جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: فطرت . [ ف ِ رَ] (ع اِمص ) آفرینش . (از منتهی الارب ) : در فطرت کاینات به وزیر و مشیر و معاونت و مظاهرت محتاج نگشت . (کلیله و دمنه ). رجوع به فطرة شود. || ابداع و اختراع . || (اِ) صفتی که هر موجود در آغاز خلقتش داراست . (فرهنگ فارسی معین ). خمیره . سرشت . جبلت . (یادداشت مؤلف ). سرشت که بچه بر آن آفریده در رحم . (از منتهی الارب ) : چنان دید امیرالمؤمنین بفطرت تیز و فکرت شافی که بگرداند خاطر خود را از جزع بر این مصیبت ها. (تاریخ بیهقی ). قضا فعلست در فطرت ، قدر منطق به امر حق خرد عرشست در حکمت معانی وحی و کرسی آن . ناصرخسرو. عقل و فطرت به جوی نستانند دور دور شکم و دستار است . صائب . 1- اصل، ذات، سرشت، طبيعت، طينت، نهاد
2- آفرينش، ابداع nature, mettle, temperament, creation, constitution, fit طبيعة، صبغة، طبع، سجية، مزاج، جوهر الشىء، شميلة، صفات الشيء، البنية الطبيعية، ضرب أو نوع doğa nature natur naturaleza natura طبیعت، ماهیت، نوع، غیرت، جرات، جنس، گرمی، خمیره، خو، خوی، مزاج، خونگرمی، ایجاد، خلقت، خلق، افرینش، قانون اساسی، تشکیل، مشروطیت، نظام نامه، ساختمان ووضع طبیعی
nature|mettle , temperament , creation , constitution , fit
ترکی
doğa
فرانسوی
nature
آلمانی
natur
اسپانیایی
naturaleza
ایتالیایی
natura
عربی
طبيعة|صبغة , طبع , سجية , مزاج , جوهر الشىء , شميلة , صفات الشيء , البنية الطبيعية , ضرب أو نوع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "فطرت" به معنای ذات، ماهیت و طبیعت انسانی است و در زبان فارسی کاربردهای مختلفی دارد. در زیر به برخی از قواعد و نکات مربوط به این کلمه و استفاده از آن در جملات میپردازیم:
رنگ و وزن کلمه: "فطرت" یک اسم است و در زبان فارسی به طور معمول به صورت مؤنث استفاده میشود.
نحوه صرف: با توجه به جنسیت مؤنث، این اسم در جمع به صورت "فطرتها" به کار میرود.
ترکیبها: این کلمه معمولاً در ترکیب با صفات و اسامی دیگر به کار میرود. به عنوان مثال:
فطرت انسانی
فطرت خداوندی
فطرت سالم
جملات نمونه:
همه انسانها بر اساس فطرت خود به دنبال حقیقت هستند.
آموزههای دینی بر فطرت انسان تأکید دارند.
نکات نگارشی: در نوشتار رسمی باید توجه کرد که کلمه "فطرت" بهدرستی نوشته شود و از استفاده نادرست و هجیهای اشتباه پرهیز شود.
اگر سوال خاصی درباره استفاده یا قواعد مربوط به این کلمه دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
فطرت انسان به گونهای است که در جستجوی حقیقت و کمال میباشد.
آموزشهای صحیح میتواند فطرت نیکو و ذاتی کودکان را پرورش دهد.
در بسیاری از فرهنگها، به فطرت و گرایشهای طبیعی انسان اهمیت ویژهای داده میشود.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: طبیعت، ماهیت، نوع، غیرت، جرات، جنس، گرمی، خمیره، خو، خوی، مزاج، خونگرمی، ایجاد، خلقت، خلق، افرینش، قانون اساسی، تشکیل، مشروطیت، نظام نامه، ساختمان ووضع طبیعی
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر