جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×
×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
پیوستن به لام تا کام

زیر مجموعه ها


سوالات متداول

×
×

howl  |

فریاد زدن

معنی: فریاد زدن . [ ف َرْ زَ دَ ] (مص مرکب ) فریاد کردن . فریاد کشیدن . (یادداشت بخط مؤلف ).
2184 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 356
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
howl | yell , shout , scream , squall , cry , bawl
واژگان مرتبط: زوزه کشیدن، عزاداری کردن، نعره کشیدن، مثل خوک فریادکردن، جیغ زدن، داد زدن، فریاد کردن، مصوت کردن، خروش برآوردن، ناگهانی گفتن، توفانی شدن، گریه کردن، بانگ زدن، صدا کردن، داد و بیداد کردن

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

داد و فریاد

داد و فریاد. [ دُ ف َرْ ] (ترکیب عطفی ،اِ مرکب ) از اتباع . داد و بیداد. هیاهو. داد و قال داد و فریاد بلند

فریاد گوش

فریاد گوش . [ ف َرْ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )علتی است که بتازی طنین و دوی خوانند. (آنندراج

فریاد

فریاد. [ ف َرْ ] (اِ) در زبان پهلوی فری یات به معنی دوست

بی فریاد

بی فریاد. [ ف َ ] (ص مرکب ) (از: بی + فریاد) بی دادرس . بی فریادرس . آنجا که کس بفریاد کس

فریاد خاستن

فریاد خاستن . [ ف َرْ ت َ ] (مص مرکب ) فریاد برآمدن . ناله برخاستن . فریاد برخاستن . بلند شدن آواز و ضجه ٔ

فریاد یافتن

فریاد یافتن . [ ف َرْ ت َ] (مص مرکب ) فریاد خواستن . فریاد کردن : فریاد یافتم ز جفا و دهای دیوچون

جعبه لام تا کام

وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
سفارش تبلیغات

تبلیغات توضیحی

عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات موضوعی

  1. ایدئولوژی زندگی تو چیه ؟ لایو با سیدمحمدعرشیانفر
  2. خرید دوره پولسازی

تبلیغات تصویری