جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: کم . [ ک َ ] (ع اِ) چند. (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ص 82). چند و چند عدد. چه مقدار. (ناظم الاطباء). کم اسم ناقصی است مبنی بر سکون و یا مرکب است از کاف تشبیه وما که سپس کوتاه و ساکن شده است . و آن بر دو قسم است : یا کم استفهام است به معنی چند، مانند، کم رجلاً عندک . و اسم بعد از آن اگر نکره باشد به جهت تمیز بودن منصوب است و بنا به رأی اکثر نحویان جر آن مطلقاًجایز نیست . و مفرد است بر خلاف رأی نحویان کوفه . و اسم بعد از کم استفهامی اگر از معارف باشد به جهت مبتدا بودن مرفوع می گردد. و یا خبری است به معنی بسیارمانند: کم دنانیرک و کم دراهمک . و در این نوع ، تمیزمضمر است و تقدیر آن چنین است کم دیناراً دنانیرک وکم درهماً دراهمک . کم خبری مانند رُب َّ عمل می کند جزآنکه رُب َّ برای تقلیل است و کم خبری برای تکثیر. تمیز کم خبری را اگر مفرد باشد بنابر لغت تمیم میتوان منصوب خواند و نیز می توان مرفوع خواند مانند کم رجل کریم قد اتانی . (از منتهی الارب ). کم بر دو نوع است : خبری به معنی بسیار و استفهامی به معنی چند. و در پنج مورد با هم مشترکند: در اسم بودن ، ابهام ، احتیاج به تمیز، مبنی بودن و تصدیر. و در چند مورد با یکدیگراختلاف دارند: 1 - سخنی که با کم خبری آید محتمل الصدق والکذب است بر خلاف کم استفهامی . 2 - در کم خبری متکلم منتظر جوابی از مخاطب نیست زیرا او خود خبر دهنده است و در کم استفهامی متکلم در انتظار شنیدن جواب است زیرا که پرسش او برای کسب خبر است . 3 - اسمی که بدل کم خبری واقع می گردد مقرون به همزه نیست ، بر خلاف بدل کم استفهامی که مقرون به همزه است ، مانند: کم عبید لی خمسون بل ستون (خبری ) و کم مالک اء عشرون ام ثلاثون (استفهامی ). 4 - تمیز کم خبری یا مفرد است یا جمع، مانند کم عبد ملکت و کم عبید ملکت . اما تمیز کم استفهامی همیشه مفرد است بر خلاف رای نحویان کوفه . 5- تمیز کم خبری به وسیله «من » مضمر و جوباً مجرور است مگر اینکه میان کم و تمیز آن فاصله افتد و در این حال نصب آن واجب است مانند کم لی عبداً و اگر میان کم و تمیز آن به وسیله ٔ فعلی متعدی جدایی افتد، افزودن «من » برای جدا شدن از مفعول واجب است و افزودن «من » بدون فاصله نیز بسیار است مانند: کم من ملک . و اما تمیز کم استفهامی منصوب است مانند کم در هماً مالک . و جز آن ، بر خلاف رأی فراء و زجاج و کسانی که موافق رأی آن دو هستند مطلقاً مجاز نیست . و اگر کم به وسیله ٔ حرف جر مجرور گردد، در اعراب تمیز آن دو وجه جایز است : منصوب بودن و غالباً چنین است ، و مجرور بودن بر خلاف رأی گروهی از نحویان ، و آن بوسیله ٔ «من » مضمر است نه به اضافه بر خلاف رأی زجاج ، مانند بکم درهم اشتریت هذا. (از اقرب الموارد از مغنی اللبیب ). این کلمه گاه در استفهام استعمال می شود و گاه از برای خبر و همیشه مبنی بر سکون می باشد. و چون در استفهام استعمال شود،کلمه ٔ ما بعد آن منصوب می باشد مانند، کم رجلا عندک ؟ و چون از برای خبر استعمال گردد، کلمه ٔ ما بعد آن مجرور خواهد بود مانند کم درهم انفقت و در این قسم هر گاه ما بعد آن مفرد باشد بنی تمیم گاه آن را منصوب می خوانند. در هر صورت گاه کلمه ٔ بعد از کم را مرفوع می خوانند مانند کم رجل کریم اتانی . (ناظم الاطباء). || بسیار . (منتهی الارب ). بسیار و فراوان . (ناظم الاطباء). بسا. (ترجمان القرآن ص 82). چه بسیار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن اﷲ و اﷲ مع الصابرین . (قرآن 250/2). پرویز کنون گم شد زان گم شده کمتر گو زرین تره کو بر خوان ، رو کم ترکوا برخوان . خاقانی . 1-اقل، اندك، اندك اندك، انگشت شمار، خفيف، شمه، قلت، قليل، مزجات، معدود، ناچيز، ناقص
2- چندي، مقدار 1- زياد، قليل، كثير
2- كيف low, little, small, light, rare, skimp, scarce, slight, infrequent, scanty, scant, marginal, remote, sparing, junior, exiguous, scrimpy, slender, few, moo, micro- منخفض، أدنى، ضعيف، خافت، خسيس، منحط، قصير، حقير، محبط، فظ، سافل، وضيع، لئيم، بخس، منخفض جوي، خوار، نزل، قليل düşük faible niedrig bajo basso پایین، اندک، اهسته، محقر، پست ومبتذل، کوچک، ناچیز، کوتاه، ریز، خرد، جزئی، خفیف، روشن، سبک، سبک وزن، نادر، کمیاب، نایاب، خام، رقیق، غیر کافی، نحیف، قلیل، تنگ، لاغر، اندک قلیل، ناکافی، معدود، حاشیهای، مرزی، وابسته به حاشیه، دور، دور دست، بعید، جزئي، صرفه جو، مضایقه کننده، تازهتر، صغیر، اصغر، زودتر، بلند و باریک، باریک، ضعیف، سست، مقدار ناچیز، صدای گاو، میکرو
کلمه "کم" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد و بسته به موقعیت، میتواند به عنوان صفت، قید و یا حتی حرف اضافه استفاده شود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به "کم" اشاره میکنم:
استفاده به عنوان صفت:
"کم" به عنوان صفت به معنای مقدار ناچیز یا کمگی استفاده میشود. مثلاً: "او کم باهوش است".
استفاده به عنوان قید:
"کم" به عنوان قید میتواند نشاندهنده کمیت یا شدت یک عمل باشد. مثلاً: "او کم صحبت میکند".
ترکیبات و عبارات:
"کم" میتواند در ترکیبات مختلف نیز استفاده شود، مانند "کمکم" (به تدریج) یا "کممقدار" (مقدار کم).
وجه منفی:
"کم" گاهی اوقات در جملات منفی استفاده میشود، مثل: "او هیچ کمکی نکرد".
قواعد نگارشی:
در نوشتار، در صورت استفاده از "کم" در کنار دیگر واژهها، فاصلهگذاری باید رعایت شود. مثلاً: "مدت کمی" به جای "مدتکم".
جایگاه در جمله:
معمولاً "کم" قبل از اسم یا فعلی که توصیف میکند، قرار میگیرد. مثلاً: "کتاب کم" یا "سرعت کم".
مقایسه و درجه:
در صورت مقایسه، معمولاً از "کمتر" و "کمترین" استفاده میشود. مثلاً: "او کمتر از دیگران تلاش کرد".
با رعایت این نکات، میتوانید به شکل صحیح و مؤثری از کلمه "کم" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در فصل تابستان، روزها کم نورتر میشوند و شبها طولانیتر میگردند.
او همیشه سعی میکند احساساتش را کمتر نشان بدهد تا دیگران را نگران نکند.
با وجود باران، سفر ما به مکانهای زیبا کمتر از همیشه لذتبخش نبود.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر