناهای غیرمذهبی در این دوران «مقیاس النیل» واقع در جزیره روضه در نزدیکی قاهره قابل ذکر است که برای اندازهگیری میزان بالا و پایین آمدن سطح آب نیل ساخته شد. از ویژگیهای معماری اواخر سده ۳ق/۹م (دوره طولونیان) و سدههای ۴-۶ق/۱۰-۱۲م (دوره فاطمیان) برپایی بناهای عظیم، طرحریزی شفاف حجمها و تزیینات به صورت گچبری و حجاری است. مسجد ابن طولون که صورت اولیه خود را تا امروز حفظ کردهاست و مسجد جامع الازهر و مسجد الحاکم در قاهره در شمار بناهای این دو دورهاند.
نخستین آرامگاههای فاطمیان دارای نقشه مربع، طاقی در وسط هر نما و گنبدی بر پایهای هشت ضلعی بودند. برای تزیین مقبرهها مقرنس نیز به کار برده میشد. منارههای دوره فاطمیان دارای پایه مربع و بدنه استوانهای بود که بالای آن طاقک هشت ضلعی قرار داده میشد. از آثار معماری شهری باقی مانده در قاهره سه دروازه به نامهای «بابالفتوح»، «باب الزویله» و «باب النصر» قابل ذکر است.
اغلبیان به آبادانی و ساختن بناها اشتیاق داشتند. زیادةالله اول مسجد برزگ قیروان را ساخت و احمد فرمانروای اغلبی نیز مسجد بزرگ تونس را تجدید بنا کرد. افزون بر این آثار بسیار برای آبیاری و کشاورزی در مناطق جنوب افریقا که چندان حاصلخیز نبود، ساخته شد. از بناهای معروف دوره اغلبیان افزون بر دو مسجد نامبرده مسجد جامع سوسه را نیز میتوان نام برد.
قیروان پایتخت اغلبیان نخستین شهر اسلامی بود که از گسترش اردوگاه نظامی عربی در سده ۱ق/۷م به وجود آمد. سنت بناهای مذهبی شرق با سنتهای محلی مغرب آمیخته شد وویژگیهای مساجد قرون وسطایی مغرب و اندلس را پدید آورد. بنای این مساجد شامل شبستان ستوندار و راهروهای متعدد عمود بر دیوار محراب که به صحن وسیع سنگفرش شده باز میشدند، و نیز گنبدها و سقفهای مسطح بر روی ناو محوری و ناو محراب و منارههایی بر پایههای مربع شکل در سه طبقه بود.
تحت تاثیر شورشهای بربرها و سیاست استیلاگرانه اغلبیان معماری مذهبی و غیر مذهبی این دوره ویژگی دفاعی دارد. این روحیه خشن مربوط به دوره برقراری نخستین حکومتهای اسلامی در افریقای شمالی به صورت بسیار بارزی در بناهای شهر سوس دیده میشود. در معماری دفاعی، به ویژه در ساختن رباط استفاده از سنتهای محلی رومی و بیزانسی و نیز به کارگیری سبک قصرهای عربی خاور نزدیک مشاهده میگردد.
این بخش نوشتار نیازمند گسترشاست با:
ذکر مطالبی در مورد نقاشی، خوشنویسی، موسیقی و سایر هنرهای این دوره.
سوریه، فلسطین و مصر در دوره ایوبیان، ممالیک و جنگهای صلیبی
این بخش نوشتار نیازمند گسترشاست.
مغرب و اسپانیای اسلامی
نوشتار اصلی: هنر اسلامی در اسپانیا
محراب با شکوه مسجد جامع قرطبه
منظر حیاط شیران از داخل اطاقی در کاخ الحمرا.
جزئیاتی از تزئینات کاخ الحمرا
نوعی از هنر که در دوران تسلط مسلمانان در اسپانیا شکل گرفت و توسعه پیدا کرد تأثیر شگرفی در معرفی هنر اسلامی به اروپاییان و نفوذ آن در هنرهای مدرن سدههای بعدی داشت. اندلس یا همان اسپانیای امروزی، حلقه میانی فرهنگ و هنر اسلام و غرب است. طی حضور هشتصد ساله مسلمانان و تسلط حکومت خاندانهای مختلف اسلامی مستقر در اسپانیا گروهی از مسیحیان نوعی سبک هنری متداول شد که از سده هشتم تا یازدهم میلادی (دوم تا پنجم ه. ق)در کنار معماری و هنر اسلامی تحول یافت. این شیوه در سده یازدهم میلادی با نفوذ و رواج هنر رومیوار متروک ماند و از میان رفت.
در معماری، اولین نمونه حضور مسلمانان در این بخش از دنیا مسجد جامع قرطبه است. حاکمان مسلمان برای ساخت شهری تحت عنوان «الزهرا» با فراخواندن معماران، هنرمندان، معبدسازان، خطاطان و نقاشان از سراسر اندلس، بغداد، مصر و حتیقسطنطنیه، شهری بسیار زیبا با بناهایی باشکوه بنا کردند. یکی از شکوهمندترین این بناهاقصر الزهرا و به ویژه تالار پذیرایی آن بود. باغها و پارکهایی که در الزهرا ساخته شد این شهر را به یکی از زیباترین شهرهای جهان تبدیل نمود. تزیین هنری این قصر با نقش و نگار آیات قرآنی و گچبریها و نقاشیهای هنرمندانهای همراه بود. در کنار قصر مسجد عظیمی نیز ساخته شد که یکی از بینظیزترین معماریهای اندلسی بود.
در میان بسیاری کاخها برجامانده از معماری دوران اسلامی اسپانیا مشهورتر از همه کاخ مستحکم الحمرا یا مقّر دژمانند و شکوهمند امیران مراکش گرانادا یا غرناطه معروف به سلسله بونصریان است.
همچنین، در کنار معماری، بدون تردید هنرهای دیگر اسلامی نیز در این سرزمین مؤثر افتادند. این تاثیر در رشتههای مختلف هنری چون شهرسازی، معماری مساجد، کاخها، پارکها و پلها، ضرب سکه، خوشنویسی، زردوزی بر روی پارچه، نساجی و کاغذسازی، چشمگیر بود و در بطن خود دارای چنان روح زیباشناسانه و قدرتمندی بود که به همان صورت مورد تقلید اروپاییان قرار میگرفت. همچنین هنرهای تزیینی اسلامی چون: بافندگی، کندهکاری روی فلّز و عاج، سیم و زرکوبی روی مفرغ و فولاد با اسلوب معروف به «دمشقی» مانند ساختن، کلاه خودها و شمشیرهای گرانبها و بهویژه انواع کاشیسازی و سفالگری با رنگهای درخشان درهم بافته نیز شکوفان و مکتبساز شد.
ایران و آسیای مرکزی در دوران غزنویان و غوریان
این بخش نوشتار نیازمند گسترشاست.
آسیای مرکزی و آسیای صغیر در دوران سلجوقیان و خوارزمشاهیان
نوشتار اصلی: هنر دوره سلجوقی
برج خرقان ساخته شده در ۱۵۰۳ م.
ابریق، هنر فلزکاری دوره سلجوقی، از هرات ۱۱۸۰ - ۱۲۱۰ م. ساخته شده از برنجبا حکاکی برجسته و منبت کاری شده با نقره. محل نگهداری موزه بریتانیا لندن.
نوآوریهای هنرمندان و معماران ایرانی در دورانسلجوقی و خوارزمشاهیان از هند تا آسیای صغیر نتایج و پیآمدهای وسیعی در بر داشت؛ و هنرمندان در گسترهٔ وسیعی از هنرها، شامل نساجی و سفالگری، عاجکاری، فلزکاری با ویژگیهای منطقهای آثار ماندگاری را خلق کردند.
در عصر سلجوقیان هنر معماری به شکوفایی و کمال نسبی رسید و هنرمندان و معماران آثار فراوانی بوجود آوردند. در اواخر عهد سلجوقی ترئینات گچبری و رنگ اهمیت زیادی یافت. کاشی لعابدار فیروزهای در تزئین معماری بکار گرفته شد. سلجوقیان در بکارگیری گنبد دوپوسته سعی زیادی داشتند. نمونهٔ چشمگیر در این مورد گنبد مسجد جامع اصفهان است. بنای مدرسه از جمله بناهای مذهبی این دوران بود. معماری غیرمذهبی نیز همدوش معماری مذهبی بکار میرفت.
انواع متنوعی از سفالینهها کمی پس از روی کار آمدن سلجوقیان در ایران ظاهر شد. همچنین در این دوره هنر و فن فلزکاری نیز به شکوفایی و توسعه ویژهای دست یافت. در خوشنویسی خطی که قرآن به آن نوشته میشد هنوز خط کوفی بود اما رشد خط کوفی ایرانی در عهد سلجوقی به شیوایی خاصی رسید و شیوه ایرانی خط کوفی را پدید آورد. در همین عصر هم شاهد تذهیب در لابه لای حروف خطوط و سطرها نیز هستیم. شکلهایی که در تذهیب استفاده میشود بیشتر شامل نقشهای گیاهی و بخصوص نقوش معروف به اسلیمی است.
ایران و آسیای مرکزی در دوران ایلخانیان
نوشتار اصلی: هنر دوره ایلخانی
اسکندر در حال صحبت کردن با درخت نسخهای از شاهنامه دوره ایلخانی حدود ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ میلادی.
هنر دوران ایلخانیان از دورانهای شاخص هنر اسلامی بهشمار میرود. مغولها در اواخر سده ششم و اوایل سده هفتم هجری بخش وسیعی از دنیای متمدن آن زمان را تصرف کردند. در پی این حمله با از بین رفتن تسلط خلیفه بغداد بر سرزمینهایی مانند ایران پس از یک دوره رکود، شکوفایی مجدد هنرها و علوم آغاز شد.
بزودی با تثبیت حکومت ایلخانیان، فاتحان مغول هنرمندان را که جذب دربار عباسیان شده بودند، به خدمت خود گرفتند. وارثانچنگیزخان مغول با قبول دین اسلام دست به تأسیس دولتهایی در ایران زدند و هنرمندان را به پایتختهای خود در تبریز ومراغه کشاندند، از طرفی هم به علت مصالحهای که بین حاکمان محلی شیراز صورت گرفت، شیراز از گزند و یورش مغولها در امان ماند و بر این منوال گروهی از هنرمندان نیز جذب شیراز شدند.
معماری و هنرهای وابسته نظیر کاشیکاری و گچبری در این دوره رشد قابل توجهی داشت.
در این دوره به سبب ارزشی که برای حفظ و احیاء آثار علمی و ادبی گذشته قائل میشدند، نهضت کتابآرایی آغاز شد. پیش از آن عمده تولیدات هنری و کتابسازی نفیس در انحصار تولید و رونویسی قرآن بود. همین آثار باعث ایجاد شیوه نقاشی این دوره شد. شیوهای که از نظر فنی به مراتب قویتر از نقاشیهای عهد سلجوقی است. تاثیر آشکار نقاشی چینی و وارد شدن عناصر تصویری چینی در آثار هنری ایران از نکات مهم در این عهد بود. آثار نگارگری این دوره را از آنجا که در تبریز پدید آمدند، به نام مکتب تبریز میخوانند.
از آنجا که در شیراز امنیتی نسبی بوجود آمد، هنرمندانی در آنجا دست به ایجاد آثاری متفاوت با مکتب تبریز زدند که تفاوت عمده آنها در تأثیرپذیری کمتر از شیوههای چینی است.
در خوشنویسی نیز پس از وقفهای در روند رشد آن، با رونق کتابسازی خوشنویسی هم جان تازهای گرفت. در این دوره در عرصه خوشنویسی اسلامی، خط تعلیق نخستین خط کاملا ایرانی رایج شد. هنر تذهیب نیز مورد توجه قرار گرفت.
ایران و آسیای مرکزی در دوران تیموریان
نوشتار اصلی: هنر دوره تیموری
برگی از کتاب جامی که تاریخ ۱۵۵۳ میلادی کشیده شده، نمونهای از هنر شکوفای دوره تیموریان
دورهٔ تیموریان ۷۷۱ – ۹۱۱ ه.ق/۱۳۷۰ - ۱۵۰۶ م) به رغم نابسامانی و منازعات داخلی و خارجی، دوره رونق فرهنگ، هنر، ادبیات، تاریخ، ریاضی و نجوم بود. دربارهای هرات، سمرقند، شیراز، تبریز و اصفهان بهسبب هنرپروری و هنرمندی فرمانروایان تیموری، محل تجمع و آمد و شد هنرمندان و ادیبان برجسته بود.
تیمور با اینکه بسیار خونریز بود ولی به دانش و هنر علاقه نشان میداد. از اینرو هنرمندان و صنعتگران از کشتارهایش در امان بودند. فرزند او شاهرخ و نوههایش الغبیگ، بایسنقر میرزا و ابراهیم میرزا نیز این سیاست را پیگرفتند. هنر نقاشی و خوشنویسی در دوره تیموری به شکوفایی قابل توجهی دست یافت.
فرمانروایی شاهرخ را سرآغاز یک عصر جدید و تجدید حیات در بعضی از انواع هنر معرفی کردهاند. در کتابهای پدیدآمده در این دوره شامل نفیسترین مینیاتورها و استادانهترین خوشنویسیها هستند که به زیبایی تمام صحافی و جلدآرایی گشتهاند.
پارهای از زیباترین نقاشیها، ریشه در مکتب هرات دارند که بطور کامل با حمایت شاهزادههای تیموری در شهر هرات شکل گرفت و استاد بزرگ نقاشی یعنی کمال الدین بهزاد برخاسته از چنین مکتبی است. خطوط زیبای فارسی نظیر خط نستعلیق در دوره جانشینان تیمور شکل گرفت و آخرین مراحل تکاملی اش را در این دوره طی نمود. همچنین پارهای از زیباترین آثار معماری ایرانی در این دوره به وجود آمد که از آن جمله میتوان به مسجد گوهرشاد در مشهد و مسجد جامع گوهرشاد در هرات اشاره کرد.
سلطان حسین بایقرا از فرمانروایان متاخر تیموری نیز حامی هنرها، علوم و ادبیات بود. ابوسعید پادشاه توانا، با کفایت، هنردوست این خاندان نیز خود هنرمندی قابل بود. میراث فرهنگی و هنری تیموریان در دوران صفوی در ایران و گورکانیان در هند پی گرفته شد.
آسیای صغیر در دوران عثمانی
مسجد سلیمانیه در استانبول، بین ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۰م یکی از مشهورترین نمونهای معماری مساجد جامع در دوره عثمانی
امپراتوری عثمانی از سال ۱۲۸۱ تا ۱۹۲۳ میلادی بزرگترین امپراتوری بود که بر کنارههای دریای مدیترانه، آناتولی، بخش عمدهای ازخاورمیانه، قسمتهایی از شمال آفریقا و جنوب شرقی اروپا حکم میراند. حکمرانان عثمانی از بزرگترین پشتیبانان هنر و هنرمندان بودند و نیز به علت کشورگشاییهای متعددی که انجام میدادند، هنر این دوران از فرهنگ و هنر کشورهایی که تحت سلطه آنان قرار میگرفتند بسیار تأثیر پذیرفته بود.
هنر معماری عثمانی در ابتدا رنگ و بوی معماری سلجوقی را داشت که خود ریشه در معماری ایغورهای ترک آسیای میانه دارد. هنر عثمانیان در قرن نهم هجری نقطهٔ اوجی برای هنر اسلامی به ویژه در معماری بهشمار میرود و میتوان عنوان کرد که مساجد این دوره در ردیف زیباترین مساجد جهان قرار دارند. معماران عثمانی به ویژه در طراحی مساجد جامع در استانبول، پایتخت مرکزی دولت عثمانی، پایه کار خود را بر موازین معماری بیزانس منطبق ساختند. مکتب معماری عثمانی به مانند مکتب اسپانیا از تفکر اولیه اسلام پیروی ننمود. در این شیوه شاهد توجه بیش از حد معمار به نمای بیرونی بنا هستیم. استفاده از نمای بیرونی پر ابهت و با شکوه، تعدد گنبدهای فرعی، گنبد خانهٔ مرکزی وسیع و فراخ، شبستانها در طرفین گنبدخانه، استفاده از منارهها در چهار سوی بنا به شیوهای بیزانسی، قوسهاو طاقهای پلکانی و استفاده از سنگ بهعنوان مصالح اولیه از ویژگیهای معماری عثمانی به شمار میروند.
علاقه حکمرانان عثمانی به نقاشی باعث شد که آنان علاوه بر تشویق هنرمندان محلی، هنرمندان اروپایی را نیز به ترکیه دعوت کنند. توجه نقاشی عثمانی به جنبههای داستانی و تاریخی، آثار آنان را از نقاشی ایرانی متمایز میکند. در دوران عثمانی کارهای بسیار ظریف مینیاتور به چشم میخورد. در دوران فاتح سلطان محمد نقاشیهایی از غرب به عثمانی آورده شده و چند نقاش نیز به ایتالیااعزام شدند. در عثمانی، هنرمندان تذهیبکار جلوه زیادی نکردند و اگر این هنر رشدی کرد، به خاطر هنرمندان ایرانی بود که با مهاجرت به عثمانی، بنیانگذار مکتب هنری در آن دیار شدند.
نمونهای از خط دیوانی که توسط کاتبان عثمانی برای رقابت با خط ایرانیتعلیق و نگارش امور اداری و دیوانی بهوجود آمد. "یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا وَدَاعِیًا إِلَى اللَّهِ"
خوشنویسی در دوران عثمانی بسیار مورد توجه بود و کاتبان عثمانی افزون بر رشد خط ثلث، خط دیوانی را پدید آورده و به اوج رساندند. خوشنویسی در دوره امپراتوری عثمانی دوره طلایی خود را گذراند. در این دوران با خط ثلث آثار فاخری در زمینه مذهبی بوجود آمد. حتی خط نستعلیق که خاص ایرانیان است در آن سرزمین رواج و محبوبیت نسبی یافت.
در دوره عثمانی انواع هنرهای صناعی و صنایع دستی رونق داشت مانند ساخت جواهرآلات و اثرهای هنری که بوسیله سنگهای قیمتی و یا فلز و سنگ تولید میشود؛ کار بر روی چوب که با روشهایی چون رنگآمیزی، کندهکاری، برجستهکاری، تراشیدن، روکش و پختن چوب همراع بود؛ فلزکاری بر روی برنز و پس از آن مس، طلا و نقره که با روش کوبیدن و ریختهگریانجام میشد؛ ساختن آلات موسیقی با استفاده از انواع چوب و سیم و پوست حیوانات؛ انواع چینیهای مختلف، هنر شیشه به اشکال گوناگون مانند تزیینات پنجرههای شفاف و یا به عنوان منجوق چشم خوردن؛ سنگکاری که غیر از معماری در سنگهای قبور دیده میشود و با روشهای منبت کاری، حک و کندهکاری و برجستهکاری به انجام میرسید؛ سبدبافی؛ نمدمالی و دهها هنر صناعی دیگر که توسط هنرمندان و صنعتکاران انجام میشد.
ایران در دوران صفوی
نگارگری دورهٔ صفوی، تصویر رقص زنان با لباسهای شفاف روی دیواری از کاخ چهلستون،اصفهان
نوشتار اصلی: هنر دوره صفوی
هنر دورهٔ صفوی (برابر ۱۱۳۵-۹۰۷ ه.ق/ ۱۷۲۲-۱۵۰۱ م)از درخشانترین دورانهای هنر ایران است. هنر این دوره در بسیاری از زمینهها، ادامهٔ دوران طلایی هنر دربار تیموریان بهشمار میرود. معماری صفوی و یا نقاشی و خوشنویسی این دوره، کاملا ادامه میراثی است که از تیموریان برجای ماند. بهویژه که حاکمان صفوی با حمایت گسترده خویش، این میراث را درخشان تر نموده، باعث رشد و گسترش آن شدند. در طی دوره صفویان آثار هنری بسیاری در ایران ساخته شد. حکمرانان صفوی اهمیت زیادی به فرهنگ و هنر وتمدن اسلامی میدادند.
معماری، نگارگری، خوشنویسی، قالیبافی، فلزکاری، سفالگری، پارچهآرایی و بسیاری از هنرهای صناعی در دوره صفوی رشد چشمگیر داشتند و در این دوره در همهٔ این رشتههای هنری، آثار ارزشمندی پدید آمد که جدا از نگارگریها و خوشنویسیهای زیبای بسیار، بناهای معماری مهمی مانند مسجد شیخ لطفالله، مسجد شاه اصفهان و مدرسه چهارباغ شهرت جهانی دارند. قالی اردبیلهم که اکنون در موزه بریتانیا نگهداری میشود یکی از آثار درخشان این دوره است. شهرهای مهم هنرپرور در عصر صفویان، اصفهان،تبریز، هرات و قزوین بودهاند.
از هنرمندان دوره صفوی، کمالالدین بهزاد، رضا عباسی، علیرضا عباسی، میرعماد، آقامیرک و حسین بنا اصفهانی شناخته شدهتر هستند.
هند در دوران گورکانیان
خوشنویس و نقاش. بخشی از یکمینیاتور به شیوه مغول یا گورکانی مربوط به خمسه نظامی که برای اکبرشاه در ۱۵۹۵ م ساخته شده است و خوشنویس صاحبنام عبدالرحیم عنبرینقلم و دولت نقاش را در کارگاه شاهی نشان میدهد.
دوره گورکانیان هند ( ۱۵۲۶ ـ ۱۸۵۷ م) را آخرین عصر طلایی امپراتوریهای اسلامی مینامند. مقارن زمان برخاستن صفویه یکی از نوادگان تیمور بهنام بابُر که در منطقه فرارود حکومت میکرد به هند حمله و آنجا را فتح کرد و بر خلاف جدش تیمور یا سلطان محمود غزنوی، در همانجا ساکن شد و سلسله درخشان گورکانیان هند یا امپراتوری مغولی هند را بنیان نهاد. سلسلهای که برخی از شکوهمندترین آثار هنری و معماری نظیر بنای تاج محل در دوره ایشان بنا شدهاست.
دیوان عام از قصر اکبرشاه در دورهگورکانیان هند در فاتحپورسیکری
پادشاهان گورکانی هند به هنر عشق میورزیدند و دربار آنان مجمع هنرمندان مختلفی از سراسر دنیا بهویژه از ایران و تاحدی عثمانی بود. بسیاری از هنرمندان ایرانی در پی زوال و فروپاشی سلسله صفوی به دعوت امپراتوران یا حاکمان محلی هند بهآن دیار مهاجرت کردند و گروهی نیز به دنبل یافتن بختی جدید، خود اقدام به جلای وطن کردند. از این رو ادامه سنت هنر تیموری و هنر درخشان صفوی به خوبی در دوره گورکانیان هند قابل مشاهده است. نقاشی، خوشنویسی و معماری و حتی شعر پارسی به بهترین نحو مورد پذیرش و حمایت امپراتوران گورکانی هند قرار گرفت. هنرمندان مختلف با حمایت و سرمایه امپراتوران گورکانی و درآمیختن هنر خود با برخی از عناصر هندی، ترکی و بومی آثار فاخری خلق کردند.
افزون بر امپراتوران گورکانی سایر حکام محلی هند نیز مانند حکمرانان سلسلههای مختلف سلطنت دهلی در شمال شبه قاره هند و بهمنیها٬ عادلشاهیان٬ نظامشاهیان احمدنگر و نظام حیدرآباد در دکن نیز حامیان گشادهدستی برای هنر بهویژه هنرهای ایرانی بودند.
ایران در دوران زند و قاجار
فتحعلیشاه قاجار اثر میرزا
الفن الإسلامي