جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: زبد. [ زَ ] (ع مص ) خورانیدن سرشیر کسی را. (اقرب الموارد) (تاج العروس ) (آنندراج ): زبده زبدا از باب نصر ؛ سرشیر خورانید او را. (ناظم الاطباء). || حقیقت معنی آن اعطاء زبد است . (اقرب الموارد). || جنبانیدن مشک شیر را تا مسکه برآید. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). شیرزنه جنبانیدن تا مسکه برآرد. (دهار). || آمیختن سویق با مسکه . (اقرب الموارد). از باب (ضرب ) آمیختن سویق با زُبد. (المنجد). || ساختن کره . (از دزی ج 1). || کف برآوردن دریا. (متن اللغه ). || کمک کردن . (لسان العرب ). || اندک دادن و فعل از ضرب ، یقال : زبد له ؛ یعنی داد او را اندک از مال . (منتهی الارب ). اندک دادن . (آنندراج ). و زبدت الرجل و زبدت له زبدا (از باب ضرب )؛ عطا کردم من آن مردرا اندک از مال . (ناظم الاطباء). زبد له (از باب ضرب )؛ اندکی از مال بدو بخشید. (اقرب الموارد). زبد له ؛یعنی بخشید بدو اندک بخشیدن از مال خود. (ترجمه ٔ قاموس ). || (اِ) اندک مال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || رفد. عطاء. (لسان العرب ). و فی الحدیث انا لانقبل زبد المشرکین ؛ ای رفدهم و هو العطاء. و خطایی گوید: گویا این حدیث منسوخ باشد زیرا پیغمبر(ص ) خود هدیه ٔ بسیاری از مشرکان را بپذیرفت . (منتهی الارب ). زبد، رفد و عطاء. و در حدیث است که مردی از مشرکان هدیه ای تقدیم رسول اﷲ کرد، آن حضرت هدیه ٔ آن مرد مشرک را نپذیرفت و گفت : انا لانَقْبَل ُ زبدالمشرکین . (تاج العروس ). رفد و عطاء است و از این معنی است (حدیث ): «نهی عن زبدالمشرکین ». (اقرب الموارد). zarb زارب zabat zabad zabad zabad zabad
کلمه "زبد" در زبان فارسی به معنای "خلاصه" یا "مغز" یک چیز است. از آنجا که این کلمه ممکن است در متون مختلف به کار رود، برای استفاده صحیح آن چند نکته نگارشی و قواعدی وجود دارد:
نحوه نوشتن: کلمه "زبد" باید با دقت و بدون اشتباهات املایی نوشته شود. به عنوان مثال، نباید با حروفی غیر از آنچه که معمول است، نوشته شود.
تطابق با جنس و شمار: این کلمه در زبان فارسی به عنوان اسم مذکر به کار میرود. لذا در مواقعی که به صورت وصفی یا تعبیری به کار میرود، باید با توجه به جنسیت و شمار دیگر کلمات، آن را به درستی مورد استفاده قرار دهید.
نسبت به سایر کلمات: کلمه "زبد" معمولاً در کنایهها و تعبیرات به کار میرود و میتوان آن را در ترکیب با کلمات دیگر قرار داد. به عنوان مثال: "زبدۀ علمی"، "زبدۀ کار".
استفاده در جملات: برای استفادهی درست از این کلمه در جملات، باید به ساختار جملات توجه کنید و سعی کنید آن را در بافت مناسب به کار ببرید. مثلاً: "این مقاله زبدۀ اطلاعات مربوط به این موضوع است."
قواعد نقطهگذاری: اگر "زبد" در انتهای جمله یا عبارات بود، باید به قوانین نقطهگذاری توجه شود تا جمله به درستی تمام شود.
با رعایت این نکات میتوان از کلمه "زبد" به شکل صحیح و مؤثری در نوشتار فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
زبد به عنوان یک ماده مغذی در صنایع غذایی به کار میرود و طعم غذاها را بهبود میبخشد.
او با زبد تازهای که از شیر درست کرده بود، صبحانهای خوشمزه برای خانوادهاش آماده کرد.
زبد در بسیاری از کشورها به عنوان یک منبع مهم پروتئین شناخته شده است و مصرف آن در غذای روزمره رایج است.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر