جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

get sick  |

بیمار گشتن

معنی: بیمار گشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) رنجور شدن . مریض گشتن :
ولیکن کنون کار ازین درگذشت
دل و مغزم از آز بیمار گشت .
فردوسی .
چو سالش درآمد بهفتاد و هشت
جهاندار و بیدار بیمار گشت .
فردوسی .
چو بشنید شیرویه بیمار گشت
ز دیدار او پر ز تیمار گشت .
فردوسی .
چو برساخت شنگل که آید بدشت
زنش گفت برزوی بیمار گشت .
(از ملحقات شاهنامه ).
زرد گل بیمار گردد فاخته بیمارپرس
یاسمین ابدال گردد، خردما زائر شود.
منوچهری .
... ادامه
595 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1023
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
get sick
عربی
تمرض

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری