جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

rofu
darn  |

رفو

معنی: رفو. [ رَف ْوْ ] (ع مص ) رفو کردن جامه را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). پیوند جامه . (یادداشت مؤلف ). رفوکردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). رفو کردن جامه . (دهار) (المصادر زوزنی ). رفو کردن جامه را و گویند آن دقیق ترین نوع دوزندگی است و عبارت باشد از اصلاح و بافتن پاره بطوری که گویی اصلاً پاره نبوده است . اسم فاعل آن را «راف » و اسم مفعول (جامه ) را مَرفُوّ گویند. (از اقرب الموارد). || تسکین دادن و آرام کردن کسی را از ترس . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آرام دادن . (تاج المصادر بیهقی ). || آرام گرفتن . (المصادر زوزنی ). || ایستادن خون و اشک . (المصادر زوزنی ). || (اصطلاح بدیعی ) عبارت است از تضمین مصراع یا کمتر از آن از دیگری ، و این نوع شعر را از آن جهت «رفو» خوانده اند که گویی گوینده با مصراع شاعر دیگر شعر خود را رفو کرده است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ).
... ادامه
321 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی]
مختصات: (رُ) [ معر. ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: rofu
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 286
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
darn | rafu
ترکی
kahretsin
فرانسوی
bon sang
آلمانی
verdammt
اسپانیایی
maldita sea
ایتالیایی
accidenti
عربی
الرتق | موضع مرتوق من الثوب , رتق
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "رفو" در زبان فارسی به معنای ترمیم یا اصلاح بافت‌های آسیب‌دیده، به ویژه در زمینه‌های بافت‌گری و خیاطی است. در نگارش و استفاده از این کلمه، قواعد و نکات زیر می‌تواند مورد توجه قرار گیرد:

  1. نحوه نوشتار: کلمه "رفو" به صورت صحیح به همین شکل نوشته می‌شود و نیازی به افزودن نشانه‌های خاص یا تغییر شکل ندارد.

  2. جنس کلمه: رفو به عنوان یک اسم، غیرقابل شمارش است و نمی‌توان آن را به صورت جمع آورد.

  3. استفاده در متن: هنگام به کار بردن این کلمه در متن، توجه به زمینه و مفهوم آن مهم است. مثلاً می‌توان گفت: "نقاشی دیوار را بعد از رفو کردن دوباره انجام دادند."

  4. قیدها و صفات: می‌توان از قیدها و صفات برای توصیف رفو استفاده کرد. مثلاً "رفو کردن لباس‌های کهنه" یا "رفو با کیفیت".

  5. هماهنگی گویشی: در زبان محاوره‌ای نیز می‌توان از "رفو" استفاده کرد اما ممکن است افراد بسته به منطقه جغرافیایی خود به اصطلاحات مختلفی برای آن اشاره کنند.

با رعایت این نکات، می‌توان از کلمه "رفو" به درستی در نوشته‌ها و مکالمات فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "رفو" در جمله آورده‌ام:

  1. بعد از اینکه رکابش پاره شد، او تصمیم گرفت آن را رفو کند.
  2. مادر همیشه می‌گوید که لباس‌های قدیمی را می‌توان با رفو درست کرد و دوباره استفاده کرد.
  3. رفو کردن فرش‌های کهنه می‌تواند ظاهر خانه را به طور چشمگیری تغییر دهد.
  4. او توانست با مهارت خاصی، کفش پاره‌اش را رفو کند و دوباره به کار ببرد.
  5. در هنر رفو، به دقت و صبر نیاز است تا نتیجه‌ای مطلوب به دست آید.

اگر سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: فحش

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری