جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: بنگ . [ ب َ ] (اِ) سانسکریت «بهنگ » . اوستا «بنگهه » . پهلوی «منگ » (کنب ). بنج و منج معرب آن است و آن به حشیش اطلاق شود. گاه برگ آن و گاه دانه ٔ آن (چرس ) را فروشند. دانه های کوبیده ٔ بنگ را با شیر مخلوط کنند و در کره بزنند تا روغن بنگ بدست آید. مایع آن (بنگاب ) را مانند چای مینوشند و آن در مداوای حرقةالبول بکار رود. (از حاشیه ٔبرهان چ معین ). گیاهی است معروف مسکر و با لفظ زدن و رساندن بمعنی خوردن و نشئه مند شدن . (از آنندراج ). گردی است که از کوبیدن برگها و سرشاخه های گلدار شاهدانه گیرند که بمناسبت داشتن مواد سمی و مخدره در تداوی بمقادیر بسیار کم مورد استعمال دارد و مانند دیگرمخدرات بمصرف تدخین نیز برسد. این گرد بصورت توده ٔ یکنواخت فشرده ای است که بعلت وجود مقدار کمی رزین دربرگها و گلها بیکدیگر چسبندگی یافته اند... (فرهنگ فارسی معین ). روغنی باشد که از شاهدانه گیرند. (گل گلاب ). پوست درختی است خوشبو شبیه به پوست درخت توت و گویند پوست درخت مغیلان یمنی است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). ماده ٔ سبزی که از برگ کنب گیرند و از آن بنگ آب ساخته دراویش مانند مخدر مسکر بنوشند و از این ماده ٔ سبز، ماده ٔ سقزی و سمی گیرند که چرس گویند و آن را درسر غلیان با تنباکو مخلوط کرده بکشند و کیف کنند. (ناظم الاطباء). بنج ، معرب بنگ فارسی است و آن گیاهی است خواب آور و دورگرداننده ٔ حس . (از اقرب الموارد): فصیح تر کس ،جایی که او سخن گوید چنان بود ز پلیدی که خورده باشد بنگ . فرخی . سخنوران ز سخن پیش تو فرومانند چنان کسی که به پیمانه خورده باشد بنگ . فرخی . سپس بیهشان دهر مرو گر نخوردی تو همچو ایشان بنگ . ناصرخسرو. خر بنگ خورد گویی و دیوانه شد به شعر خرزهره خورده بودی باری به جای بنگ . سوزنی . تا بنگ و کوکنار به دیوانگی کشد دیوانه باد خصم تو بی کوکنارو بنگ . سوزنی . گر بنگ خوری چو سنگ مانی برجای یکباره چو بنگ میخوری سنگ بخور. سعدی . شیرازی در مسجد بنگ می پخت ، خادم مسجد بدو رسید با او از در سفاهت درآمد. (منتخب لطایف عبید زاکانی چ برلن ص 147). عربی بنگ خورده بود و در مسجدی خفته ، مؤذن به غلط گفت : النوم خیر من الصلوة. عرب گفت : واﷲ صدقت یا مؤذن بالف مرة. (منتخب لطایف عبید زاکانی چ برلن ص 167). بنگت آن اشتها دهد بدروغ که چو ماءالعسل بلیسی دوغ . اوحدی . میزند بنگ صرف مرشد خواف فارغ ازنوشداروی عنبی است گرچه الشیخ کالنبی گویند کالنبی نیست شیخ ما کنبی است . کمال خجندی . و رجوع به بنج و تحفه ٔ حکیم مؤمن و الفاظالادویه شود. - بنگ از سر پریدن . بنگ از کله پریدن ؛ ناگاه خبردار شدن . ناگهان هشیار گشتن . (فرهنگ فارسی معین ). - بنگ ساختن ؛ فریب دادن و دل ربودن . (ناظم الاطباء). - بنگ رسایی ؛ بنگی که نشئه ٔ کامل دارد. (غیاث ) (آنندراج ). || شاهدانه .کنب . (فرهنگ فارسی معین ). - برگ بنگ ؛ برگ شاهدانه . ورق الخیال . (فرهنگ فارسی معین ). 1-صفت
2- چرس، حشيش، شاهدانه
3- گيج hemp, hashish, kef, bang قنب، خيوط القنب، حشيش نبات، عيدان patlama claquer knall estallido scoppio کنف، بوته شاهدانه، حشیش، مزد گیاه، کیف، نشئه
کلمه "بنگ" در زبان فارسی میتواند در معانی مختلفی استفاده شود، اما در زمینه قواعد نگارشی و دستور زبان، نکات زیر را میتوان مورد توجه قرار داد:
جنس و نوع کلمه: "بنگ" بهعنوان یک اسم یا فعل مورد استفاده قرار میگیرد. اگر بهعنوان اسم استفاده شود، باید معانی آن را در متن مشخص کرد.
استفاده از علائم نگارشی: در نوشتن، توجه به علائم نگارشی بسیار مهم است. اگر "بنگ" بخشی از یک جمله باشد، باید بهدرستی از ویرگول و نقطه استفاده کرد.
تلفظ: توجه به تلفظ صحیح این کلمه در نوشتار اهمیت دارد. در متون رسمی و علمی باید از نگارش درست آن اطمینان حاصل کرد.
تکرار در نوشتار: اگر کلمه "بنگ" بارها در یک متن تکرار میشود، بهتر است در بعضی از موارد از مترادفها یا عبارات مشابه استفاده شود تا از تکرار جلوگیری شود و نوشتار جذابتر باشد.
سیاق و متن: دقت کنید که "بنگ" در چه سیاق و متنی بهکار میرود. این کلمه ممکن است در ادبیات، مکالمات عامیانه یا متون خاص به کار گرفته شود.
قواعد خاص: در صورت استفاده از "بنگ" به عنوان فعل، باید ترکیبهای مرتبط با فعل را به درستی به کار ببرید و با زمانهای مختلف (ماضی، مضارع، آینده) تطابق دهید.
بسته به زمینهای که در آن کلمه "بنگ" استفاده میشود، میتوان نکات بیشتری نیز اضافه کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در اینجا چند مثال برای کلمه "بنگ" در جملات آورده شده است:
هنگام ورود به جشن، ناگهان صدای "بنگ" در گوشم پیچید و متوجه شدم درب را بستهاند.
او با یک "بنگ" قوی، در را باز کرد و وارد اتاق شد.
صدای "بنگ" تیراندازی در دوردست باعث شد تا همه به سمت صدا برگردند.
با هر بار افتادن لیوان از دستش، صدای "بنگ" بلندی شنیده میشد.
در بازی فوتبال، وقتی توپ به تیر دروازه برخورد کرد، صدای "بنگ" همه حاضران را به خود جلب کرد.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا موضوع خاصی مد نظر دارید، لطفاً بفرمائید!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر