جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

تفرقه انداختن

معنی: تفرقه انداختن . [ ت َ رِ ق َ / ق ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) جدایی انداختن و پراکنده و متفرق نمودن و بریاش انداختن . (ناظم الاطباء). ایجاد پریشانی و پراکندگی . رجوع بتفرقه و دیگر ترکیبهای آن شود.
1311 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1891
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
الانشقاق
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «تفرقه انداختن» به معنای ایجاد جدایی و دوری بین افراد یا گروه‌هاست و به عنوان یک فعل مرکب در زبان فارسی کاربرد دارد. در نگارش و استفاده از این عبارت، باید به نکات زیر توجه کنید:

  1. تلفظ و نوشتار: این عبارت معمولاً به شکل "تفرقه‌انداختن" نوشته می‌شود، و نیازی به فاصله بین "تفرقه" و "انداختن" نیست.

  2. نگارش: در متون رسمی و ادبی باید به صورت صحیح و بدون اشتباه نوشتاری از این عبارت استفاده شود. برای مثال: "آن‌ها تلاش کردند تا از طریق تفرقه انداختن بین مردم، اهداف خود را پیش ببرند."

  3. نحو و ساختار جملات: این فعل معمولاً به عنوان یک فعل گذرا استفاده می‌شود و معمولاً مفعول نیز دارد. برای مثال: "او بین دوستانش تفرقه انداخت."

  4. معنای منفی: این عبارت یک بار معنایی منفی دارد و به معنی ایجاد بحران، تنش یا جدایی در روابط است. بنابراین، به محتوا و لحن متن توجه کنید تا اثرات منفی آن به خوبی منتقل شود.

با رعایت این نکات می‌توانید از عبارت «تفرقه انداختن» به طور مؤثر و صحیح در نوشته‌ها و سخنرانی‌های خود استفاده کنید.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری