جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×
×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
پیوستن به لام تا کام

زیر مجموعه ها


سوالات متداول

×
×

by visiting  |

بادید کردن

معنی: بادید کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آشکار کردن . نمودار کردن . ظاهر ساختن .
218 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 295
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
by visiting
عربی
من خلال زيارة

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

بادید

بادید. (ص ) آشکارا و هویدا و ظاهراً و بطور وضوح . (ناظم الاطباء). بمعنی پدید یعنی ظاهر و نمایان . (شعوری ج

بادید آمدن

بادید آمدن . [ م َ دَ ] (مص مرکب ) پدید آمدن . ظاهر شدن . آشکار شدن . رجوع به بادید و شواهد آن

بادید آوردن

بادید آوردن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) مشهود ساختن . ظاهر ساختن . نمودار کردن : منصور فرمود تا مهندسان خطها درکشیدند و کویها

رخ کردن

رخ کردن . [ رُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) یا به چیزی رخ کردن . التفات کردن به

رفع کردن

رفع کردن . [ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بلند کردن و افراشتن و برداشتن . (ناظم الاطباء). بلند کردن . بالا بردن

رضا کردن

رضا کردن . [ رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خاطرجمع کردن . || شادمان و خوشدل کردن . (از ناظم

جعبه لام تا کام

وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
سفارش تبلیغات

تبلیغات توضیحی

عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات موضوعی

  1. ایدئولوژی زندگی تو چیه ؟ لایو با سیدمحمدعرشیانفر
  2. خرید دوره پولسازی

تبلیغات تصویری