جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

miss  |

رسو

معنی: رسو. [ رَس ْوْ] (ع مص ) ایستادن بر جای و استوار شدن . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). ثابت و استوار گشتن . (از اقرب الموارد). استوار شدن . (ترجمان جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52) (مصادر اللغه ٔ زوزنی ) (دهار). استوار گشتن . (تاج المصادر بیهقی ). || بر جای ایستادن کشتی در دریا بر لنگر. (از اقرب الموارد). ایستادن کشتی در دریا. (تاج المصادر بیهقی ). || بر جای ماندن پای کسی در جنگ . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). || نیت روزه کردن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || اصلاح کردن میان کسان . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) . صلح افکندن . (تاج المصادر بیهقی ). آشتی دادن و آرامش بخشیدن میان قوم . (از اقرب الموارد). || ذکر کردن پاره ای از حدیث : رسا من الحدیث رسواً. (از آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || رفع کردن حدیث را بسوی کسی و نقل کردن از وی . (از اقرب الموارد). از کسی حدیث کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || بانگ کردن شتر گشن ، ماده شتران رمیده ٔ متفرق را تا بسوی وی میل کنند و آرمیده شوند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
... ادامه
236 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 266
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
miss
عربی
ملكة جمال | آنسة , خطأ , إخفاق , خلل الإشتعال , افتقد , فشل , أخطأ , خفق , فات , تجنب , نسى , فوته كذا , يغيب

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری