جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
قتل|ذبح , حظر , مات في ساحة المعركة , أمات , قضى على , سكن , أوقف , أسقط , إصطاد عصفورين بحجر واحد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کشته" در زبان فارسی بهطور کلی به چندین معنی و کاربرد مختلف اشاره دارد. در ادامه به بررسی قواعد زبانی و نگارشی مرتبط با این کلمه میپردازیم:
نوع کلمه:
"کشته" از نظر grammatical به عنوان اسم و صفت میتواند مورد استفاده قرار گیرد. بهعنوان مثال، در جملاتی چون "او یک کشته دارد" و یا "خونِ کشته" استفاده میشود.
صرف و نحو:
"کشته" میتواند بهصورت جمع (کشتهها) نیز بهکار رود.
پیشوندها و پسوندها:
این کلمه میتواند با پسوندهایی مثل "-گان" برای تشکیل اسم فاعل یا جمع به کار رود: "کشتهگان" و "کشتهشده".
کاربرد در جملات:
معمولاً در جملات توصیفی یا خبری به کار میرود. بهطور مثال: "در این حادثه چندین نفر کشته شدند."
قید و صفت:
"کشته" میتواند بهعنوان قید یا صفت به کار برود، مثلاً "کشتهی جنگ" یا "تعداد کشته".
نگارش:
در نوشتار رسمی و متنی، باید به نگارش درست و طبق قواعد املایی و نگارشی توجه شود. برای مثال، در نوشتار رسمی باید از املای صحیح و نشانههای نگارشی مناسب استفاده کرد.
توجه به.context:
نیاز است در کنار این کلمه، بافت و زمینهی استفاده آن نیز در نظر گرفته شود. گاهی اوقات "کشته" میتواند بار معنایی سنگین یا خاصی داشته باشد (مانند کشتهشدگان جنگ، حوادث، و غیره).
با توجه به معانی و معانی مختلف کلمه "کشته"، انتخاب درست و استفاده بهجا از آن در جملات بسیار مهم است.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در حادثه تصادف رانندگی، چندین نفر کشته شدند و تحقیقات درباره علت وقوع آن آغاز شد.
او به خاطر کشته شدن دوستش در جنگ، به شدت ناراحت و متاثر بود.
در آخرین اخبار، گزارش شد که تعداد کشتههای زلزله اخیر به بیش از هزار نفر رسیده است.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: کشتن، ذبح کردن، بقتل رساندن، ادمکشی کردن، ترور کردن، سربه سر کردن، نابود کردن، از بین بردن، خراب کردن، ویران کردن، تباه کردن، خاموش کردن، فرو نشاندن، منقرض کردن، رنجاندن، پست کردن، ریاضت دادن، ازردن، فرستا دن، اعزام کردن، گسیل داشتن، گسیل کردن، اعزام داشتن، روانه کردن، اداره کردن، تقسیم کردن، تهیه کردن، اجرا کردن، توزیع کردن، تصفیه کردن، وصی، وصایت کردن، نظارت کردن، بدیگری واگذار کردن، بی حس کردن، مستهلک کردن، وقف کردن، خفه کردن، قصابی کردن، سلاخی کردن، ویران ساختن، ضایع کردن، دست کشیدن از، از کار دست کشیدن، مردن، بدانجام دادن، ناصحیح انجام دادن، موش گرفتن، دسته خود را ترک کردن، شکست دادن، زدن، شکستن، ذلیل کردن، کوبیدن، بی قدرت کردن، کرخ کردن
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر