جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

no shouting  |

بی فریاد

معنی: بی فریاد. [ ف َ ] (ص مرکب ) (از: بی + فریاد) بی دادرس . بی فریادرس . آنجا که کس بفریاد کس نرسد. بی دادرس و چاره ناپذیر:
ای نگار ازحد گذشت این فتنه و بیداد تو
کی توان فریاد کرد از جور بی فریاد تو؟
سوزنی .
ای بسا در حقه ٔ جان غیورانت که هست
نعره های سر بمهر از درد بی فریاد تو.
سنایی .
- بیابان بی فریاد ؛ عظیم دور. دره ٔ بیداد، سخت دور از آبادی . بی فریادرس ؛ آنجا که کس به فریاد کس نرسد.
- راه بی فریاد ؛ بی فریادرس . آنجا که کس به فریاد کس نرسد و نه فریاد کس به کس رسد.
- وادی بی فریاد ؛ بی فریادرس . که کس به فریاد کس نرسد :
ز استغنای حق گر یاد آریم
پی وادی بی فریاد آریم .
(اسرارنامه ).
|| نهایت عمیق که آواز به تک آن نرسد یا آواز از تک آن برنیاید و گاهی عمق غیر چاه را نیز خواسته اند. (جهانگیری ). سخت دورتک که آواز بدان نتواند رسید. بس دور که آواز نرسد. سخت عمیق . سخت پهناور. سخت پرآب . (یادداشت مؤلف ). || که فریاد بدان نرسد. دور از صدارس . مجازاً، مرتفع. بلند. سخت رفیع. عظیم . شامخ . (یادداشت مؤلف ). بسیار بلند. (جهانگیری ).
- کوه یا کوهساری بی فریاد ؛ دور از صدارس . مرتفع. سخت بلند :
ضعیف گشته در این کوهسار بی فریاد
غریب مانده بر این آسمان بی پهنا.
مسعودسعد.
بر سر کوههای بی فریاد
شد جوانی من هبا و هدر.
مسعودسعد.
|| بطور تعمیم ، هر چیز منیع و نادسترس یا آوازنارس را بی فریاد و بی فغان و غیره گفته اند. (جهانگیری ). || ظالم . جافی . جائر. (یادداشت مؤلف ) :
روزگاریست سخت بی فریاد
کس گرفتار روزگار مباد.
مسعودسعد.
ای بسا در حقه ٔ جان غیورانت که هست
نعره های سر بمهر از درد بی فریاد تو.
سنایی .
در محنت این زمانه ٔ بی فریاد
دور از تو چنانم که بداندیش تو باد.
وطواط.
... ادامه
635 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 307
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
no shouting
عربی
لا يصرخ

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری