جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

zebr
rough  |

زبر

معنی: زبر. [ زَ ] (ع مص ) برآوردن گرد چاه بسنگ . (منتهی الارب ). نوردیدن چاه بسنگ .(دهار) (اقرب الموارد) (المنجد). نوردیدن چاه بسنگ را زبر، و آن چاه را بئر مزبوره گویند. شاعر گوید:
حتی اذا حبل الدلاء انحلا
و انقاض زبر احاله فابتلا.
(تاج العروس ).
انباشتن چاه بسنگ . (کشف اللغات ). || بنهادن بناء بعض آن بر بعض . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (تاج العروس ). نهادن معمار اجزاء ساختمان را بریکدیگر. (محیط المحیط). || سنگ انداختن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (تاج العروس ) (محیط المحیط). سنگ انداختن بکسی . (از المنجد). || کتابت . (المنجد) (لسان العرب ) نبشتن . (المصادر) (دهار) (منتهی الارب ) (محیط المحیط). زبر نبشتن است و فعل آن از باب ضرب و نصر آمده و راغب در مفردات (درتفسیر زبرالکتاب ) افزوده است : «کتابت غلیظ» . (از اقرب الموارد). || اتقان کتابت . (فائق زمخشری ) (نهایة اللغة) (لسان العرب )(متن اللغة احمد رضا). برخی گفته اند: زبر کتاب بمعنی متقن نوشتن آن است . (ازتاج العروس ). || نقش (نبشتن ) بر سنگ . ازهری گوید زبر را بهمین معنی میشناسم . (تاج العروس ). || زدن و بریدن شاخه های زائد مو و دیگر درختان ، پرکاوش : زبار: پرکاوش کننده . (از دزی ج 1 ص 578). احمد رضا مؤلف کتاب متن اللغه گوید: در تداول عامه ٔ عرب ، قطع سرشاخه های خشک شده را زبارة و در نسبت فعل ، زَبَّرَ و قَلَّم َ و جَم َّ گویند. اما عرب فعل را قنب و حطب و اسم را حطاب گوید. (از معجم متن اللغه ). بریدن شاخه های بیفایده ٔ مو و اصلاح کردن آن . و این لغت مولدین است . اصلاح کننده ٔ مو را زابر گویند. (از محیط المحیط). رجوع به حِطاب شود. || ناصاف گذاردن و کوتاه و بلند و نامرتب گذاردن موی سر. (تاج العروس ) (متن اللغه ٔ احمدرضا) (اقرب الموارد). || نفض طعام . (متن اللغة احمدرضا). نفض متاع . (از تاج العروس ). || پرکردن مشک . (تاج العروس ). || بانگ برزدن . درشت گفتن . (منتهی الارب ). بر گدا بانگ زدن و با او بدرشتی سخن گفتن . (المنجد). بانگ برزدن . (کشف اللغات ). انتهار. و در حدیث است : «اذ ارددت علی السائل ثلاثا فلاعلیک ان تزبره » یعنی پس از سه بار باکی نیست بر تو که او را نهی کنی و سخن درشت بگویی . (تاج العروس ) (اقرب الموارد). || بازداشتن و نهی کردن . (منتهی الارب ) . زبر کسی از کاری . او را منع ونهی کردن از آن . (اقرب الموارد) (المنجد). زجر و منع و نهی کسی ، یقال : زبره عن الامر زبراً؛ نهاه و منعه . و این معنی مجاز است چون کسی را که از گمراهی بازداشتی در حقیقت او را همچون چاهی که بسنگ برآرند مستحکم ساخته ای . (تاج العروس ). || شکیبایی . (منتهی الارب ) (از متن اللغة). زبر بر چیزی . صبر کردن بر آن . (المنجد). صبر است . ابن سیده گوید: این سخن ابن اعرابی است اما بعقیده ٔ من زبر در جمله ٔ مزبور بمعنی عقل است . (لسان العرب ) (تاج العروس ). || تهدید کردن . (دهار) (تاج المصادر زوزنی چ تقی بینش ج 1 ص 22 و 131). ترسانیدن . (کشف اللغات ). || خواندن . قرائت : زبرته و ذبرته ؛ قراته . این سخن ازاصمعی است و فاکهی آنرا در شرح معلقات آورده است . (تاج العروس ). قرائت کتاب . (متن اللغه ). || (اِ) شاخه های بریده شده ٔ مو. (از دزی ج 1 ص 579). || فریاد جنگ ، صیاح : انا ابن انمار و هذا زبری . (از دزی ج ص 579). || کتاب بلغت اهل یمن . (الفائق زمخشری ).
... ادامه
629 | 0
مترادف: خشن، درشت، زمخت، ضخيم، ناصاف
متضاد: پايين، زير
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [مقابلِ نرم]
مختصات: (زُ بُ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: zebar
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 209
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
rough | coarse , bristly , scaly , stark , ragged , russet , shaggy , stubby , prickly , scabrous , stubbly , coarse-grained
ترکی
kaba
فرانسوی
rugueux
آلمانی
rauh
اسپانیایی
bruto
ایتالیایی
ruvido
عربی
خشن | هائج , قاس , فظ , شظف , قاسي , صعب , وعر , عنيف , جلف , حاد , أجش , غير منظم , عاصف , مضطرب , جاف , قاس صلب , لاذع , أصبح عنيف , غضب , لعب يخشونة , خاشن , صمم , سلك مسلكا فظا , اخشوشن , حيي حياة قاسية , خشن الشىء , أرض وعرة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "زبر" در زبان فارسی به معنای سطح ناهموار یا خشن و همچنین به معنای چیزی که دارای برجستگی یا برآمدگی است، به کار می‌رود. این کلمه می‌تواند به صورت صفت و به عنوان جزئی از جملات مختلف استفاده شود. در اینجا به برخی از نکات قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنیم:

  1. نوشتن در جملات: زمانی که از کلمه "زبر" در جملات استفاده می‌کنید، باید ساختار جملات به گونه‌ای باشد که ارتباط معنایی آن با سایر کلمات شفاف باشد. مثلاً:

    • "این پارچه زبر است."
    • "دستکش زبر باعث ناراحتی پوست می‌شود."
  2. مورد استفاده در مقایسه: کلمه "زبر" می‌تواند در جملات مقایسه‌ای به کار برود. مثلاً:

    • "این سطح زبرتر از آن سطح است."
    • "این کاغذ زبرتر از کاغذ دیگر است."
  3. قید و صفت: "زبر" به عنوان صفت به کار می‌رود و به طور کلی به کیفیت یا ویژگی یک چیز اشاره می‌کند. مثلاً:

    • "او احساس کرد که زمین زبر است."
  4. استفاده در ترکیبات: این کلمه ممکن است با دیگر کلمات ترکیب شود. به عنوان مثال:

    • "زبر و خشن"
    • "زبر و نرم"
  5. توجه به معنی در سیاق: در متن‌های مختلف، توجه به معنی "زبر" در سیاق (کنار) دیگر واژه‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است. گاهی ممکن است در متنی خاص به معنای ویژه‌ای اشاره داشته باشد.

با رعایت این نکات و قواعد، می‌توانید از کلمه "زبر" به طور صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتمان خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "زبر" در جمله آمده است:

  1. این پارچه زبر است و برای فصل تابستان مناسب نیست.
  2. سطح این دیوار زبر بوده و به راحتی نمی‌توان آن را نقاشی کرد.
  3. پوست درخت زبر است و می‌تواند از آسیب‌های محیطی حفاظت کند.
  4. کفش‌های زبر او باعث می‌شدند که روی زمین سر بخورند.
  5. زبری این سنگ‌ها دریا را به مکانی مناسب برای راه رفتن تبدیل کرده است.

امیدوارم این جملات مفید باشند!


واژگان مرتبط: ناهنجار، نا هموار، بی ادب، دارای موی زبر، جنگی، فلس مانند، فلس فلس، پولک دار، کامل، قوی، رک، شجاع، پاره پاره، ژنده، کهنه، خرمایی، سنجابی، کرک شده، پشمالو، درهم، ژولیده، مودار، پر از کنده درخت، سیخ سیخ، ریشه دار، تیغ دار، خراش دهنده، پوسته پوسته، دان دان، زننده، هرزه، پوشیدهاز کاهبن، شبیه کاهبن، پرمو، نتراشیده، دارای دانه خشن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری