جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

rob[b]
sauce  |

رب

معنی: رب . [ رَ ] (از ع ، اِ) لغتی است در رَب ّ که گاهی مخفف آید. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از متن اللغة). لغتی است در رب که از نامهای خداوند تبارک و تعالی باشد. (ناظم الاطباء). در فارسی نیز معمولاً مخفف آید مگر درمقام عطف و اضافه و بندرت شعر و جز آن :
گویدْت نرم نرم همی کاین چه جای تست
بر خویشتن مپوش و نگه دار راز رب .
ناصرخسرو.
انت فیهم بتو رب خوانده و ما کان اﷲ
کی عذاب از پی ماکان بخراسان یابم .
خاقانی .
از خدا خواهیم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب .
مولوی .
خفته از احوال دنیا روز و شب
چون قلم در پنجه ٔ تقلیب رب .
مولوی .
آواز به شش جهت درافتاد
از غفلت دیو و سطوت رب .
ملک الشعراء بهار.
و رجوع به رَب ّ شود.
- یا رب ؛ کلمه ٔ ندا، یعنی ای پروردگار من . (ناظم الاطباء). حرف ندای عربی است با تشدید رب که درفارسی مخفف آید و بصورت صوت ندا و تعجب و تحسر بکاررود :
یا رب چو آفریدی رویی بدین مثال
خود رحم کن بر امت و از راهشان مکیب .
شهید بلخی .
یا رب چرا نبرّد مرگ از ما
این سالخورده زال بن انبان را.
منجیک .
یا رب مرا به عشق شکیبا کن
یا عاشقی بمرد شکیبا ده .
اورمزدی .
یا رب تو گِلم سرشته ای من چه کنم
وآن خشم و غضب تو رشته ای من چه کنم .
(منسوب به خیام ).
یا رب تو کریمی و کریمی کرم است
عاصی ز چه رو برون ز باغ ارم است .
(منسوب به خیام ).
یا رب چه بود آن تیرگی وآن راه دور و نیمشب
از جان من یکبارگی برده غم جانان طرب .
سنائی .
اینکه می بینم به بیداری است یا رب یا به خواب
خویشتن را در چنین نعمت پس از چندین عذاب .
انوری .
یا رب ز دست گردون چه سحرها برآمد
گرنه از آن قواره نیمی کنند کمتر.
خاقانی .
دزد نحل است جان عالم را
الامان یا رب از چنین دزدی .
خاقانی .
باد دعاهای خیر در پی او تا دعا
اول او یا رب است وآمین پایان او.
خاقانی .
یا رب ز حال آدم و رنج من آگهی
خود کن عتاب گندم و خود ده جزای نان .
خاقانی .
یا رب بوقت گل گنه بنده عفو کن
وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش .
حافظ.
حافظ وصال میطلبد از ره دعا
یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن .
حافظ.
یا رب این شمع شب افروز ز کاشانه ٔ کیست ؟
جان ما سوخت بپرسید که جانانه ٔ کیست ...
یارب آن شاه وش ماه رخ زهره جبین
درّ یکتای که و گوهر یکدانه ٔ کیست ؟
حافظ.
یا رب این کعبه ٔ مقصود تماشاگه کیست
که مغیلان طریقش گل و نسرین منست .
حافظ.
در دل هوس گناه و بر لب توبه
زین توبه ٔ نادرست یا رب توبه .
جامی .
به آن درخت ْ زیان یا رب از خزان مرساد
که زیر سایه ٔ خود مرغ بی پری دارد.
آذر بیگدلی .
یا رب چه جهان است این یا رب چه جهان
شادی به ستیر بخشد و غم به قپان .
صفار.
یا رب ستدی ملک ز دست چو منی
دادی به مخنثی نه مردی نه زنی
از گردش روزگار معلومم شد
پیش تو چه دف زنی چه شمشیرزنی .
(منسوب به لطفعلی خان زند).
مانده ام در شکنج رنج و تعب
زین بلا وارهان مرا یا رب .
ملک الشعراء بهار.
بحق آنکه چهل سال حقپرستی کرد
ز روی صدق ترا خواند در نهان یا رب .
؟
یا رب به رسالت رسول الثقلین
یا رب به غزاکننده ٔ بدر و حنین .
؟
- به یارب آمدن ؛ به دعا برخاستن . زاری ودعا آغاز کردن . به ناله و گریه در حال دعا پرداختن :
هر شب ز دست هجرش چندان به یارب آیم
کز دست یارب من یارب به یارب آید.
خاقانی .
- یارب ِ سحری ؛ خواندن خدای در سحرگاهان . دعای سحرگاهی . با دعا و زاری به خدا پناه بردن به هنگام سحرگاه :
چو آه سینه ٔ ایشان ز یارب سحری
تن صحیح مرا کرد رنجمند و سقیم .
سوزنی .
- یارب یارب ِ شب زنده داران ؛ خداخدا گفتن قائم اللیلان :
به یارب یارب ِ شب زنده داران
به امّید دل امّیدواران .
نظامی .
- یارب ِ فریادخوان ؛دعای مظلوم :
داور جانی پس این فریاد جان چون نشنوی
یا رب آخر یارب ِ فریادخوان چون نشنوی .
خاقانی .
- یارب کردن ؛ خدا را خواندن . بدرگاه ایزدی تضرع و زاری کردن :
نیستم یارا که یارا گویم و یارب کنم
کآسمان ترسم بدرّد یا رب ویارای من .
خاقانی .
- یارب گفتن ؛ خدا را طلبیدن . ای خدایا، خدایا بر زبان آوردن :
گبر گوید هست عالم نیست رب
یاربی گوید که نَبْوَد مستحب .
مولوی .
و رجوع به یا رب در جای خود شود.
... ادامه
960 | 0
مترادف: 1- آفريدگار، الله، باريتعالي، پروردگار، خدا، مرق، يزدان 2- ارباب، صاحب، مالك، مخدوم
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: رُبّ]
مختصات: ( رُ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: rabb
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 202
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
sauce | paste
ترکی
kral
فرانسوی
seigneur
آلمانی
herr
اسپانیایی
caballero
ایتالیایی
signore
عربی
صلصة | مرق التوابل , خضرة تؤكل مع اللحم , فاكهة مطبوخة , وقاحة , تواقح
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "رب" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنیم:

  1. تعریف و معانی:

    • "رب" به معنای خداوند و پروردگار در متون دینی استفاده می‌شود.
    • همچنین، می‌تواند به معنای صاحب یا مالک نیز به کار رود، مانند "رب‌النوع" (صاحب نوعی از موجودات).
  2. نحوه‌ی استفاده:

    • در جملات، "رب" معمولاً به صورت مستقل و بدون پیشوند و پسوند استعمال می‌شود، به جز در موارد مخصوصی که نیاز به ترکیب وجود دارد.
    • باید توجه داشت که "رب" در متون رسمی و دینی باید با احترام و به دقت استفاده شود.
  3. ترکیب‌های رایج:

    • "رب" می‌تواند در ترکیب با کلمات دیگر نیز به کار رود. به عنوان مثال:
      • "رب العالمین" (پروردگار جهانیان)
      • "ربنا" (پروردگارا)
  4. علامت‌گذاری:

    • در نوشتار رسمی، به هنگام استفاده از "رب" به عنوان نام خداوند، معمولاً رعایت احترام و استفاده از حروف بزرگ ضروری است.
    • همچنین در متون دینی، ممکن است به شکل ویژه‌ای نگارش شود.
  5. استفاده‌ی ادبی:

    • "رب" به عنوان یک عنصر ادبی در شعر و نثر فارسی به کار می‌رود. شاعران و نویسندگان معمولاً از این کلمه برای انتقال مفاهیم معنوی و عمیق استفاده می‌کنند.
  6. نگارش صحیح:
    • "رب" بدون هیچ گونه تغییر یا تصرفی نوشته می‌شود و از نظر نگارشی نیازی به اضافه کردن حروف دیگر ندارد.

با رعایت این نکات می‌توان به درستی و به شکلی مؤدبانه از کلمه "رب" در متون فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال از کلمه "رب" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. در قرآن کریم آمده است: "ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخرة حسنة."
    (خدای ما به ما در دنیا و آخرت نیکی عطا کن.)

  2. من همیشه به رب خود نماز می‌خوانم تا از او یاری بخواهم.
    (من همیشه به خدای خود نماز می‌خوانم تا از او کمک بخواهم.)

  3. او در دعاهایش به رب خود از مشکلاتش شکایت می‌کند.
    (او در دعاهایش به خدای خود از مشکلاتش گلایه می‌کند.)

  4. در جلسه دعا و نیایش، همه به رب خود تقدیم کردند.
    (در جلسه دعا و نیایش، همه به خدای خود دعا کردند.)

  5. رب العالمین بر همه چیز آگاه است و ما را از دشواری‌ها نجات می‌دهد.
    (خدای جهانیان بر همه چیز آگاه است و ما را از سختی‌ها نجات می‌دهد.)

این جملات نشان‌دهنده تأکید بر مفهوم رب و رابطه انسان با خداوند هستند.


واژگان مرتبط: چاشنی، سوس، خورش، اب خورش، جاشنی غذا

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری