getting sick |

بیمار شدن

معنی: بیمار شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ناتندرست شدن . ناخوش شدن . دچار بیماری شدن . تن بیمار گشتن . اعتلال . (تاج المصادر بیهقی ). سقم . (ترجمان القرآن ) (دهار). لوعة. (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). مرض . (منتهی الارب ). مریض شدن . رنجور و علیل گشتن . نقم . (ترجمان القرآن ): دنف ؛ بیمار گران شدن . (منتهی الارب ) :
بسیار بخوردند و نبردند گمانی
کز خوردن بسیار شود مردم بیمار.
فرخی .
چون بمیری آتش اندر تو رسد زنده شوی
چون شوی بیمار بهتر گردی از گردن زدن .
منوچهری .
گفتی که بدرد دل صبر است طبیب اما
امروز طبیبت شد بیمار نگه دارش .
خاقانی .
آن زمان که میشوی بیمار تو
میکنی از جرم استغفار تو.
مولوی .
چون خرید او را و برخوردار شد
آن کنیزک از قضا بیمار شد.
مولوی .

... ادامه

751 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: لغت‌نامه دهخدا

معادل ابجد: 607

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

getting sick

عربی

يمرض

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بیمار شدن" به عنوان یک فعل مرکب در زبان فارسی به کار می‌رود که شامل دو جزء "بیمار" و "شدن" است. در اینجا به برخی از قواعد فارسی و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

ترکیب فعل: "بیمار شدن" به معنای بیمار شدن یا به حالت بیماری رفتن است. این فعل در جملات معمولاً به صورت فعل حال، آینده یا گذشته به کار می‌رود.
صرف فعل: مانند سایر افعال، "بیمار شدن" نیز صرف می‌شود. مثلاً:
- من بیمار می‌شوم. (حال)
- او بیمار شد. (گذشته)
- ما بیمار خواهیم شد. (آینده)
نکات نگارشی:
- در نوشتار رسمی و ادبی، باید به قواعد جملات و ساختار آن دقت شود. به عنوان مثال، جملات باید کامل و دارای فاعل و فعل واضح باشند.
- از ویرگول و فاصله‌گذاری درست در جملات استفاده کنید.
معادل‌های دیگر: در بعضی از مواقع می‌توان از کلمات و عبارات دیگر برای بیان مفهوم "بیمار شدن" استفاده کرد، مانند "به بیماری مبتلا شدن" یا "به حالت ناخوشی رفتن".
اعراب‌گذاری: در نوشتار متون رسمی و علمی، توجه به اعراب‌گذاری و تلفظ درست کلمه‌ها اهمیت زیادی دارد.

به‌طور خلاصه، "بیمار شدن" یک فعل مرکب است که باید در جملات به درستی و با رعایت قواعد صرف و نگارش استفاده شود.

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول