جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

zabad
zarb  |

زبد

معنی: زبد. [ زُ ] (ع اِ) کفک شیر و سرشیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج العروس ). || آنچه بوسیله ٔ جنبانیدن و حرکت دادن (مشک و مانند آن ) از شیر گاوو گوسفند گرفته میشود، ج ، زُبَد. (المنجد). آنچه باحرکت دادن از شیر استخراج میشود و این خاص گاو و گوسفند است . آنچه از شیر شتر بدینگونه بدست می آید زبد نمیگویند بلکه نام آن حباب است . (مجمع البحرین ) (اقرب الموارد بنقل از مصباح ). روغن ناگداخته . (تاج العروس ). مسکه . (مهذب الاسماء). در اختیارات بدیعی آمده : بپارسی مسکه خوانند و بشیرازی نمشک . بهترین آن تازه بود که از شیر میش گیرند و طبیعت آن گرم و تر است دراول و تری آن زیاده بود و منضج و محلل ، و اگر بدان ادمان کنند بدن فربه کند و غذای وی بدهد و جراحات اعضا را سود دارد، و ورم بن گوش و اربتین و دهن و اگر بر لثه ٔ کودکان بمالند نافع بود جهت زود رستن دندان ، و همه ٔ ورمها که در دهان بود نضج دهد و چون با عسل لعق کنند سودمند بود جهة خونی که از شش حاصل شود. و ذات الجنب ورم شش را بغایة نافع بود. و بدان حقنه کردن ، ورمهای صلب حار که دررحم بود و امعاء و انثیین سودمند بود. و چون با عسل لعق کنند سودمند بود بریش روده . و اگر به ادویه بودکه نافع جراحتهایی بود که در اعصاب و حجب دماغ و فم مثانه بازدید آید سودمند بود و در ریشها پاک کند و گوشت آن برویاند و دفع زهرها کند. و چون بر گزیدگی افعی مالند نافع بود خاصه چون با شکر و مغز بادام بود. و ذات الجنب شش را نافع بود و منع خون و ماده کند چون پانزده درم از وی با عسل خورند. و بسیار خوردن وی مسهل بود و مقیی و مرخی معده . و مصلح وی چیزهای قابض بود. و گویند مصلح وی فانید قندی بود و نافع بود جهت خشونت حلق و قوبا و سعفه ٔ خشک و خشن چون بدان مالند سودمند بود. و حرقت مثانه را مفرد نافع بود با بیضه ٔ نیم برشت و آنچه تازه بود با بعضی ادویه بدل زیت بود و در بعضی بدل شحم بود. دخان وی چون بگیرند از چراغ مانند دود و روغن بزر بدان طریق و در ادویه ٔ چشم مستعمل کنند، مخفف بود و قبضی در وی بود و قطع سیلان ماده ٔ چشم کند و ریش آن پاک گرداند و زود بحال صحت آرد. (اختیارات بدیعی ). صاحب مخزن الادویه آرد: به فارسی روغن تازه ٔ بی نمک و مسکه و روغن و به هندی مکهن نامند. ماهیت آن عبارت از روغن گاو و گوسفند و گاومیش است و بهترین آن تازه ٔخوشبوی است که از سرشیر گیرند و روغن گاو لطیف ترین همه و گاومیش خصوصاً جنگلی از همه غلیظتر و چرب تر.
طبیعت آن : در اول گرم و در آخر آن تر و کهنه ٔ آن گرمتر و تری آن کمتر و زود مستحیل بخلط غالب میگردد و خصوصاً با صفرا...
افعال و خواص آن : ملین و منضج و مسخن و مفتح سدد. جهت تصفیه ٔ صوت و خشونت قصبه ٔ ریه وحلق و سرفه ٔ خشک و اورام ظاهری و باطنی و ادرار فرمودن فضلات و با عسل جهت ذات الجنب و ذات الریه و نضج مواد سینه و دفع آنها، و مالیدن آن بر بدن و نیز خوردن آن با شکر و خشخاش بغایت مورث فربهی بدن و با بادام تلخ جهت دفع فضلات ریه و با قوابض جهت اسهال و سجح و از حدت اخلاط باشد. و با شربت گل جهت قطع فعل دوای مسهل و با زرده ٔ تخم مرغ نیم برشت جهت لذع اخلاط، و پانزده مثقال آن با هفت مثقال شکر جهت عسرالبول مجرب . طلای آن بر بدن بالخاصیت تغذیه ٔ بدن میکند و تغذیه ٔ آن موقوف به ورود به آلات غذا نیست . و جهت نضج ورمها و ورم بناگوش و ارتبین ودهن و ریشی که بر سر و بدن اطفال بهم رسد و جهت گزیدن افعی و هزار پا خصوص گرم کرده ٔ گرماگرم آن . و تمریخ آن بر بن دندان اطفال باعث سرعت بیرون آمدن آن و نیز تمریخ آن جهت رفع خفیف تازه و کهنه با ادویه ٔ مفتحه جهت تفتیح حجب دماغ و تابین اعصاب و جراحت مثانه و قوبا و سعفه ٔ خشک و جرب ، خصوصاً که اولاً بدن را با آب سرد بشویند و بمالند و بعد از مالیدن صاحب آن خود را بپوشاند تا عرق کند در همان روز رفع علت میگردد. و ضماد آن با سورنجان نرم کوبیده ، جهت قطع و استیصال دانه ٔ بواسیر مجرب . و در این امر هر چند کهنه باشد بهتر دانسته اند. و مغسول آن به یک صد و یک آب و اقلاً چهل و یک آب در امور مذکوره سریعالاثر. و جهت پاک نمودن زخم از چرک ، التیام زخمها، رویانیدن گوشت تازه ، و جهت بواسیر و حرق النار نیز مفید. مضعف و مرخی فم معده و مسقط اشتها و بسیار خوردن آن مسهل . مصلح آن : قوابض و نمک و شکر و فانید و عسل . بدل آن : شیر تازه دوشیده که بجوشانند تا خمس آن سوخته گردد و مقدارشربت آن تا سی درهم است . (مخزن الادویه ). || زبد و زبده ٔ هر چیز بهترین و پسندیده ترین آن چیز است و هم بدین معنی گویند:
«اختلط زبده بخاثره » و این سخن مثلی است برای کسی که در کار خویش دچار تردید باشد. (المنجد). رجوع به زُبدَه شود.
... ادامه
282 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (زَ بَ) (اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 13
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
zarb
ترکی
zabat
فرانسوی
zabad
آلمانی
zabad
اسپانیایی
zabad
ایتالیایی
zabad
عربی
زارب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "زبد" در زبان فارسی به معنای "خلاصه" یا "مغز" یک چیز است. از آنجا که این کلمه ممکن است در متون مختلف به کار رود، برای استفاده صحیح آن چند نکته نگارشی و قواعدی وجود دارد:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "زبد" باید با دقت و بدون اشتباهات املایی نوشته شود. به عنوان مثال، نباید با حروفی غیر از آنچه که معمول است، نوشته شود.

  2. تطابق با جنس و شمار: این کلمه در زبان فارسی به عنوان اسم مذکر به کار می‌رود. لذا در مواقعی که به صورت وصفی یا تعبیری به کار می‌رود، باید با توجه به جنسیت و شمار دیگر کلمات، آن را به درستی مورد استفاده قرار دهید.

  3. نسبت به سایر کلمات: کلمه "زبد" معمولاً در کنایه‌ها و تعبیرات به کار می‌رود و می‌توان آن را در ترکیب با کلمات دیگر قرار داد. به عنوان مثال: "زبدۀ علمی"، "زبدۀ کار".

  4. استفاده در جملات: برای استفاده‌ی درست از این کلمه در جملات، باید به ساختار جملات توجه کنید و سعی کنید آن را در بافت مناسب به کار ببرید. مثلاً: "این مقاله زبدۀ اطلاعات مربوط به این موضوع است."

  5. قواعد نقطه‌گذاری: اگر "زبد" در انتهای جمله یا عبارات بود، باید به قوانین نقطه‌گذاری توجه شود تا جمله به درستی تمام شود.

با رعایت این نکات می‌توان از کلمه "زبد" به شکل صحیح و مؤثری در نوشتار فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. زبد به عنوان یک ماده مغذی در صنایع غذایی به کار می‌رود و طعم غذاها را بهبود می‌بخشد.
  2. او با زبد تازه‌ای که از شیر درست کرده بود، صبحانه‌ای خوشمزه برای خانواده‌اش آماده کرد.
  3. زبد در بسیاری از کشورها به عنوان یک منبع مهم پروتئین شناخته شده است و مصرف آن در غذای روزمره رایج است.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری