جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[kam]
low  |

کم

معنی: کم . [ ک ِ ] (موصول + ضمیر) که مرا. که به من . (فرهنگ فارسی معین ) مخفف که ام . که مرا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
بنگه از آن گزیده ام این کازه
کم عیش نیک و دخل بی اندازه
رودکی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
معذورم داریت کم اندوه وَغیش است
اندوه وغیش من از آن جعد و غیش است .
رودکی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
نو عاشقم و از همه خوبان زمانه
دخشم به تو است ارچه نه کم خوب بود حال .
فرالاوی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ای ترک به حرمت مسلمانی
کم بیش به وعده ها نبخسانی .
معروفی .
دل برد و چون بدانست کم کرد ناشکیبا
بگریخت تا چنینم آشفته کرد و شیدا.
دقیقی .
برآن سان روم کم تو فرمان دهی
تو شاه جهانداری و من رهی .
فردوسی .
که رستم منم کم مماناد نام
نشیناد بر ماتمم پورسام .
فردوسی
به راهی روم کم تو فرمان دهی
نیاید ز فرمان تو جز بهی .
فردوسی
جایزه خواهم یکی کم بدهی اندکی
گر ندهی بی شکی ز ایزد خواهم عیاذ.
منوچهری .
گفت کم دوش پیام آمده از زردشت
که دگر باره بباید همگی را کشت .
منوچهری .
گفت کم صبرنمانده ست در این فرقت بیش .
منوچهری .
خداوندی و بر من پادشایی
توانی کم عقوبتها نمایی .
(ویس و رامین ص 313).
از او مر مرا هست فرمان روا
که جفت آن گزینم کم آیدهوا.
اسدی .
برآمد سالیان چند کم کار
نبود اندر جهان جز خواب و جز خور.
ناصرخسرو.
مرد آن است که چون مرد ورا بیند
گوید ای کاش کم این صاحب غارستی .
ناصرخسرو.
گفت که از دست بند عشق تو جستم
کم خط آزادی از عذار برآمد
سوزنی .
نه چنان مفتقرم کم نظری سیر کند
یا چنان تشنه که جیحون بنشاند آزم .
سعدی .
مستغرق یادت آن چنانم
کم هستی خویش شد فراموش .
سعدی .
زهی سعادت من کم تو آمدی به سلام
خوش آمدی و علیک السلام والا کرام .
سعدی .
|| در مثال ذیل ، مرکب از که و م به معنی که من است و کم شنود یعنی که شنودم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
پدر گفت یکّی روان خواه بود
به کویی فروشد چنان کم شنود
همی دربدرخشک نان باز جست
مر او را همان پیشه بود از نخست .
ابوشکور (یادداشت ایضاً).
دل شاه ترکان چنان کم شنود
همیشه به رنج از پی آز بود.
(شاهنامه چ دبیرسیاقی ج 3 ص 993).
... ادامه
776 | 0
مترادف: 1-اقل، اندك، اندك اندك، انگشت شمار، خفيف، شمه، قلت، قليل، مزجات، معدود، ناچيز، ناقص 2- چندي، مقدار
متضاد: 1- زياد، قليل، كثير 2- كيف
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [پهلوی: kam، مقابلِ بسیار]
مختصات: (کَ) [ په . ]
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: قید
آواشناسی: kam
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 60
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
low | little , small , light , rare , skimp , scarce , slight , infrequent , scanty , scant , marginal , remote , sparing , junior , exiguous , scrimpy , slender , few , moo , micro-
ترکی
düşük
فرانسوی
faible
آلمانی
niedrig
اسپانیایی
bajo
ایتالیایی
basso
عربی
منخفض | أدنى , ضعيف , خافت , خسيس , منحط , قصير , حقير , محبط , فظ , سافل , وضيع , لئيم , بخس , منخفض جوي , خوار , نزل , قليل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کم" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد و بسته به موقعیت، می‌تواند به عنوان صفت، قید و یا حتی حرف اضافه استفاده شود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به "کم" اشاره می‌کنم:

  1. استفاده به عنوان صفت:

    • "کم" به عنوان صفت به معنای مقدار ناچیز یا کم‌گی استفاده می‌شود. مثلاً: "او کم باهوش است".
  2. استفاده به عنوان قید:

    • "کم" به عنوان قید می‌تواند نشان‌دهنده کمیت یا شدت یک عمل باشد. مثلاً: "او کم صحبت می‌کند".
  3. ترکیبات و عبارات:

    • "کم" می‌تواند در ترکیبات مختلف نیز استفاده شود، مانند "کم‌کم" (به تدریج) یا "کم‌مقدار" (مقدار کم).
  4. وجه منفی:

    • "کم" گاهی اوقات در جملات منفی استفاده می‌شود، مثل: "او هیچ کمکی نکرد".
  5. قواعد نگارشی:

    • در نوشتار، در صورت استفاده از "کم" در کنار دیگر واژه‌ها، فاصله‌گذاری باید رعایت شود. مثلاً: "مدت کمی" به جای "مدتکم".
  6. جایگاه در جمله:

    • معمولاً "کم" قبل از اسم یا فعلی که توصیف می‌کند، قرار می‌گیرد. مثلاً: "کتاب کم" یا "سرعت کم".
  7. مقایسه و درجه:
    • در صورت مقایسه، معمولاً از "کمتر" و "کمترین" استفاده می‌شود. مثلاً: "او کمتر از دیگران تلاش کرد".

با رعایت این نکات، می‌توانید به شکل صحیح و مؤثری از کلمه "کم" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در فصل تابستان، روزها کم نورتر می‌شوند و شب‌ها طولانی‌تر می‌گردند.
  2. او همیشه سعی می‌کند احساساتش را کم‌تر نشان بدهد تا دیگران را نگران نکند.
  3. با وجود باران، سفر ما به مکان‌های زیبا کم‌تر از همیشه لذت‌بخش نبود.

واژگان مرتبط: پایین، اندک، اهسته، محقر، پست ومبتذل، کوچک، ناچیز، کوتاه، ریز، خرد، جزئی، خفیف، روشن، سبک، سبک وزن، نادر، کمیاب، نایاب، خام، رقیق، غیر کافی، نحیف، قلیل، تنگ، لاغر، اندک قلیل، ناکافی، معدود، حاشیهای، مرزی، وابسته به حاشیه، دور، دور دست، بعید، جزئي، صرفه جو، مضایقه کننده، تازهتر، صغیر، اصغر، زودتر، بلند و باریک، باریک، ضعیف، سست، مقدار ناچیز، صدای گاو، میکرو

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری