جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: دان . (اِ) مطلق دانه را گویند. (برهان ). دانه . دانه ٔ هر چیز. حبه . مخفف دانه است . (برهان ). تخم هر چیز که بکارند و بروید. (آنندراج ) : دان است و دام خال و خم زلف آن صنم من سال و ماه بسته بدان دان و دام دل . سوزنی . فراخی در جهان چندان اثر کرد که یک دان غله صد دان بیشتر کرد. نظامی . لطف را دام دو زلفت دانه ٔ جان ساخته عاشقانت مرغ دل را صید آن دان یافته . محمد کاتب بلخی (از لباب الالباب ج 2 ص 422). - آب و دان ؛ آب و دانه . آب و چینه . - پنبه دان ؛ پنبه دانه . - کنف دان ؛ دانه ٔ کنف . کنودان . - ناردان ؛ دانه ٔ انار : شگفت نیست دلم چون انار اگر بکفید که قطره قطره ٔ خونش بناردان ماند. سعدی . - دان کردن ؛ دانه کردن . از غلاف برآوردن غله یا حبوب غلاف دارچون باقلا و لوبیا و نخود و عدس و یا برخی میوه ها چون انار و جز آن . || چینه . چینه که مرغ را دهند. دانه که مرغان را دهند: بمرغها دان دادن ؛ چینه دادن . - دان درشت جمع کرده است ؛ کاری فوق طاقت و توانائی کرده است . - دان درشت یا بزرگ برچیده بودن ؛ بیرون توانائی کاری کردن . - دان خوردن ؛ چینه برچیدن . دانه و چینه خوردن مرغ . - دان پاچیدن ؛ پراکندن دانه میان مرغان که برچینند. - || مجازاً خرجی کردن برای فریفتن . || آنچه درآش ریزند از حبوب : این آش آبش یک طرف است و دانش یک طرف ؛ جانیفتاده است ، نیک نپخته است . - دان بودن برنج یا عدس یا لوبیای پخته ؛ نیک نپخته بودن دانه های آن : این برنج دان است ؛ آنچنان نپخته است که دانه ها نرم شود و خامی آن بتمامی برود. مقابل خمیر بودن . || آشی که از نخود و باقلا و امثال آن پزند و آنرا آش هفت دانه گویند و آش عاشورا نیز گویند. (آنندراج ). || بهندی شلتوک را گویند. || هرچیز که چون دانه و حبه ای از بدن برآید نظیر آبله و یا سرخک و یا آبله مرغان و جز آن . - دان دان ؛ پرآبله . پر از برجستگی های کوچک حبه و دانه مانند. رجوع به همین کلمه در ردیف خود شود. grain حبوب، حبة، القمح، بذرة، حبيبة، مزاج، التجزع، شامة، نوع، سطح محبب، طبع، ضرب، إنتزع الشعر عن الجلد، حبب، جزع، قمح giymek enfiler don don assistente