جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

dale
glutton  |

دله

معنی: دله . [ دَ ل َ / ل ِ ] (ص ) در تداول ، آنکه هر خوردنی بیند خوردن خواهد. آنکه هرچه از خوردنی بیند خواهد، و بیشتر کودکان را گویند. آنکه هرچه از خوردنی بیند ازآن خوردن خواهد. آنکه هر چیز از خوردنیها بیند خواهد، و بیشتر در اطفال آرند. (یادداشت مرحوم دهخدا). پرخور. شکمخواره . شکمباره . هوسناک و شکمو. || کسی که متمایل به چیزهای کوچک و پست و اندک بها باشد. آدم پست و کوتاه نظر. (از فرهنگ لغات عامیانه ).
- امثال :
دله از سفره قهر می کند قحبه از رختخواب ؛ این مثل در مورد کسی گفته می شود که به ظاهر از چیزی ابراز تنفر کند ولی هرگز دل از آن برنکند و دست از آن ندارد. (فرهنگ عوام ).
|| چشم چران . هرزه . که با داشتن زن چشم در پی زن دیگر دارد. رجوع به فرهنگ لغات عامیانه شود: پیرمردها دله می شوند؛ یعنی هر زنی را بینند تمتع از او را آرزو کنند. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- حسن دله ؛ به آدمهای هوسناک و پست گفته شود. (فرهنگ لغات عامیانه ).
- مثل سگ حسن دله ؛ ولگرد و فضول . اشخاصی که به هر جا سرکشند و در هر کاری خود را داخل کنند. (فرهنگ لغات عامیانه ).
|| ولگرد. || دست کج . دزد. ناخنکی . دست چسبناکی . رجوع به دله دزد شود.
... ادامه
756 | 0
مترادف: 1- ولگرد، هرزه 2- چشم چران، ناپاك 3- پرخور، شكم پرست، شكمو، 4- دزد، دست كج، دله دزد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عامیانه]
مختصات: ( ~.) (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: dale
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 39
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
glutton | marten , mean glutton , scab , dela
ترکی
kalp
فرانسوی
le cœur
آلمانی
das herz
اسپانیایی
el corazón
ایتالیایی
il cuore
عربی
الشره | نهمة , اللقام حيوان نهم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "دله" در زبان فارسی به معانی مختلفی استفاده می‌شود و بسته به کاربرد آن، قواعد و نگارش متفاوتی دارد. در زیر به برخی از نکات مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. معنی و کاربرد:

    • "دله" در برخی مناطق ایران به معنای "دل" به کار می‌رود و به ویژگی‌هایی مانند احساسات و عواطف مرتبط است.
    • در برخی شعرها و ادبیات، "دله" به نوعی نشانه عمق دل و احساسات است.
  2. قواعد نگارشی:

    • استفاده از کلمه در جملات: در جملات، "دله" معمولاً به عنوان اسم یا مفعول به کار می‌رود. به عنوان مثال: "او دله‌ای بزرگ و مهربان دارد."
    • تلفظ: در تلفظ این کلمه، تأکید بر روی دو سیلاب آن وجود دارد و باید به درستی تلفظ شود.
  3. نکات زبانی:

    • "دله" به عنوان یک اصطلاح در ادبیات و شعرهای فارسی ممکن است با کلمات و عبارات دیگر ترکیب شده و معانی مبهم‌تری پیدا کند.
  4. نحوه نوشتن:
    • کلمه "دله" به صورت درست و بدون هیچ گونه تغییر یا اضافه‌ای باید نوشته شود.

با توجه به متن و زمینه‌ای که در آن استفاده می‌شود، "دله" می‌تواند معانی و کارکردهای مختلفی داشته باشد. در نتیجه، شناخت دقیق از متن و نوع ادبیات در استفاده صحیح از این کلمه بسیار مهم است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه “دله” در جملات آورده شده است:

  1. دله‌ام برای دیدن دوستان قدیمی‌ام خیلی تنگ شده است.
  2. هر بار که درباره گذشته فکر می‌کنم، دله‌ام درد می‌گیرد.
  3. وقتی او را در جمع دیدم، دله‌ام از شادی تپید.
  4. او گاهی بی‌ملاحظه حرف می‌زند و باعث می‌شود دله‌ام برآشوبد.
  5. دله‌ام برای سفر به شهرهای جدید همیشه آماده است.

امیدوارم این جملات مفید باشند!


واژگان مرتبط: ادم پر خور، شکم پرست، سمور، جرب، حکه، پوست زخم، اثر زخم، گر

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری