جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: خان . (اِخ ) نام ناحیتی بوده است بر شمال هندوستان و در حدود العالم با خصوصیات جغرافیایی زیر میتوان برای آن مشخصاتی یافت . 1 - شرق وی (هندوستان ) ناحیت چین است و تبت و جنوب وی دریای اعظم است و مغرب وی رود مهران است و شمال ناحیت شکنان و خان است . (حدود العالم چ سیدجلال الدین طهرانی ص 41). 2 - رود جیحون از حدود رخان برود و بر حد میان ناحیت بلور و میان حدود شکنان و خان برود. (حدود العالم چ سید جلال الدین طهرانی ص 27). 3 - و دیگر از ناحیت کولی از کبناته از هندوستان کوهی برگیرد و بسوی مشرق همی رود تا صورو از آنجا با ناحیت شمال فرودآید میان مملکت دهم و مملکت رای از هندوان تا بحدود هیتال ، آنگه این کوه بدو شاخ گردد یک شاخ از سوی شمال بحدود طیثال و بیتال فرودآید و میانه ٔ آخر از هند و تبت بگذرد بر شمال حدود باور و سمرقنداق و شکنان و خان و بر جنوب بیابان همی رود تا بحدود ژاست فرودآید میان مغرب و شمال و بحدود بتمان از ماوراءالنهر بگذرد تا بحدود سروشنه برآید و اما این کوه را از حدود شکنان و خان و ژاست شاخهاست بسیار. (حدود العالم چ سید جلال طهرانی ص 19). 1- خانه، سرا، منزل
2- كاروانسرا
3- مرحله، منزلگاه
4- امير، مير، فئودال، رئيس، رئيس ايل، بزرگزاده، ايلبيگ
5- لقبياحترام آميز، رئيس ايل
6- كندو
7- شيارهاي درون لوله تفنگ، شيار khan, chamber, inn, caravansary, thane, caravan-serai خان، زعيم محلي، خان لقب خلفاء جنكيز خان kağan khan khan kan khan کاروانسرای، منزلگاه بین راه، خاقان، اتاق، تالار، حجره، اتاق خواب، خوابگاه، مسافرخانه، کاروانسرا، مهمانخانه، تیولدار ازاده، مهمان سرا
khan|chamber , inn , caravansary , thane , caravan-serai
ترکی
kağan
فرانسوی
khan
آلمانی
khan
اسپانیایی
kan
ایتالیایی
khan
عربی
خان|زعيم محلي , خان لقب خلفاء جنكيز خان
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "خان" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد و میتواند به عنوان اسم، لقب یا حتی یک واژه رسمی و فرهنگی به کار برود. در ادامه به چند نکته درباره قواعد فارسی و نگارشی مربوط به "خان" اشاره میکنم:
نقطهگذاری: وقتی کلمه "خان" به عنوان اسم خاص یا لقب به کار میرود، معمولاً نیازی به نقطهگذاری خاصی نیست، مگر اینکه بخواهید جملهای را با آن شروع کنید یا در مکالمهای رسمی از آن استفاده کنید.
استفاده از "خان" در گفتار و نوشتار: این کلمه به طور معمول به عنوان علامت احترام به یک فرد (بهخصوص در فرهنگهای ایرانی و ترکی) به کار میرود. در مکالمات غیررسمی، ممکن است فرد به راحتی به یکدیگر خطاب کنند، اما در نوشتارهای رسمیتر، بهتر است استفاده از آن مدنظر قرار گیرد.
نحو و ترتیب جملات: در جملاتی که "خان" به کار میرود، معمولاً به عنوان فاعل یا مفعول قرار میگیرد. به عنوان مثال:
"خان احمد به مهمانی آمد."
"من با خان زینب صحبت کردم."
برخی نکات نگارشی: هنگام استفاده از "خان"، توجه داشته باشید که در جملات رسمی، بهتر است به قواعد نگارشی دقت کنید. مثلاً، در شروع جملات، با حروف بزرگ بنویسید: "خان احمد" نه "خان احمد".
افزودن پسوندها: در برخی موارد، ممکن است بخواهید به کلمه "خان" پسوندهایی اضافه کنید. مثلاً "خانزاد" یا "خانمیری" که به معانی متفاوتی اشاره دارد. در این موارد، دقت کنید که ترکیبهای جدید آیا در زبان فارسی به کار میروند یا خیر.
بهطور کلی، استفاده صحیح از "خان" و رعایت قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با آن میتواند به واضحتر و رسمیتر شدن نوشتار شما کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "خان" در جمله آورده شده است:
خان بزرگ همیشه در مهمانیها بهترین پذیرایی را میکند.
من باید با خان احمد درباره پروژهی جدید صحبت کنم.
خان و خانوادهاش پس از سالها به زادگاهشان برگشتند.
در محلهمان یک خان معروف به نام "خان بابا" وجود دارد که همه به او احترام میگذارند.
استاد خان کتابهای مفیدی درباره تاریخ ایران نوشته است.